در قسمت اول این مقاله به این موضوع پرداخته شد که افزایش ارتباطات و شکلگیری زیرساختهای بهتر موجب پیدایش پلتفرمهای نوآورانه گوناگون در حوزه معاملات شده است و پلتفرمها و ابزارهای معاملهای جدید میتوانند چگونگی ساماندهی مبادلات کالا و خدمات را عمیقاً دستخوش تغییر کنند و اینکه مدلهای تجاری و معاملهای جدید که بواسطه پلتفرمهای دیجیتال سهولت یافتهاند میتوانند پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گستردهتری به همراه داشته باشند. آنچه در ادامه میخوانید قسمت دوم این مقاله ۳ قسمتی است که به بررسی پلتفرمهای مبادلهای جدید با کمک کریپتوها و چشم انداز بازار ارزهای دیجیتال و نحوه معاملات و تراکنش های مالی در آینده میپردازد. قسمت سوم و پایانی این گزارش طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.
خرید ارز دیجیتال در صرافی ارز دیجیتال سرمایکس
دوج، شیبا اینو، استلار، پرفکت مانی، وینک، سولانا، پولکادات، وب مانی
آینده چگونه میتواند باشد
اتخاذ این نوآوریها در نهایت به فاکتورهای محلی، مخصوصاً جایگاه دولتها در رابطه با ابعاد حقوقی و مقرراتی مبادلات نوآورانه ارزش، بستگی دارد. با این حال، تأثیر این نوآوریها بر آینده معاملات و تجارت میتواند گسترده باشد:
پلتفرمهای جدید جهت مبادله ارزش میتوانند به شکلگیری یک سیستم مبادله جهانیسازی شدهتر ــ و غیرمتمرکز ــ بیانجامد
اتخاذ گسترده ارزهای دیجیتال و ارزهای رمزپایه میتواند موجب کارامدی چشمگیر پرداختهای جهانی و کاهش هزینههای معاملاتی شود و در نتیجه پرداختها را میتوان با استفاده از فناوریهای دفاترکل توزیعی صورت داد بدون آنکه به راستیآزمایی توسط شخص ثالث نیازی باشد.[۱] با اینکه تمرکز پیشینه مطالعات در این زمینه بر روی فرصتهایی بوده که فناوری دفترکل توزیعی و ارزهای دیجیتال در صنعت خدمات مالی به وجود میآورند،[۲] اما افراد ــ مثلاً افرادی که پول حواله میکنند ــ نیز میتوانند از اینگونه فرصتها منفعت ببرند. با این حال، سرعت و سهولت انجام معاملات فرامرزی میتواند از کنترل دولتی بر جریان ارز بکاهد که این امر تبعاتی در رابطه با اخذ مالیات و اختیارات تحریمی به همراه خواهد داشت.[۳]
پلتفرمهای دفترکل توزیعی میتوانند فرصتهای جدیدی جهت انجام مبادلات میان همنوعان و تغییر ماهیت بازارها فراهم آورند
توانایی فناوری دفترکل توزیعی جهت تسهیل مبادلات ارز، اطلاعات، یا کالا میان همنوعان بدون نیاز به یک نهاد مرکزی میتواند به شکلگیری مدلهای مبادله و حاکمیت جدید و غیرمتمرکز بیانجامد ــ که این امر ساختارهای حاکمیت و اعتماد را در درون جامعه از خود متأثر میسازد. در ضمن، معرفی یک CBDC که افراد را قادر میسازد تا سپردهها را مستقیماً نزد نهادهای مرکزی نگاه دارند (و بدین طریق بانکهای تجاری را از سپردهها محروم سازند) میتواند نقش، مدل تجاری، و خدمات بانکها و دیگر مؤسسات مالی سنتی را تحت تأثیر قرار دهد و پیامدهایی در این زمینه با خود به همراه بیاورد.[۴]
پوند بریستول یک ارز محلی است که در سال ۲۰۱۲ راهاندازی شد و هدفش آن است که مصرفکنندگان را تشویق کند تا پول را در بازارهای محلی به گردش بیاندازند. این واحد پولی توسط شرکتی اداره میشود که خود را وقف جامعه کرده و از پشتوانه سپردههای استرلینگ برخوردار است. شرکت مذکور علاوه بر اسکناس همچنین خدمات پرداخت متنی را راهاندازی نموده است و دارندگان حساب این امکان را دارا هستند که هنگام خرید از طریق پیامهای متنی اقدام به پرداخت نقدی کنند. شرکت همچنین قصد دارد کارتهای اعتباری غیرتماسی را در سال ۲۰۱۷ عرضه کند.
