سرمایکس
sarmayex Coin icon

بازار معامله حرفه ای

سرمایکس راه اندازی شد

sarmayex Coin icon
شروع معامله sarmayex Arrow icon
video thumb

چرا همه بیت کوین‌ هایم را فروختم؟

مطالبی که در زیر آمده است، ترجمه ای از مقاله تاد مدما (Todd Medema)، مهندس نرم افزار مطرح است و وب سایت ارز دیجیتال صحت مطالب مندرج در این مقاله را تایید یا رد نمی کند.

من یک مهندس نرم‌افزار و حدود هشت سال است که پیگیر رویدادهای حوزه ارزهای دیجیتال هستم. اولین روزهای انتشار گزارش اصلی بیت کوین را به یاد دارم که با ویژگی ناشناس بودنش، باعث شد تا همه شوکه شوند. از آن موقع تابه‌حال هزاران دلار سود در این زمینه به دست آورده‌ام و صد البته هزاران دلار نیز ضرر کرده‌ام.

حالا چرا میخواهم تمام بیت کوین‌هایم را بفروشم؟

برای اینکه به درک درستی از این موضوع برسیم، ابتدا باید نگاهی به دو دلیل اصلی خرید ارزهای دیجیتالی بی اندازیم:

اول به عنوان یک ارز دیجیتالی و دوم به‌عنوان یک وسیله سرمایه‌گذاری !

به عنوان یک ارز دیجیتال

بلاک چین و بیت کوین به‌منظور ایجاد یک ارز جدید، متولد شدند. ارزی که اول از همه مقیاس‌پذیر، توزیع‌شده و ناشناس باشد. درعین‌حال یک ارز خوب می‌بایست مقبول عموم، باثبات و پایا باشد. پس خواه‌ناخواه یک دارایی مناسب برای سرمایه‌گذاری، ابتدا باید خودش خوب باشد. این‌طور نیست؟

بیت کوین یا هر ارز بزرگ دیجیتالی دیگری مقیاس‌پذیر است؟ در حال حاضر خیر. بیت کوین در حالت فعلی می‌تواند ۳-۷ تراکنش در ثانیه را انجام دهد. این رقم برای تراکنش‌های ویزا چیزی در حدود ۴۷ هزار تراکنش در ثانیه است.

با بیشتر شدن محبوبیت بیت کوین، چنین محدودیتی در انجام تراکنش‌ها باعث شده تا کارمزدهای آنها نیز بالاتر برود و حتی کاربر برای یک تراکنش مجبور به پرداخت پنجاه دلار شود! از همین رو بسیاری از فروشگاه‌ها مانند استیم از پذیرش بیت کوین صرف‌نظر کرده‌اند.

آیا بیت کوین توزیع‌شده است؟ بله اما چنین ویژگی لزوماً یک چیز مثبت به حساب نمی‌آید. درعین‌حال که سرمایه گذاران و بانیان ارزهای دیجیتالی از وجوه بد بانک‌های مرکزی می‌گویند، اما باید گفت که آنها به‌وسیله سیاست‌های پولی، ثبات اقتصادی را برای ما به ارمغان میاورند. بدون چاپ بی رویه پول (که منجر به ایجاد تورم می‌شود)  دنیای اقتصادی وارد مرحله بدون تورم خواهد شد که در نهایت قیمت آن ارز هر روز با ارزش تر می‌شود. اگر چه این مسئله عالی به نظر می‌رسد، بسیاری از اقتصاددان‌ها نیز مخالف این مسئله‌اند؛ آنها بر این باورند که عدم وجود تورم، باعث عدم پویایی اقتصاد می‌شود و در طولانی مدت می‌تواند باعث منفی شدن رشد اقتصادی شود.

آیا ناشناس است؟ تقریباً بله. اما دولت‌ها در حال محکم‌تر کردن حلقه‌های فشار خود در رابطه با صرافی‌های ارزهای دیجیتالی هستند که این موجب می‌شود دنیای کریپتو سخت‌تر از همیشه به سمت ناشناس بودن درحرکت باشد. صد البته چنین کاری جنبه‌های مثبت خود را دارد.

