همچنین بخوانید: ۲۰ ارز دیجیتال محبوب
صرافی ارز دیجیتال سرمایکس : در قسمت سوم این مقاله به این موضوع اشاره شد که یکی از چالشهای راهبردی اصلی پیشروی جامعه عبارت است از سرعت تکامل پلتفرمهای دیجیتالی و شیوههای معامله دیجیتالی در موضوع ارز دیجیتال همان طور که پیش از این اشاره شد، پلتفرمهای جدید، ورود تأمینکنندگان جدیدی را تسهیل کرده است که میتوانند به واسطه ارائه خدماتی که معمولاً توسط مؤسسههای مالی سنتی با دیگر خدمات ادغام میشود، خدمات را «مرکزیتزدایی» کنند و این مرکزیتزدایی از سیستم ممکن است تأثیرات پیشبینی نشدهای داشته باشد، و در صورت مرکزیتزدایی بیش از حد این خدمات، ممکن است سبب بروز عناصر جدیدی از ریسک شود.
ترغیب رفتار اخلاقی
پلتفرمهای دیجیتالی، فرصتهای جدید بسیاری را در زمینه نوآوری در مبادله ارزش ایجاد میکنند، اما همچنین نقاط آسیبپذیری جدیدی را نیز به وجود میآورند، چراکه پلتفرمهای جدید، اشکالی از فعالیت خارج از چارچوبهای قانونی یا مقرراتی موجود را ارائه میدهند. یکی از چالشهای راهبردی پیش روی تأمینکنندگان پلتفرمهای دیجیتالی و بازیگران در سیستم مالی عبارت است از درک گسترهای که آنها مسئول حفظ رفتارها یا استانداردهای اخلاقی خاص در پرتو تغییر شیوههای معامله هستند (برای نمونه، استفاده اخلاقی از جریانهای داده نوظهور)، و درک شهروندی مسئولانه – و حکمرانی مسئولانه – در جریان پرداختن به جنبههای مبادله دیجیتالی که هنوز فرصتی برای توسعه معیارهای اخلاقی برای آن مهیا نشده است.
در این رابطه، مشارکتکنندگان خاطرنشان کردند که بجای مد نظر قرار دادن پرسشهای اخلاقی در انزوا، باید در پی درک آن چیزی بود که پایهگذار یک «شهروندی دیجیتالی» برجسته و پذیرش عمومی تعریف «رفتار اخلاقی» است. نقش عموم در رعایت معیارهای اخلاقی در زمنیه ریسک تخریب اعتبار، و نقش حکومت به عنوان «کارگزار قابل اعتماد»، نیز از مسائلی بود که به آن اشاره شد. ثبات و شفافیت پلتفرمهای اینترنتی اصلی نیز میتواند تأمل بیشتر پیرامون پیامدهای اقدامات را ترغیب کند.
نقش پلتفرمهای دیجیتالی در ترغیب فعالانه رفتار اخلاقی از طریق طراحی آن پلتفرمها – نظیر خودکارسازی پرداخت مالیات – نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت. توسعه «ارزهای اخلاقی» با هدفی خاص – نظیر اعتبارات کربنی در راستای ایجاد یک هزینه-فرصت برای انتشار گازهای گلخانهای – نیز میتواند به درک بیشتر از عوامل خارجی در معاملات کمک کند. مشارکتکنندگان همچنین در مورد نقش بالقوه قراردادهای هوشمند در تضمین رفتار اخلاقی، به واسطه حذف گزینه رفتار غیر-اخلاقی یا غیر-قانونی از طریق ماهیت آنها به عنوان یک مکانیسم خودکار، بحث کردند.[۱]
ارتقاء شمول مالی
نیاز به مد نظر قرار دادن طرق رسیدگی به موانع پیش روی شمول مالی به واسطه پلتفرمهای دیجیتالی، چهارمین حوزهای بود که در مورد آن بحث شد. پیشمؤسسهات مطرح شده عبارت بود از: روشهای خلاقانه تضمین یا شناسایی معاملات برای کسانی که فاقد منابع سنتی تضمین یا شناسایی هستند، نظیر استفاده از رسیدهای پرداخت موبایلی به عنوان مدرکی برای پیشینه اعتبار؛ استفاده از تکنولوژیهای زنجیرهای به منظور تسهیل تشخیص داراییها و مالکیت قانونی آنها؛ توسعه ارزهای جمعی مرتبط با الزامات و شرایط محلی؛ توسعه نوآوریها در زمینه ارز دیجیتال، به خصوص جهت برآورده کردن نیازهای افراد کم درآمد، مثلاً ارزی که بتوان بدون متحملشدن مالیات فروش، از آن استفاده کرد؛ و استفاده از انگیزشهایی به منظور ترغیب تعامل با پلتفرمهای دیجیتالی، مثلاً ارائه شکلی از درآمد پایه عام که صرفاً روی یک پلتفرم دیجیتالی خاص قابل دسترس است.
