ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) نامی است که توسط فرد یا افراد ناشناخته ای برگزیده شده است که بیت کوین را طراحی کردهاند. ساتوشی همچنین اولین پایگاه داده بلاک چین را طراحی کرده است. ساتوشی ناکاموتو در گزارش بنیاد P2P ادعا کرد که مردی است که در ژاپن زندگی می کند و در تاریخ ۵ آوریل ۱۹۷۵ متولد شده است. اما گمانه زنیهایی درباره هویت واقعی ناکاموتو عمدتاً بر روی تعدادی از کارشناسان ارزهای دیجیتال و علوم کامپیوتری غیر ژاپنی که در ایالات متحده و اروپا زندگی میکنند متمرکز شده است. ناکاماتو در تیمی با مردم کار می کرد که به صورت متن باز بود، اما همیشه مراقب بود که اطلاعات شخصی اش افشا نشود و آخرین خبری که از او رسیده است در بهار سال ۲۰۱۱ بود، زمانی که عنوان کرد که «مسیرش را به سمت چیزهای دیگر تغییر داده است».
می توان گفت، شاید هوشمندانه ترین کاری که ساتوشی ناکاموتا پس از ایجاد بیت کوین انجام داد ناپدید شدنش بود. سؤال این نیست “چرا ساتوشی ناپدید شد؟” بلکه سوال این است “چرا آن موقع ناپدید شد؟ آیا ناپدید شدن ساتوشی در اوایل سال ۲۰۱۱ برنامه ریزی شده بود و یا اینکه حوادث پیش بینی نشده او را وادار کرد، از جامعه ای که خود تأسیس کرده بود فرار کنند و برنگردد؟ با این وجود، نظریه های فراوانی در این باره وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.
فهرست مقاله
Toggleنظریه اول: این اقدام از قبل برنامه ریزی شده بود
ساتوشی ناکاموتو مردی روشمند و دقیق بود. این مسئله را می توانیم از نوشته های او نتیجه بگیریم. به نظر نمی رسد که او یک روز صبح بیدار شود و با این تفکر که انسان فقط یکبار زندگی می کند، راه خود را از جامعه ای که تازه ساخته بود جدا کند. با دانستن اینکه دیگر نمی تواند برای بازگشت خود تصمیم بگیرد، ساتوشی از ماه ها یا حتی سالها قبل، ناپدید شدن خود را برنامه ریزی کرده بود و تا آن زمان با پشتکار زیاد کار خود را انجام داد. این نظریه توضیح می دهد که چرا آخرین پست انجمن وی یک پست معمولی بود و دستورالعمل هایی به جا گذاشت که در ساخت هسته بیت کوین نسخه ۰٫۳٫۱۹ اصلاح شده اند.
نظریه دوم: این اقدام به ویکی لیکس (Wikileaks) مربوط می شد
ساتوشی تمایل داشت هنگام ارسال مطلب در انجمن Bitcointalk احساسات خود را کنترل کند. او شبیه مردی بود که می دانست کارهای زیادی برای انجام وجود دارد و مدت زمان کوتاهی برای انجام آنها دارد و از این رو از چرند نویسی و وراجی کردن خودداری می کرد. گاهی اوقات می توانست بی ادب باشد (اگر شما به من اعتقاد ندارید یا نمی فهمید من وقت ندارم شما را متقاعد کنم، متأسفم)، اما هرگز بی ادب نبود. با این حال در پست یکی مانده به آخر او تصویری از ناراحتی وجود دارد.
ساتوشی در پاسخ به مقاله PC World که گفته بود ویکی لیکس برای دور زدن محاصره اقتصادی بیت کوین را پذیرفته است، نوشت: بهتر است توجه خود را روی زمینه های دیگر بگذاریم. ویکی لیکس دستش را داخل لانه زنبور کرده است و این زنبورها به سمت ما هجم آورده اند. آیا ویکی لیکس می تواند بیت کوین و خالق آن را به کانون توجه تبدیل کند و این آخرین پوششی بود که ساتوشی برای پوشاندن خود استفاده کرد؟ این استدلال که بیت کوین به سرعت در حال رشد بود و ناپدید شدن ساتوشی را سرعت می بخشید، منطقی به نظر می رسد.
نظریه سوم: این اقدام به سازمان سیا (CIA) ربط داشت
آخرین مکاتبات ساتوشی از طریق نامه ای در تاریخ ۲۶ آوریل سال ۲۰۱۱ به گوین آندرسن (Gavin Andresen) نظریه دیگری را مطرح کرده است که چرا وی ناگهان غیب شد. او در این باره نوشت:
آرزو می کنم که دیگر به عنوان یک چهره اسرارآمیز مرموز در مورد من صحبت نکنید، زیرا مطبوعات همچنین دیدی را ایجاد می کنند که بیت کوین ارز دزدان دریایی است. شاید در عوض اگر از بیت کوین به عنوان یک پروژه متن باز صحبت کنید و به همکاران توسعه دهنده خود اعتبار بیشتری بدهید، این مسئله به ایجاد انگیزه در آنها کمک می کند.
وقتی گوین پاسخ داد، او به ساتوشی اطلاع داد که از وی دعوت شده است تا در رویدادی که توسط سازمانی که زیر نظر CIA است صحبت کند. ساتوشی هرگز جواب نداد. آیا صحبت کردن از اشباح ساتوشی را ترساند؟
نظریه چهارم: این اقدام یک مسئله کاملا شخصی بود
ما چیزی در مورد زندگی شخصی ساتوشی ناکاموتو نمی دانیم. این احتمال وجود دارد که خروج وی توسط حوادثی انجام شود که او هرگز نمی توانسته به طور علنی آن را اعلام کند. عدم سلامتی، آسیب دیدگی یا مسئولیت های جدید (خانوادگی، حرفه ای، شخصی) می تواند ساتوشی را مجبور کند زودتر از آنچه پیش بینی می شد عظیمت کند. اگر اینگونه باشد، ما راهی برای شناختن آن نداریم. ناکنون، افراد بسیاری وجود دارند که معتقدند ساتوشی دیگر با ما نیست زیرا او دیگر زنده نیست.