چرا همه بیت کوین‌هایم را فروختم؟

به‌عنوان یک جامعه، راحت‌تر شدن انجام معاملات غیرقانونی چندان باب میل ما نیست. (این بدان معنی نیست که تمام تراکنش‌های غیرقانونی هستند؛ بلکه بدان معناست که ناشناس بودن تراکنش‌ها باعث می‌شود تا انجام تراکنش‌های غیرقانونی آسان‌تر شود.) از طرف دیگر از دیدگاه فردی، استفاده از یک ارز ناشناس ریسک‌های مختص به خود را دارد. به‌عنوان‌مثال، با مخفی ماندن هویت‌ها، کلاه‌برداری به یک امر همه‌گیر تبدیل می‌شود. چرا که همه کارها در پشت‌صحنه انجام می‌شود؛ ما به‌عنوان یک مشتری هیچ‌گاه قدردان اهمیت بالای سیستم‌های ضد کلاه‌برداری نبوده‌ایم. بدون یک هویت مشخص، وقتی فردی در اینترنت پول شما را بدزد، دستتان به هیچ جایی بند نخواهد بود! تنها کاری که می‌توانید انجام دهید، تماشای خرید یک دست کت‌وشلوار ده هزار دلاری با سرمایه‌هایتان است. با یک مهندسی صحیح می‌توانیم یک سیستم ضد کلاه‌برداری را بر پایه ارزهای دیجیتالی ایجاد نماییم و این کار تنها به‌وسیله افزایش شفافیت‌ها پیرامون مسائل هویتی محقق می‌شود. اما در مرحله فعلی تنها، چرخ را دوباره اختراع می‌کنیم.

آیا مقبولیت عمومی دارد؟ پس از ده سال که افراد باهوش به‌سختی بر روی آنها کار می‌کنند، همچنان چنین مقبولیتی وجود ندارد. اگر مشکلات مقیاس‌پذیری را کنار بگذاریم، در حال حاضر تعداد بسیاری کمی از کسب‌وکارها هستند که بیت کوین را به ارزها سنتی ترجیح بدهند. به‌عنوان یکی از صاحبان کسب‌وکار، درگذشته سعی کرده‌ام پشتیبانی از بیت کوین را به کار خود اضافه کنم، اما چنین کاری بسیار کند بود و سروکله زدن با آن بسیار خسته کننده.

فرض کنید که برای پرداخت هزینه قهوه خود ده دقیقه وقت صرف کرده باشید و همچنان تراکنش شما انجام‌نشده باشد! حتی اگر پشتیبانی‌ها از بیت کوین ده هزار برابر افزایش پیدا کند و سرعت تراکنش‌های آن نیز ششصد برابر شود، تازه به چیزی رسیده‌اند که در حال حاضر وجود دارد! به عقیده من بسیاری از کسب و کارها همچنان گزینه استفاده نکردن از این‌همه پیچیدگی را انتخاب می‌کنند.

آیا باثبات است؟ چنین سؤالی خنده‌دار است! هیچ کس به ارزی که بیش‌تر از ده درصد، در یک روز بالا و پایین داشته باشد، اعتماد نخواهد کرد. چنین مشکلی نیز ناشی از عدم وجود قانون گذاری و آئین نامه‌های ضروری است. یک فرد ثروتمند با نیات نه چندان خوب می‌تواند تنها با بازی کردن با سرمایه‌های خود، بازار را کنترل کند. بدون وجود چنین ثباتی، جلب اعتماد کسب‌وکارها نیز ممکن نخواهد بود چراکه هیچ‌کس به ارزی که دارای قیمت مشخص باشد اعتماد نمی‌کند.

آیا پایا است؟ پایایی چنین ارزهایی از ارزهای معمول کمتر است. تنها کاری که برای رسیدن به چنین نتیجه گیری‌ای لازم است تا انجام دهید، دنبال کردن اخبار هک، دزدی، فراموشی رمز عبور و … در رابطه با بیت کوین است که در نهایت منجر به نیست شدن میلیون‌ها دلار شده‌اند. حداقل چنین مشکلاتی در ارتباط با حساب‌های بانکی دارای راه حل‌هایی هستند؛ به‌عنوان‌مثال شما می‌توانید مشکلاتی که به‌وسیله خطاهای انسانی در یک سیستم بانکی ایجادشده را تصحیح کنید.