منبع: بریستول پوند ۲۰۱۷؛ سانچز و مورنو، ۲۰۱۶
رفع نیازهای بازار محلی: امپسا و بیتپست در کنیا
امپسا (M-PESA) ارائهدهنده پول موبایلی در کنیا از سال ۲۰۰۷ که راهاندازی شد به بزرگترین واحد پول موبایلی دنیا تبدیل شده است. حدود ۱۷ میلیون کنیایی از این واحد پولی جهت انتقال سالانه یک سوم درآمد ناخالص داخلی این کشور استفاده میکنند. این مقدار به باور ناظران بواسطه استفاده از امپسا بعنوان یک سیستم بانکی بالفعل محقق شده است که متعاقباً از تأثیرات شبکهای برخوردار است. امپسا توسط اپراتور شبکه موبایل سافاریکام (Safaricom)اداره میشود و اپراتور حقالعملهای چندنرخی جهت انتقال پول تعیین نموده است. امپسا به کاربران امکان میدهد تا در قالب شبکهای از عوامل که عمدتاً فروشگاههای محلی هستند اقدام به واریز یا برداشت پول کنند. مبالغ به حساب کاربران واریز میشوند و کاربران میتوانند از طریق پیامهای متنی اقدام به انتقال این مبالغ کنند. امپسا در حال حاضر در ده کشور از جمله رومانی، آلبانی، مصر، و هند فعالیت میکند.
بیتپسا (BitPesa) که یک استارتآپ مبتنی بر بیتکوین است در سال ۲۰۱۳ راهاندازی شد تا معاملات کمهزینه میان کسبوکارها و انتقال پول میان مرزها و مناطق دارای واحدهای پولی مختلف را امکانپذیر سازد. این پلتفرم ارزهای محلی را به بیتکوین تبدیل میکند تا از مزایای معاملات فرامرزی کارآمد بیت کوین منفعت ببرد بدون آنکه نیازی به خرید ارزهای خارجی باشد. پیتپسا در حال حاضر در کنیا، نیجربه، اوگاندا، تانزانیا، جمهوری دموکراتیک کنگو، انگلیس، و سنگال فعالیت میکند. در ماه ژانویه ۲۰۱۷ برنامهای جهت جذب ۲/۵ میلیون دلار منابع مالی در راستای گسترش پیتپسا در غرب و جنوب آفریقا و همچنین اروپا برگزار گردید، هرچند در سال ۲۰۱۶ بر سر حق بیتپسا جهت استفاده از پلتفرم امپسا کشمکشهای حقوقی میان بیتپسا و سافاریکام شکل گرفت.
منبع: فایننشال تایمز ۲۰۱۳؛ اینترنشنال فایننشال کورپوریشن ۲۰۱۳؛ لاورنس ۲۰۱۶؛ سازمان همکاری اقتصادی و توسعه ۲۰۱۵؛ کوارتز ۲۰۱۵؛ اکونومیست ۲۰۱۵٫

سطح ناشناسی ــ یا شفافیت ــ که بواسطه ارزهای دیجیتال و پلتفرمهای مبادلهای محقق میشود پیامدهایی در زمینه رهگیری جریانات پولی به همراه خواهد داشت
با اینکه بیتکوین تا حدودی به خاطر ارتباطش با جاده ابریشم بازار سیاه آنلاین بدنام شده است،[۵] اما تغییرناپذیری و شفافیت یک دفترکل ارز دیجیتال میتواند ــ در صورتیکه به دقت مدیریت و اداره شود ــ فرصتهایی را جهت کاستن از کلاهبرداری و خطا در پرداخت فراهم بیاورد.[۶] با این حال، ناشناسی و گمنامی که بواسطهارزهای رمزپایه محقق میشود ممکن است سؤالات دیگری را مطرح سازد درباره اینکه مؤسسات مالی و کسبوکارها تا چه میزان قادرند ارزیابی بایسته مشتریان و تلاشها در راستای مقابله با پولشویی را صورت دهند.
