از وقتی که سیگنال‌های خرید و فروش من روی نمودارهای خرید و فروش Trading View به نمایش درآمد، افراد از من درباره‌ی راز استراتژی تریدینگ من می‌پرسند.

آنها به من پیشنهاد پول، سفر، لطف‌های کوچک و بزرگ، غذا و… می‌دهند تا دست‌های کثیف‌شان را به آن راز برسانند.

من گفتم «متاسفم، نمی‌توانم این کار را بکنم. من خیلی زحمت کشیده‌ام تا پرده از راز حیرت انگیز جادوگرهای بازار بردارم. این رازها حکم سنگ جادوی هری پاتر یا کنگفوکار ابرو سفید و لمس مرگبار در هنرهای رزمی است. من به هیچ وجهه نمی‌توانم این راز به بفروشم چون اگر به دست افراد اشتباه بیفتد می‌تواند نتایج جبران ناپذیری داشته باشد.»

راز فوق سری من در استراتژی ترید لاک‌ پشتی

و بعد کلی به خودم می‌خندم.

به نظرم واقعا خنده‌دار است آدم‌ها همیشه به دنبال راز و رمز هستند.

آنها فکر می‌کنند یک نوع دانش جادویی از ابتدای خلقت وجود داشته است، روی یک طومار قدیمی نقاشی شده است، یا در یک صندوقچه طلایی درون یک معبد باستانی حک شده است.

اگر دستشان به این راز می‌رسید، همه چیز تغییر می‌کرد!‌ آنها می‌توانستند دنیا را تغییر دهند.

خب یک راز وجود دارد. آماده هستید؟‌

هیچ رازی وجود ندارد. هیچ چیز پنهان نشده است که نتوانید آن را پیدا کنید.

اما من نمی‌خواهم آن را به شما بگویم. می‌خواهم آن را به شما اثبات کنم. می‌خواهم در این مقاله تمام استراتژی‌ام را به طور رایگان در اختیار شما بگذارم.

حتی می خوام یکی از آموزش‌هایم را که با آن کارم را شروع کردم در اختیار شما می‌گذارم.

درست شنیدید. بعد از اینکه به همه گفتم که از هیچکس هیچ پولی قبول نمی‌کنم، می‌خواهم آن را رایگان در اختیار همه بگذارم.

کلید اصلی برای کسب ثروت از کریپتو

واقعا چرا می‌خواهم همچین کاری کنم؟

چون اصلا اهمیت ندارد که کسی سیستم من را بلد باشد یا نه.

دلیلش ساده است. آنهایی که به دنبال رمز و راز هستند نمی‌دانند با سیستم من چه کنند و به احتمال خیلی زیاد اصلا متوجه آن نخواهد شد.

یک سیستم تریدینگ به نظم وابسته است. بیشتر مردم آنقدر زحمت نمی‌کشند که سعی کنند این سیستم را به کار بگیرند. نمی‌خواهند تمام مراحل لازم را طی کنند و خودشان به یک استاد تبدیل شوند.

مردم تصور می‌کنند که اگر به رازی که در طومار اسرارآمیز دست پیدا کنند می‌تواند هرکسی را شکست دهند. اما واقعا اینطور نیست. مهم نیست که در زندگی چقدر دانش کسب می‌کنید، باید آن دانش را به کار بگیرید تا آن را درک کنید و در واقع آن دانش را از آن خودتان کنید.

به خاطر همین است که می‌توانم دانشم را اختیار همه بگذارم.

اما استراتژی من چیست؟

استراتژی ترید لاک‌ پشتی

این استراتژی براساس یک سیستم محبوب به نام «تریدرهای لاک پشتی» بنا شده است، سیستمی معروفی است که برای اولین بار در دهه ۸۰ میلادی، توسط تریدری به نام ریچارد دنیس،که می‌خواست ببیند آیا ترید کردن ذاتی است یا اکتسابی، مورد آزمایش قرار گرفت . به عبارت دیگر، او می‌خواست بفهمد آیا کسی می‌تواند ترید کردن را یاد بگیرید یا اینکه تریدرها با این استعداد ذاتی متولد می‌شوند؟

او یک آگهی منتشر کرد که در آن نوشته شده بود به افراد متقاضی بدون هیچ تجربه‌ی قبلی آموزش ترید میدهد و یک میلیون دلار از پول خودش را اختیارشان می‌گذارد تا برای او ترید کنند. او گارسون‌ها، طراحان بازی، یک فروشنده‌ی مواد مخدر سابق و چند نفر دیگر را استخدام کرد. در واقع او یک لشکر شکست خورده از افرادی که هیچ گونه تناسبی با یکدیگر نداشتند را استخدام کرد، به علاوه یک سری افراد تحصیل کرده و دانش‌آموخته‌ی MBA که بتواند نتیجه‌ی بهتری از آزمایش خود بگیرد.