این امر به طور گسترده تصدیق شد که احتمالاً بنیادیترین عامل همبسته با شمول عبارت است از پیوند پایه، و هزینه دادهها. طرحهای شمول ممکن است دسترسی بانکی را برای کسانی که واجد پیوند دیجیتالی هستند تسهیل کند، اما همچنان کسانی که فاقد سطح دسترسی پایه به اینترنت هستند، مستثنا میشوند. به طور مشابه، با افزایش سرعت اتصال و توسعه پلتفرمها بر این اساس، تفاوت سرعت در مناطق جغرافیایی مختلف ممکن است بیشتر به چشم بیاید.
برخی دیگر از مشارکتکنندگان اشاره کردند که مسائل سیستماتیکی در سیستم بانکداری وجود دارد که گستردهتر از طرح تکنولوژی دیجیتالی هستند و باعث میشوند که بسیاری از افراد فاقد دسترسی بانکی، همچنان نتوانند به بخشی از جمعیت تحت شمول خدمات بانکی بدل شوند. در هر گونه راهبردی جهت افزایش شمول مالی باید آنچه را که یکی از مشارکتکنندگان با اصطلاح «مشکل سیستمی جهانی بازماندگان» نامید، مد نظر قرار گیرد و به دغدغه ظهور وضعیتی که در آن جامعه به دو بخش «افراد با پیوند سطح بالا» و «دیگران» تقسیم میشود، رسیدگی شود.
در این رابطه، عنوان شد که استفاده از مدارک تاریخی پیرامون ارائه محصولات مالی متفاوت و پیامدهای مالی و اجتماعی گستردهتر آنها، در راستای طراحی راهبردهای آتی مفید خواهد بود.[۲]عامل مهم دیگری که برجسته شد عبارت بود از اینکه پلتفرمهای دیجیتالی و نوآوریها در زمینه ارزی چطور میتوانند به کسانی که نمیخواهند از سیستم بانکداری سنتی استفاده کنند، کمک کنند. با این وجود، یکی از مشارکتکنندگان این پرسش را مطرح کرد که آیا امر مزبور به واقع کمکی به بانکها و خدمات بانکی خواهد کرد یا نه، یا اینکه سبب تقویت توانایی برخی افراد جهت «خارج شدن» از سیستم که ممکن است ضرورتاً امر مثبتی نباشد، خواهد شد یا نه. همچنین خاطرنشان شد که شمار افرادی که نسب به اینترنت نگرانی دارند و در رابطه با استفاده از پلتفرمهای دیجیتالی مردد هستند، نباید دستکم گرفته شود، و این امری است که میتواند سبب پیچیدهتر شدن مسئله عدم شمول شود.
به علاوه، چالش افزایش منافع بالقوه پلتفرمهای دیجیتالی برای گروههای آسیبپذیر و حاشیهای نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت. مشارکتکنندگان اشاره کردند که طراحی پلتفرمهای دیجیتالی باید کاربر-محور بوده و واجد رابط کاربری سادهای برای مشتریان جهت پیگیری یک موضوع اغلب-پیچیده باشد. یکی از مشارکتکنندگان عنوان کرد که تحلیل داده و هوش مصنوعی نیز میتوانند به شناسایی افراد آسیبپذیر کمک کنند. این امر به طریق زیر صورت میگیرد: ارزیابی الگوهای رفتاری جهت پیشبینی رفتار آتی فرد یا ارزیابی اینکه کدامیک از افراد حاضر در سیستم، قواعد را رعایت میکنند و در ضمن آن، شناسایی افرادی که احتمالاً به کمک نیاز دارند، مانند افراد آسیبپذیر یا کسانی که احتمال فریب خوردن آنها وجود دارد.