ارز دیجیتال میتواند درک بهتر جریانهای پولی را امکانپذیر سازد
توانایی ردگیری شفاف و بلادرنگ جریان ارزهای دیجیتال و ثبت آشکار و تغییرناپذیر معاملات میتواند دادههای بهتر ــ و بزرگتری ــ در رابطه با کل مبالغ[۷] و نحوه استفاده از پول در سیستم در اختیار دولتها، پژوهشگران، و عموم مردم قرار دهد. این امر علاوه بر اینکه مزایای فراگیرتری در رابطه با شفافیت و پژوهش فراهم میآورد همچنین میتواند مدیریت ثبات اقتصادی کلان توسط بانکهای مرکزی؛ شکلگیری یک تصویر بزرگتر از واکنش فوری بازار به سیاستهای خاص یا تغییر در وضعیت اقتصادی؛ و درک بهتر پیوندهای موجود در کلیت سیستم را سهولت بخشد (باردیر و کامهوف، ۲۰۱۶).
پلتفرمهای مبادلهای جدید میتوانند بر گستره بازارهای مالی بیافزایند
توانایی انتقال پول صرفاً از طریق اتصال به اینترنت یا شبکه موبایلی و بدون نیاز به زیرساختهای مالی گسترده میتواند بازارهای مالی را بسط و گسترش دهد و معاملات و دیگر خدمات مالی را در دسترس جوامعی قرار دهد که در حال حاضر به مبادله پول نقد وابسته هستند. با این حال، هرگونه گامی که دولت یا جامعه به سمت بهرهگیری گستردهتر از ارز دیجیتال برمیدارد باید آن دسته گروههای اجتماعی که کاربران فعال اینترنت نیستند را نیز مدنظر قرار دهد. در سال ۲۰۱۶، این افراد حدود ۱/۱۲ درصد بزرگسالان در انگلیس (۷/۳۸ درصد افراد بالای ۷۵ سال) و تقریباً ۳۰ درصد بزرگسالان معلول را تشکیل میدادند.[۸]
علیرغم وجود فرصتها، برخی چالشها همچنان پابرجا باقی ماندهاند
با توجه به پیشبینیهای گسترده درباره قابلیت بالقوه ارزهای رمزپایه و فناوری بلاکچِین جهت ایجاد تغییرات اجتماعی، چنین تغییراتی به هیچوجه اجتنابناپذیر نیستند. نگرانیهای کلیدی در این زمینه همچنان پابرجا هستند که این امر میتواند روند تثبیت و جاافتادن ارزهای دیجیتال به عنوان ارزهای ارجح نزد افراد را تحت تأثیر قرار دهد. این نگرانیها عبارتند از:
اعتماد و اطمینان عموم به شیوههای نوآورانه معامله
امنیت معاملات آنلاین یکی از نگرانیهای بارز افراد و سازمانهاست، و توانایی رشد و شکوفایی پلتفرمها شاید بسته به این باشد که آنها تا چه میزان ــ همانند پِیپال ــ ممکن است به چشم یک پلتفرم واسطهای مطمئن نگریسته شود. به همین نحو، شکلگیری شیوههایی جهت رهگیری فعالیتهای کاربر و تبلیغات هدفمند نگرانیهایی را در رابطه با نقش آگاهی و شناخت کاربر از چگونگی جمعآوری و استفاده از دادهها به وجود آورده است و همچنین درباره اینکه کاربر تا چه میزان میتواند رضایت آگاهانه خود را از این امر اعلام کند یا حتی تبعات بالقوه چنین تصمیمی را به طور کامل درک کند.
پایان قسمت دوم
ادامه دارد…
[۱] جهت مرور کاربرد بالقوه فناوری دفترکل نوزیعی در مورد پرداختها رجوع شود به میلز و همکاران (۲۰۱۶).
[۲] برای مثال رجوع شود به مجمع جهانی اقتصاد (۲۰۱۶).
[۳] رجوع شود به هی و همکاران (۲۰۱۶).
[۴] سخنرانی بن برابنت (۲۰۱۶)، معاون سیاست پولی بانک انگلیس.
[۵] برای مثال رجوع شود به هرن (۲۰۱۴).
[۶] رجوع شود به والپورت (۲۰۱۶).
[۷] جلسه استماع کمیته امور اقتصادی مجلس اعیان درباره فناوری دفترکل توزیعی
[۸] اداره آمار ملی، ۲۰۱۶٫