می‌توانید جزئیات بیشتر کار او را در کتاب‌های تریدر لاک‌پشتی جامع  (The Complete Turtle Trader) و روش لاک‌پشتی (Way of the Turtle) بخوانید و پیشنهاد می‌کنم این کار را بکنید.

کتاب زرد رنگ جزئیات بسیار زیادی درمورد استراتژی و اینکه چگونه کار می‌کند بیان می‌کند. و اگر می‌خواهید تمام قوانین را در یک فایل PDF‌ داشته باشید، اینجا کلیک کنید. یکی از لاک‌ پشت‌های اصلی آنها را به صورت رایگان در اختیار همه قرار داد. هرچند من‌ می‌خوام کمی فراتر بروم.

راز فوق سری من در استراتژی ترید لاک‌ پشتی

همانطور که گفتم، می‌خواهم یک پاین اسکریپت (زبان برنامه نویسی مختص Trading View) در اختیارتان قرار بدهم که همین الان می‌توانید از آن استفاده کنید.

اما اول از همه باید بدانید که نمی‌توانید این قوانین را بردارید و بدون کم و کاست اجرا کنید و خودتان هیچ سهمی در فکر کردن نداشته باشید. به عنوان مثال، سیستمی وجود دارد که برای محاسبه فراریت دلار مورد استفاده قرار می‌گیرد اما برای کریپتو کوچک‌ترین کاربردی ندارد. به این معنی که باید از بینش و تجربه‌ی خودتان استفاده کنید تا بفهمید کدام قوانین هنوز قابل استفاده هستند و کدام‌ها به تغییر نیاز دارند.

مانند هر چیز دیگری در زندگی ترید کردن به تفکر انتقادی نیاز دارد.

شاید بهترین تعریف برای تفکر انتقادی یک شعار از فیلم قدیمی «پرونده‌های ایکس» باشد:‌

«همه چیز را زیر سوال ببر»

 

اگر شما هنوز هم ایمیل می‌فرستید برای من یا روی فیسبوک و توییتر پیغام می‌گذارید و از من می‌خواهید که سیگنال به شما برسانم خبرهایی برای شما دارم، شما هنوز هیچ‌چیز یاد نگرفته‌اید و اگر مدام چشم‌تان به شخص دیگری باشد که به جای شما فکر کند هیچ‌وقت یاد نخواهید گرفت. من نمی‌توانم به جای شما فکر کنم و این کار را نخواهم کرد.

اگر می‌خواهید ماهی گیری یاد بگیرید، من در خدمت‌تان هستم. اما اگر می‌خواهید فقط ماهی حاضر و آماده بگیرید، سراغ من نیاید چون من فقط برای خودم ماهی می‌گیرم.

شما باید قوانین اولیه را یاد بگیرید و بعد آنها را متناسب با نیاز خودتان تغییر بدهید و بهینه کنید.

به این معنی که شما باید از یک روش علمی استفاده کنید، یعنی روش آزمون و خطا، تا بفهمید چه چیزی کار می‌کند و چه چیزی نه.

اما باید بدانید که این کار وقت می‌گیرد. باید حسابی تلاش کنید. باید پول از دست بدهید و دوباره پول درآورید.

و این مهم‌ترین بخش فرایند است.

ریچارد دنیس یک دوره‌ی دو هفته‌ای نبود که تریدر لاک پشتی تحویل داد. چندین سال کار سخت آنها بود که آنها را به تریدر لاک پشتی تبدیل کرد.