یک پیامد ناخواسته دیگر پلتفرمهای دیجیتالی جدید ممکن است این باشد که تغییرات عرصه مالی گستردهتر میتواند عملاً سبب دلسردی مؤسسههای مالی در ارائه خدمات خاصی به افراد شود، چراکه ممکن است نوآوریهای جدید و تغییرات ناشی از آنها در بازار، خدمات مزبور را غیر-سودآور سازند. بنابراین، این امر میتواند ریسک خروج از سیستم بانکی را مطرح سازد و در واقع به واسطه مستثنا ساختن افرادی که در حال حاضر درون سیستم هستند، سبب گسترش مشکل عدم شمول مالی شود.
- تدارک پلتفرمهای معامله دیجیتالی در راستای منفعت اجتماعی
در راستای پاسخ به پرسش برجسته مطرح در این مشاوره، ما این موضوع را مد نظر قرار دادیم که بازیگران متفاوت در سطوح محلی، ملی و جهانی چطور ممکن است از پلتفرمهای جدید معامله دیجیتالی و ارزهای نوظهور به منظور پشتیبانی از منفعت گسترده جامعه به طور کلی، بهرهبرداری کنند یا به بیان یکی از مشارکتکنندگان، «هنر امر ممکن» را بازشناسند.
در سطح کلی، اشاره شد که برای آنکه مفهومی فراگیر شود، باید مورد پذیرش انبوه قرار گیرد. در مورد مکانیسمهای جدید دادوستد، امر مزبور به معنای دارا بودن یک درک عمومی از منافع پلتفرمهای دیجیتالی، در راستای نشان دادن این امر است که کاربردهای خاص چطور میتوانند منفعتی را برای افراد کل جامعه خلق کنند. همان طور که یکی از مشارکتکنندگان عنوان کرد، ما باید «این امر را در بطن داستان قرار دهیم».
همان طور که پیش از این اشاره شد، مشارکتکنندگان به توانایی برای طراحی خود ارزها در راستای پیش برد رفتار (مثلاً تسهیل توانایی انباشت ثروت)، اشاره کردند. بنابراین درک تأثیر متقابل ارزها بر جهان پیرامونی آنها در راستای درک نحوه بهرهبرداری از آنها برای منفعت اجتماعی، مورد نیاز است. مشارکتکنندگان خاطرنشان کردند که امر کلیدی در این فرایند عبارت است از نیاز به بحث پیرامون ارزشهای زیربنایی مشاوره و دانشی که ما درباره سیستم مالی فراهم میآوریم. با توسعه پلتفرمهای دیجیتالی، شماری از پرسشهای کلیدی مطرح میشوند که باید پاسخی برای آنها یافت، از جمله:
- چه کسی مسئول اداره امور است؟
- آیا آموزش عمومی پیرامون استفاده و تأثیر این پلتفرمها کافی است؟
- مسئولیت دولت، اپراتور پلتفرم و فرد چقدر است؟
یکی از مشارکتکنندگان اشاره کرد که در سطح محلی، باید روی توانمندسازی و نه کمک به طرحهای محلی جهت توسعه، تمرکز کرد، چراکه حلقههای بازخورد پس از آغاز طرحها، به رشد آنها کمک خواهند کرد. با وجود این، در نوآوریهای محلی همواره نیاز به یک هدایتکننده تلاش برای پیادهسازی وجود دارد، و آنها ممکن است با مسائلی در رابطه با قابلیت گسترش مقیاس و قابلیت انتقال، مواجه شوند. اثربخشترین رویکرد میتواند رویکرد حفظ یک سیستم قابل مدیریت به جای توسعه یک سیستم گسترده در نقاط جغرافیایی متفاوت باشد. با در نظر داشتن ارزهای محلی، امر مذکور ممکن است به معنای اندیشیدن در مورد تکرار به جای گسترش مقیاس، باشد، چراکه تمرکز روی مسائل و نیازهای محلی آسانتر است – برای نمونه، با تکرار پوند بریستول در منچستر از طریق ارائه پوند منچستر، به جای ارائه یک «ارز محلی ملی» جدید. ( ارز دیجیتال )
مشارکتکنندگان تصدیق کردند که در سطح ملی، باید در راستای تشخیص منافع حاصل از پلتفرمها و ارز دیجیتال، سازگارسازی گسترده تکنولوژی دیجیتالی در میان عموم مردم، مد نظر قرار گیرد. دیدگاههای مختلفی در مورد نقش دولت مطرح شد. برخی از مشارکتکنندگان اشاره کردند که دولت میتواند به تعیین استانداردها و ایجاد یک محیط توانمندساز کمک کند، اما نباید «برندگان» را انتخاب کند. برخی دیگر بر این باور بودند که دولت احتمالاً از جایگاه خود میتواند بخشها و حوزههای در اولویت را تشخیص دهد، و در این رابطه، اتفاق نظر گستردهای وجود داشت که یک نقش کلیدی دولت مرکزی باید توانمندسازی، کمکرسانی و «ایجاد انگیزه» باشد، و اینکه دولت میتواند به عادیسازی و ترغیب استفاده از پلتفرمها و ارزهای دیجیتالی از طریق ارائه نمونه کمک کند (برای مثال، با استفاده از چنین مکانیسمهای به منظور پرداخت به تأمینکنندگان یا پرداخت مالیات). همچنین عنوان شد که یک «نقشه راه دیجیتالی» میتواند در اینجا مفید واقع شود، همان طور که راهبرد دیجیتالی موجود که توسط دولت مرکزی توسعه یافته میتواند در این رابطه مفید باشد.