نظریه پنجم: این اقدام یک حرکت نمادین بود
ساتوشی ناکاموتو و تولد بیت کوین حماسه ای است که با نماد شناسی پوشیده شده است و مانند رمان دن براون برای سایفر پانک ها خوانده می شود. از نام نامگذاری جنسیس بلاک (Genesis block) تا ناپدید شدن ناگهانی خالق آن، اجتناب از پیش زمینه مذهبی سخت است. گذشته از نام آن، اینکه ماین کردن جنسیس بلاک شش روز طول کشید عجیب است. همانطور که در یک بحث قدیمی در انجمن Bitcointalk گمانه زنی شده است این موضوع ممکن است تخم مرغ عید پاک باشد که توسط ساتوشی برای ادای احترام به کتاب مقدس آفرینش (Genesis) مانده است. همانطور که پیدایش ۲: ۲ عنوان می کند: “و در روز هفتم خدا کار خود را که خلق کرده بود به پایان رساند و استراحت کرد.”
برای افرادی که به توصیف نمادین از اقدامات ساتوشی علاقه مند هستند، موارد بیشتری وجود دارد. اعتقاد بر این است که خدمت مسیح در زمین حدود سه سال به طول انجامیده است. اولین تماس شناخته شده ساتوشی با جهان در ۲۲ آگوست سال ۲۰۰۸ در یک ایمیل به وی دای (Wei Dai)، خالق b-money رخ داد، اگرچه اعتقاد بر این است که وی قبل از آن به آدام بک رسیده است. ایمیل تأیید شده نهایی ساتوشی در تاریخ ۲۶ آوریل ۲۰۱۱ به گاوین آندرسن ارسال شده بود، به این معنی که دوران خدمت وی نیز حدود سه سال به طول انجامید.
این واقعیت که آموزه های ساتوشی در سال های طولانی مورد تفسیرها و سوء برداشت های گسترده قرار گرفته است در حالی که مریدان وی در انتظار آمدن دومین آفریدگار بیت کوین هستند شباهت های او با مسیح را تقویت کرده است. ساتوشی کامل نبود ـ کد او اینقدر را به ما می گوید ـ و عقل سلیم به ما می گوید که قرار دادن تندیس مردان جایزالخطا روی پایه ها، در تضاد با همه چیزهایی است که بیت کوین در نظر دارد. اینکه خصوصیات مسیحایی را به زندگی و زمان ساتوشی ناکاموتو اختصاص دهیم ممکن است با فرقه های مذهبی مخالفت داشته باشد.
اتفاقاً شواهدی وجود دارد که نشان می دهد ساتوشی از فرقه ای در اطرافش شروع به شکل گرفتن می کرد خسته شده بود؛ مقاله PC World در مورد ویکی لیکس این ادعا را مطرح کرد که “او نگفته است که بیت کوین مخلوق برنامه نویس ژاپنی ساتوشی ناکاموتو است،” در حالی که در آخرین ایمیل خود به گوین آندرسن شکایت کرد“من آرزو می کنم که شما در مورد من به عنوان یک چهره مرموز و مبهم صحبت نکنید … شاید در عوض باید از یک پروژه متن بازصحبت کیند و اعتبار بیشتری به همکاران خود بدهید.” ساتوشی هیچ علاقه ای به تبدیل شدن به یک افسانه زنده و سایه انداختن بر شاهکار بزرگ خود نداشت.
نظریه ششم: بیت کوین آماده بود
طبق انجیل لوقا آخرین کلمات عیسی مسیح اینگونه بود: “پدر آنها را ببخش زیرا آنها نمی دانند چه می کنند.” از طرف دیگر ساتوشی با این عقیده عزیمت کرد که اطرافیان او دقیقاً می دانستند که چه می کنند. همانطور که او در یکی از آخرین ایمیل های خود که در تاریخ ۲۳ آوریل سال ۲۰۱۱ به مایک هارن(Mike Hearn) ارسال شده است اظهار داشت: “من مسیرم به سمت چیزهای دیگر تغییر داده ام. جای آن پیش گوین و بقیه خوب است.”
ساتوشی در طول سال هایی که بیت کوین را می ساخت از آن پرستاری کرده بود و اکنون بیت کوین این توانایی را داشت که بدون او بتواند استخراج انفرادی داشته باشد، اشکالات مهم و اساسی را برطرف کند و نسخه های جدید هسته را عرضه کند. شاید ساتوشی به دلیل اینکه تمام کارهایی را که باید انجام داده بود، ناپدید شد. ماندن فقط میراث او را لکه دار می کرد و خطر از بین بردن او را بیشتر می کرد زیرا جهان به شدت به آفرینش او علاقه مند می شد.
در این صورت زمان خروج ساتوشی که همزمان با ورود وی به بحران مالی سال ۲۰۰۸ شد به همان اندازه بی نقص بود. با وجود درگیری های داخلی، جداسازی زنجیره و شکافهایش نه تنها بیت کوین زنده مانده بلکه شکوفاتر شده هم شده است و در یک ارگانیسم غیرقابل توقف تغییر شکل می دهد که توسط هیچ کس قابل کنترل نیست.