اگر به خودتان زحمت ندهید و به دنبال یک گروه سیگنال باشید که شما را به این سمت ببرد که کورکورانه هرچه آنها می‌گویند بخرید، بهتر است همین الان با پول‌هایتان آتش روشن کنید چون اینطوری سریع‌تر است. به محض اینکه آن گروه دیگر وجود نداشته باشد به دردسر می‌افتید. اما اگر زحمت بکشید و سعی کنید که خودتان یاد بگرید، موفق خواهید شد.

به خاطر همین بود که بعضی از لاک پشت‌های آموزش دیده، مثل جری پارکر که ماهی گیری یاد گرفته بودند، موفق شد یک شرکت بزرگ مانند چس‌پیگ کپتال (Chesapeake Capital)‌ و چند شرکت دیگر راه اندازی کند و بقیه لاک پشت‌ها که ماهی حاضر و آماده به آن ها می رسید، وقتی دیگر کسی نبود که آنها را راهنمایی کند، کاملا ورشکست شدند. آنها بودند و یک سری مهارتی که یاد گرفته‌ بودند و می‌توانست آنها را به موفقیت برساند.

جام مقدس کریپتو

جام مقدس کریپتو

خیلی خب، حرف زدن کافی‌ست. آماده هستید؟‌

این پاین اسکریپت بدون تغییر یافته اصلی است.

بفرمایید. همان جام مقدسی که از من می‌خواستید. حالا در اختیار شما قرار دارد.

بله، من برای خودم آن را اصلاح کرده‌ام و نسخه‌ی من با این متفاوت است، اما این همان اسکریپتی است که من کارم را با آن آغاز کردم.

درست است، من خودم نسخه اولیه اسکریپت را ننوشته‌ام. یک نفر دیگر آن را در سال ۲۰۱۵ آن را نوشت. من فقط آن را دانلود کردم، روی آن کار کردم و آزمایش انجام دادم.

و ایده‌ی اصلی حتی متعلق به کسی که کد را نوشته نبوده است. این کد فقط پایه‌ای ترین بخش استراتژی تریدینگ لاک پشتی هستند که از کتاب تریدر لاک پشتی جامع یا همان PDF‌ قوانین گرفته شده است.

هیچ عناصر تعیین موقعیت (میزان پولی که هر شخص که روی ارزهای مختلف سرمایه گذاری می‌کند) یا چیز دیگری وجود نداشته است.

اساسا این سیستم در میانگین‌های متحرک بالاتر از ۲۰ روز یا یک دوره‌ی ۵۵ روزه در نقاط شکست می‌خرد، می‌فروشد یا فروش استقراضی انجام می‌دهد. همین. هسته اصلی سیستم همین است. یک ابتکار ساده و ناکامل.

این سیستم تصمیمات چین، نهنگ‌ها، خارجی‌ها، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، اتفاقات احساسی در توییتر، روشن‌فکران و هیچ چیز دیگری را در نظر نمی‌گیرد. چون هیچکدام از اینها هیچ ارزشی ندارند. هر چه زودتر این را بفهمید بهتر است.

این سیستم فقط چیزهایی را به حساب می‌آورد که درمورد آنها مطمئن باشیم، یعنی قیمت. عمل کردن بر اساس هر چیز دیگری غیرممکن است.

همچنین این سیستم ۳۰ تا ۵۰ درصد پولش را از فروش استقراضی انجام می‌دهد، برخلاف سیستم‌هایی که با استراتژی خریدن و نگه داشتن طولانی مدت عمل می‌کنند و وقتی که بازار ریزش می‌کنند متحمل ضرر می‌شوند.

خب حالا شما این سیستم را در اختیار دارید، یعنی جایی که قسمت سخت ماجرا شروع می‌شود. باید دست به کار شوید.

چه کاری؟

با این اسکریپت را طوری بازنویسی کنید که برای کریپتو مفید باشد. من این کار را برای شما انجام نمی‌دهد اما چند راهنمایی می‌کنم درمورد اینکه باید به دنبال چه چیزی بگردید تا دررقابت کمی جلو بیفتید و به شما کمک می‌کند تمرکز کنید.

استفاده از اسکریپت

اول از همه باید بفهمید کدام خط زمانی بهتر از همه کار می‌کند. اگر هیچ ایده‌ای در این زمینه نداشته باشید سیستم به خوبی کار نخواهد کرد. اولین قدم این هست که بفهمید چرا. می‌توانید از خودتان یک سری سوال بپرسید. از روش سقراط استفاده کنید.