جمع بندی

چرا همه بیت کوین‌هایم را فروختم؟

برای جمع‌بندی تمام صحبت‌هایی که پیش‌تر گفته شد باید بگوییم که بیت کوین نه تنها ده هزار برابر از راهکارهای فعلی کندتر است، بلکه تأثیرات آن نیز به مراتب کمتر است. هر تراکنش بیت کوین چیزی در حدود ۳۵ دلار برق مصرف می‌کند. استخراج بیت کوین تنها در حالتی به صرفه است که حباب هایپ باعث بالاتر رفتن قیمت بیت کوین شود. در دنیایی که تمام اعضای آنها به دنبال کم کردن مصرف سوخت هستند، رفتار حاضرین در دنیای ارزهای دیجیتال چیزی کاملاً غیرمسئولانه را به جهان نشان می‌دهد. برخی از ارزهای دیجیتالی به دنبال استفاده از تکنولوژی‌هایی هستند که از آنها با عنوان «اثبات سهام» یاد می‌شود، اما چنین فناوری‌هایی نیز هنوز در مراحل آزمایشی خود به سر می‌برند. تا آن موقع، به شخصه و از لحاظ اخلاقی شریک شدن در سیستم‌های بدون سود «اثبات کار» جایز نمی‌دانم. حتی برخی از آنها خود را استخراج کنندگان «سبز» می‌نامند چرا که از انرژی خورشیدی برای تأمین برق خود بهره می‌برند؛ اما همین میزان انرژی می‌تواند برای جایگزینی سوخت‌هایی مانند ذغال سنگ استفاده شود.

همان‌طور که دیدید، حتی اگر ارزهای دیجیتالی مشکلاتی که به آنها اشاره شد را حل کنند؛ یعنی اگر ده هزار برابر سریع‌تر شوند، پنجاه‌هزار برابر مؤثر تر گردند و غیرقابل هک شدن باشند، تنها ارزی را به وجود آورده‌اند که از جهت تعریف از ارزهای معمول، بدترند. شاید روزی برسد که یک ارز مبتنی بر بلاک چین، قواعد بازی را تغییر دهد، آن موقع، شخصاً از آن به‌عنوان ارز اصلی در مبادلات روزمره استفاده خواهم کرد. اما هیچ نمی‌تواند بفهمد که آیا چنین اتفاقی خواهد افتاد یا خیر. و اصلاً آیا ارزی به چنین موفقیتی می‌رسد یا نه.

باوجود تمام اینها، حتی اگر یک ارز مبتنی بر بلاک چین بتواند به یک ارز موردقبول در آینده تبدیل شود، بدان معنا نیست که این ارز مناسب سرمایه‌گذاری است.

در مورد سرمایه‌گذاری چطور؟

چرا همه بیت کوین‌هایم را فروختم؟

خب حالا به بخش سرمایه‌گذاری می‌رسیم. اکثر ما وقتی قصد سرمایه گذاری روی بیت کوین را داریم با خودمان می‌گوییم فقط ۲۱ میلیون بیت کوین وجود دارد; چطور ممکن است قیمت آن بالا نرود؟

بنیاد Mr. Money Mustache در مورد این مسئله می‌نویسد:

در مورد ناخن‌گیر هم می‌توان همین بحث را به راه انداخت. شاید یک ناخن‌گیر ارزش ذاتی نداشته باشد اما چون در تعداد محدود عرضه شد، پس چرا نباید آن را به‌عنوان ارز جدید دنیا مطرح کرد؟

همین موضوع می‌تواند در مورد پول نقد نیز صدق کند. به‌طور واقع‌بینانه، پول نقد دارای ارزش است چرا که میزان آن محدودیت دارد. اما مسئله‌ای وجود دارد این است که هیچ‌کس بر روی پول نقد سرمایه گذاری نمی‌کند. چراکه مردم روی چیزهایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که دارای ارزش است. شرکت‌ها سوددهی دارند و سهام تولید می‌کنند یا وام‌هایی را در اختیار شما قرار می‌دهند که درنهایت به نفع شما خواهند بود. برخی از مردم روی چیزهایی مانند «فاین آرت» سرمایه‌گذاری می‌کنند. بلیت‌های لاتاری و کارت‌های بازی عتیقه را می‌توان جزو این دسته قرارداد. اما سودهی همه این‌ها پایه و اساس چندانی نخواهد داشت و از طریق پیش‌بینی ممکن می‌شوند.