راز فوق سری من در استراتژی ترید لاک‌ پشتی

من نمی‌توانم چیزی به کسی یاد بدهم، فقط می‌توانم آدم‌ها را به فکر کردن وا دارم.

به عنوان مثال، آیا Trading View تنظیمات درستی برای تست این سیستم به طور موثر را داراست؟‌ (راهنمایی: مطمئنا ندارند. تنظیمات پیش‌فرض آنها افتضاح است و در نتیجه‌ تست استراتژی تریدینگ آنها فاجعه است.)

وقتی شروع به کار کنید کم کم با تمام محدودیت‌های Trading view‌ آشنا خواهید شد، از جمله اینکه به شما اجازه نمی‌دهند بیش از ۲ هزار بار تست ترید انجام بدهید. سیستم لاک پشتی می‌تواند خیلی بیشتر از این تعداد را در تایم لاین کوتاه‌تری ایجاد کند. پس باید به نوعی این محدودیت را دور بزنید. (راهنمایی: تاریخ‌ها را محدود کنید.)

برای اینکه نتیجه تست مطلوب باشد، چه میزان ارزش ارز باید برای ترید اختصاص دهید؟ تمام آن را؟ نصفش را؟‌ یک درصد؟ ۱۰ درصد؟‌ چرا؟‌

شما همچنین باید بفهمید که آیا تایم لاین‌های طولانی‌تر به شما اعداد اشتباهی پس می‌دهند یا نه. (راهنمایی:‌ همینطور است، به خاطر اینکه خیلی از ترندها هنوز جدید هستند و بنابراین سیستم برای مدت خیلی طولانی‌تری در حالت ثابت بوده و به دفعات کافی فروش نداشته است که بتواند قطعات مختلف را کنار یکدیگر قرار بدهد و نتایج خوبی به دست بدهد.)

در نهایت بهتر است سیگنال‌ها را از طریق پاپ آپ، پیامک یا ایمیل دریافت کنید که البته خودتان متوجه می‌شوید که Trading View‌ از روی عمد تقریبا این کار را غیر ممکن ساخته، پس نمی‌توانید این کار را بکنید. به این معنی که اگر واقعا می‌خواهید از این سیستم استفاده کنید باید خودتان کدنویسی کنید یا یک کدنویس استخدام کنید که این کار را روی یک پلت فرم دیگر برای شما انجام دهد. همان کاری که من در حال حاضر مشغولش هستم.

این همه چیزهایی بود که اگر می‌خواهید این سیستم برای شما کار کند باید می‌دانستید.

من به شما اسکریپت را دادم اما همانطور که گفتم قرار نیست من همه‌ی کار را برای شما انجام دهم. این هم بخشی از فرایند است. باید خودتان زحمت بکشید تا یاد بگیرید. اینطوری پیشرفت بیشتری خواهید کرد.

و اگر می‌خواهید مرا در شبکه‌های اجتماعی بمباران کنید و از من درمورد تنظیماتی که من انجام داده‌ام سوال کنید، اصلا پاسخ نمی‌دهم پس این کار را نکنید.

با این وجود، اگر تغییرات فوق‌العاده‌ای دادید و می‌خواهید کمی از ارزش‌آفرینی که داشته‌اید را با من به اشتراک بگذارید، یا موفق شده‌اید تا این سیستم را به یک اسکریپت پایتون تمیز تبدیل کنید که برای شما سیگنال‌ها را ارسال کنید، آزادید که آن را با من به اشتراک بگذارید و من هم بیشتر درمورد تنظیمات خودم به شما می‌گویم. به اشتراک بگذارید و متوجه می‌شوید دنیا هم با شما به اشتراک خواهد گذاشت.

در زندگی همه چیز به همین صورت عمل می‌کند.

لاک پشت کریپتو

بعد از اینکه تمام مشکلات اولیه در مورد اسکریپت را متوجه شدید، تازه به انواع مختلفی از مشکلات دیگری برمی‌خورید که باید یاد بگیرید با آنها هم دست و پنجه نرم کنید.

بزرگ‌ترین مشکلات احساسی هستند.

دنبال کردن این سیستم سخت است. واقعا سخت است.

ممکن است با سقوط‌ها یا موج‌های وحشتناک زیادی مواجه شوید. ممکن است بارها و بارها و بارها با آشفتگی‌های درونی خودتان مواجه شوید. و بارها اشتباه خواهید کرد.

لاک پشت کریپتو

به این خاطر که این یک دنبال کننده‌ی ترند است و هدفش این است که حرکات بزرگ و غیرمنطقی بازار را کشف کند، نه اینکه نقطه بازگشت‌های آرام و ثابت را نشان دهد. این سیستم برای بازگشت‌هایی است که مثل بمب صدا می‌کنند، به همراه تعداد زیادی ضرر کوچک که تحمل کردن آن دردناک است. وقتی که بازار دیوانه‌وار می‌شود دنبال کردن ترند واقعا جواب می‌دهد. وقتی که بازار ثابت می‌شود، سیستم هم ثابت است.

به عبارت دیگر لاک پشت کریپتو یک سری مثبت کاذب هم تولید می‌کند.

مایکل کاول (Michael Covel)‌، نویسنده‌ی تریدر لاک پشتی جامع، این موضوع را به کمک متوسط توپ زنی توضیح می‌دهد. در بازی بیس‌بال شما فقط می‌توانید صرفا ۳۰ درصد مواقع به توپ ضربه بزنید و این در حالی است که شما بهترینِ بهترین‌ها باشید. یعنی متوسط توپ زنی ۳۰۰ است. فقط ۳۰ درصد!‌ تقریبا در هر چیز دیگری در زندگی اگر ۷۰ درصد مواقع اوت بزنید یا خراب کاری کنید مدت زیادی دوام نخواهید آورد.

دنبال کردن ترند هم یک بازیکن بیس‌بال فوق‌العاده است، که برای فوق‌العاده بودن باید دفعات بسیار زیادی هم اوت بزند.

احتمالا وقتی سیستم را مورد آزمایش قرار می‌دهید این اتفاقات خواهد افتاد:

اسکریپت را لوود می‌کنید. یک ماه طول می‌کشد که آزمون و خطا کنید تا اسکریپت را آنطور که می‌خواهید تغییر دهید و آن را فوق‌العاده کنید. بعد از آن دل به دریا می‌زنید و کمی پول وارد بازار می‌کنید.

بعد در اولین ترید به یک سقوط بد می‌خورید. فراموش می‌کنید که یه نقطه توقف ضرر در نظر بگیرید و ۱۵ درصد ضرر می‌کنید.

یا اینکه ۲۰ ترید وحشتناک پشت سر هم انجام می‌دهید و شروع می‌کنید به پول از دست دادن.

 استراتژی ترید لاک‌ پشتی

لایت کوین: یک دنبال کردن ترند معمولی و انفجار رو به بالا بعد از یک ماه و نیم بازگشت‌های کاذب

خیلی زود این سیستم را دور می‌ریزید و قسم می‌خورید که این آشغال اصلا کار نمی‌کند. از این سیستم می‌گذرید و دنبال طومار افسانه‌ای بعدی می‌گردید.

ممکن است ۲۰ ترید اول جزو همان ۷۰ درصدی باشد که با شکست مواجهه می‌شوید. و بعد ترید بعدی همان باشد که تمام ضررهای شما را جبران می‌کند و به سود هم می‌رسید.

به همین خاطر است که سیستم‌های دنبال کننده‌ی ترند محبوبیت چندانی ندارند و در ده سال گذشته مورد پذیرش قرار نگرفته‌اند. مردم نمی‌خواهند در یک ماه ۱۵۰ درصد سود کنند و ماه بعدی ۶۵ درصد ضرر کنند. بیشتر مردم نمی‌توانند با چنین شمشیر دو لبه‌ای کنار بیایند. به چنین چیزی عادت ندارند.

اما هرکجا پول باشد ریسک هم وجود دارد.

خیلی از مردم نمی‌توانند این روزها با استفاده از بازارهای بورس معمولی پولدار شوند. می‌توانید بروید پول‌تان را در بانک بگذارید و از سالی ۱۵ درصد سودی که می‌کنید لذت ببرید. و وقتی که تورم به ۲۰ درصد رسید آن وقت متوجه می‌شوید که آب در هاون کوبیده‌اید.