بگذارید یکی دیگر از نکات بسیار زیبایی که این وب‌سایت به آن اشاره‌کرده را بیان کنیم:

هدف اصلی تکنولوژی بلاک چین، که موجب جلب توجهات بسیار به سمت ارزها دیجیتالی شد، متن باز بودن آن است. این یعنی بیت کوین نمی‌تواند همیشه بدون رقیب باشد. در حال حاضر چیزی در حدود ۱۳۰۰ ارز دیجیتالی وجود دارند که تقریباً از یک بلاک چین مشابه استفاده می‌کنند و هرروز نیز به تعداد آنها اضافه می‌شود.

در همین حین که فناوری بلاک چین به‌عنوان یک کل واحد شاید همچنان بتواند از برخی طریق سودمند باشد (مانند ریپل که در حال حاضر به بالا بردن سرعت انتقال سرمایه‌های در دنیا کمک می‌کند)، ارزهای دیجیتالی به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری تنها به حباب‌های هایپی تبدیل‌شده‌اند که توسط سرمایه‌گذاران اولیه و ایجادکنندگان هدایت می‌شوند؛ هر دو گروه نیز تنها به فکر سود خودشان‌اند و بقیه را گول می‌زنند تا توکن های بی ارزششان را خریداری نمایند.

نتیجه‌گیری

چرا همه بیت کوین‌هایم را فروختم؟

ما به‌عنوان یک جامعه خاطره بسیار وحشتناکی داریم. بسیاری از مردم طی حباب «دات کام»، پول‌های هنگفتی را از دست دادند. اینجا بود که به ناگهان شرکت‌هایی که میلیون‌ها دلار ارزش داشتند، یک شبه بی‌ارزش شدند.

دقیقاً نمی‌دانم که چنین سقوطی دقیقاً چه زمانی رخ خواهد داد، اما باید بگویم که شما تنها تا زمانی می‌توانید آب را به‌جای شیر قالب کنید که مردم نفهمیده باشند قضیه از چه قرار است! شاید پول خوبی از افزایش قیمت چند وقت اخیر به جیب زده باشید اما اگر به‌موقع و قبل از سقوط بازار سرمایه‌های خود را نفروشید، چیزی برای شما باقی نخواهد ماند.

برای آن دسته از سرمایه‌گذاران فرصت‌طلب که به دنبال مکان بعدی سرمایه‌گذاری خود هستند باید گفت که در حال حاضر بازار کریپتو چیزی در حدود ۷۵۰ میلیارد دلار ارزش‌دارند. وقتی‌که این بازارها سقوط کنند و تمام این ارزش‌ها نابود شوند، بحران اقتصادی ایجاد می‌شود. بحران‌های اقتصادی نیز به وسیله کاهش میزان کالاهایی که دارای قابلیت پول پذیری اند، دسته‌بندی می‌شوند. از همین رو وقتی‌که تمام ۷۵۰ میلیارد دلار از میان برود، بسیاری از افراد به دنبال وام‌ها می‌روند و درنتیجه تمام این اتفاقات شغل‌های بسیاری از دست می‌رود.

وقتی‌که چنین اتفاقی بیافتد، سهام‌ها به حراج گذاشته می‌شوند و اینجاست که شما می‌توانید با سرمایه‌گذاری در چنین بازارهای سهام ارزان‌قیمتی، پول بسیاری به جیب بزنید.

  • sarmayex social media
  • sarmayex social media
  • sarmayex social media
  • sarmayex social media
  • sarmayex social media

خرید حضوری

sarmayex pin location