رگولاتورها نمی‌تواند تصور که کسی روی خانه‌اش وام بگیرد و بعد با ترید کردن تمام دار و ندارش را از دست بدهد. آنها برنده و بازنده نمی‌خواهند. آنها می‌خواهند به هر کسی که یک جایزه کوچک بدهند که همه راضی باشند.

مدت‌های زیادی به نظر می‌رسید که هیچ امیدی برای بازگشت به روزهای طلایی ریسک کردن وجود ندارد.

تا اینکه سر و کله بیت کوین پیدا شد.

درست همانطوری که موسس اکسچنج فوق‌العاده بیت‌مکس می‌گوید:‌

ما روزهای اوج اقتصاد را از دست دادیم. همه چیز رو به زوال رفت. نه پول زیادی، نه ریسک زیادی و نه جریان مالی زیادی. خسته کننده است. بیت کوین به یاد ما آورد که ترید کردن در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ چگونه بوده است.

من اینجا هستم که به شما بگویم اگر به دنبال شانسی برای میلیارد شدن هستید موج‌های وحشی در بازار کریپتو رویایی هستند. بدون آنها به طور مطلق هیچ شانسی ندارید.

نگاهی به نمودار عملکرد دنبال‌‌کننده‌های ترند در بازار سنتی بیندازید. روی «select a manager» کلیک کنید. همه‌ی گزینه‌ها را به نوبت انتخاب کنید. به تاریخچه‌ی آنها نگاهی بیندازید. خیلی آنها به دهه‌ی ۸۰ میلادی برمی‌گردند.

چه می‌بینید؟‌

نقاط بازگشت بزرگ در اوایل و اواخر دهه‌ی ۸۰ هستند و نقاط بازگشت کوچک‌تر در دهه‌ی ۹۰ و بعد از آن قرار دارند. همچنان اتفاقاتی در بازار می‌افتد اما روزهای سودهای دیوانه‌وار سود در آن بازارهای قدیمی به اتمام رسیده است.

در واقع در آن روزها به بازارهای به شدن غیر رگولیت شده کالاها دقیقا همانطوری نگاه می‌شد که امروز رگولاتورها به بازار کریپتو نگاه می‌کنند. وقتی که پاول ولکر، رئیس سابق بانک مرکزی ایالات متحده، با ریچارد دنیس ملاقات کرد اولین کلماتی که از دهانش بیرون آمد اینها بودند: «از کازینوهای که داری متنفرم.»

قدرت‌های مرکزی از فراریت نفرت دارند.

به عنوان یک تریدر شما باید عاشقش باشید.

ریچارد دنیس گفت: «فراریت برای یک نفر، سود برای یک نفر دیگر است.»

کریپتو بازگشت به دوران  طلایی است، فرصتی برای اینکه خیلی خیلی پولدار شویم. آ‌نقدر که شغل‌تان را رها کنید!

البته این امکان هم وجود دارد که واقعا بیچاره شوید. منظورم این است که ورشکست بشوید و هیچ پولی برای پرداخت قرض‌هایتان نداشته باشید و هیچوقت هم دیگر پول از دست داده را به دست نیاورید.

ریسک بالا. سود بالا.

تا به حالا هیچ بازاری به دیوانه‌واری کریپتو وجود نداشته است. کریپتو باعث می‌شود بازارهای قدیمی در مقایسه با آن مانند چرخ و فلک بچه‌ها باشد.

و عقد سیستم‌های دنبال‌کننده‌ی ترند و کریپتو را در آسمان‌ها بسته‌اند.

تریدرهای قدیمی دهه‌ی ۸۰ در بهترین حالت می‌توانستند ۵۰ یا ۶۰ درصد سود کنند که در مقابل پادشاه کریپتو یعنی بیت کوین وقتی به طرز سرسام‌آوری بالا می‌رود، خنده دار می‌شود.

حالا شما کلید اصلی برای باز کردن چنین سودهایی را دارید، البته اگر بتوانید در ترن هوایی دوام بیاورید.

تنها درسی که باید یاد بگیرید

ببینید، می‌دانم خیلی از وبلاگ‌ نویس‌ها با خوشحالی به شما می‌گویند تکنیک‌های سری وجود دارند که فقط حرفه‌ای‌ها می‌دانند یا اگر ۵ کار ساده‌ را هر روز قبل از صبحانه انجام دهید ناگهان همه‌چیز به‌شدت ساده خواهد شد.

از یک جنبه می‌تواند درست باشد. راه‌های موثرتری زیادی وجود دارد که بتوان یک کتاب نوشت یا یک دیوار را رنگ کرد. اما تنها راهی که برای یاد گرفتن آنها وجود دارد بارها و بارها در طول سال‌ها آزمون و خطا کردن است.

قسمت سخت ماجرا پیدا کردن دانش صحیح یا سیستم مناسب نیست، بلکه کاری است که روی آن سیستم انجام می‌دهید. تست کردن و اصلاح کردن آن سیستم است.

ثبات قدم بر هر چیزی پیروز است.

دقیقا مانند وقتی که مردم از من می‌پرسند من از کجا وقت می‌آورم که بنویسم. من از «جایی» وقت نمی‌آورم. این سوال چیزی که به ذهن می‌آورد این است که کسی وجود دارد که به من وقت قرض می‌دهد یا اینکه برنامه‌ی شلوغ کاری من به طرزی جادویی جابه‌جا می‌شود که من بتوانم ساعت‌ها در روز بنویسم.

هیچ‌کس هیچ وقتی قرض نمی‌دهد. من خودم وقت می‌سازم.

من از چیزهایی می‌گذرم. خیلی تلویزیون نمی‌بینم. آخرین باری که به یک برنامه خارج برنامه‌ریزی رفتم را یادم نمی‌آید. آخرین بازی‌های کامپیوتری که خریدیم هنوز از بسته بیرون نیامده‌اند.

در چند هفته‌ی آینده اسباب کشی دارم. به خاطر همین وقتی در حال نوشتن این مقاله هستم مدام بین کارم وقفه می‌افتد، اما همچنان به نوشتن ادامه می‌دهم و ممکن است به جای چند روز یک هفته از من وقت بگیرد، اما به هر حال باید تمام شود.

به این می‌گویند نظم.

باید برای چیزهای که دوست دارید وقت بگذارید و باید در طول زمان به آنها برسید. به مدت ۱۰ سال هیچ‌کس هیچ اهمیتی به چیزهایی که من می‌گفتم نمی‌دادم. یک دهه است که داستان می‌نویسم و وبلاگ نویسی می‌کنم. بعد یک دفعه همه شروع کردند به خواندن کارهای من.

بعد از هزاران ساعت طاقت فرسا زحمت کشیدن کشف می‌کنید که بهترین راه برای دویدن در دو ماراتن یا نگارگری یا ترید کردن مانند یک حرفه‌ای چیست. واقعا هیچ اهمیتی ندارد که نشسته‌اید و یک ویدئو از یوتیوب دیده‌اید که در آن یک مجسمه ساز حرفه‌ای انگشتانش را با راحتی هر چه تمام‌تر حرکت می‌دهد. همین که خودتان پای کار بنشینید حس می‌کنید انگشت‌های‌تان مانند سوسیسی است که در رنگ فرو رفته است! مگر اینکه تمرین کنید، تمرین کنید و تمرین کنید.

مهم نیست وقتی تازه شروع به کار می‌کنید چقدر دانش دارید، ممکن است واقعا چیزهایی که می‌بینید را نفهمید. اطلاعاتی زیادی به سمت شما هجوم می‌آورند و شما تجربه‌ی کافی برای تجزیه و تحلیل آنها را ندارید.

اما حقیقت تلخی که وجود دارد این است که بیشتر مردم نمی‌توانند تا آخر راه دوام بیاورند.

شما یکی از آن افراد نباشید.

من به شما سیستم فوق سری‌ام را دادم. من شما را در ابتدای مسیری قرار دادم که به مقصد می‌رسد، حتی به شما آوانس هم دادم وهیچ دلیلی هم برای این‌ کار نداشتم، به جز اینکه من دلم می‌خواهد دانشی که به دست آوردم در اختیار همه قرار بدهم و دینم را ادا کنم.

اما من می‌توانم تمام رازهای عالم را برملا کنم و هنوزم تاثیری به حال شما نداشته باشد.

دانش باید به دست آورده شود. هیچ میان‌بری وجود ندارد، هیچ راه اضطراری‌ای وجود ندارد و نمی‌شود دو پله یکی رفت. قیمت دانش واقعی همه چیز است.