مشارکتکنندگان همچنین بر این باور بودند که شماری از شکافهای اطلاعاتی وجود دارد که توسعه یک راهبرد منسجم برای بهرهبرداری از تکنولوژی جدید دادوستد دیجیتالی در راستای منفعت کلی جامعه را دشوار میسازد. آنها نیاز به پژوهش بیشتر در برخی حوزهها، از جمله حوزههای زیر، را تشخیص دادند:
- درک محرکهای گزینههای دادوستد فعلی، شامل گزینه استفاده از پول نقد به جای بکارگیری ارز دیجیتال موجود
- درک گسترهٔ خلق ارزش پلتفرمهای اینترنتی برای افراد و کسبوکارها
- درک نیازهای یادگیری مهارتهای دیجیتالی از جانب گروههای هدف، در راستای میسر ساختن بازگشت سرمایه عمده از سرمایهگذاری روی مهارتهای دیجیتالی
- درک اینکه ارزهای جدید توانمند شده به واسطه تکنولوژی عرضهشده، چطور میتوانند سبب ارتقاء استانداردهای زندگی شوند
- درک اینکه ارزیهای جدید چه زمانی و چرا ارزش ذاتی کسب کرده و بنابراین به یک کالا و نه یک ابزار مبادله، بدل میشوند
- تکنولوژی دیجیتالی، بحث پیرامون خلق، اداره و کاربرد ارزهای جدید را در سطح ملی/جهانی امکانپذیر میسازد. این بحث چطور پیش میرود؟
- نتیجهگیری
در خلال بحث ما، برخی ایدهها و موضوعات رایج مطرح شد. در بخش حاضر، خلاصهای از برخی از مهمترین موضوعات مطرح شده ارائه میشود.
مرکزیتزدایی از ساختارهای مالی
یکی از موضوعاتی که در خلال بحث، به کرّات مطرح شد عبارت بود از نقش تکنولوژی دیجیتالی در مرکزیتزدایی از عناصر سیستم مالی موجود. مؤسسهها و ساختارهای مالی فعلی ما یکباره طراحی نشد، بلکه پس از گذشت صدها سال به شکل فعلی توسعه یافت. تازهواردان بازار جدید از طریق استفاده از پلتفرمهای دیجیتالی جدید میتوانند در حوزههای متفاوت بخش خدمات مالی که به طور سنتی تحت سیطره مؤسسههای مالی بوده است، نقشآفرینی کنند. در این رابطه، ما همچنین ممکن است شاهد مرکزیتزدایی از کارکردهای متفاوت سیستمهای مالی در رابطه با نقشها، ریسکها و مؤسسهها باشیم. این امر ممکن است تا حوزه خود ارزها تعمیم یابد؛ امری که به واسطه جدایی کارکرد آنها به عنوان یک ابزار مبادله از نقش آنها به عنوان یک ذخیره ارزش، میسر میشود.
سیستم مالی پیچیده است، و در حالی که مرکزیتزدایی از کارکردهای سنتی و ورودیهای جدید به بازار ممکن است پیامدهای مثبت بسیاری را به دنبال داشته باشند – همان طور که در بالا بحث شد – اما این امر همچنین ممکن است واجد پیامدهای پیشبینی نشدهای برای خود سیستم و برای قوانین مربوط به خدمات مختلف باشد که ممکن است ضرورتاً مثبت یا قابل پیشبینی نباشند. به طور مشابه، در رابطه با مصرفکننده منفرد، مسیریابی در این چشمانداز و درک ریسکی که آن مصرف کننده در معرضش قرار دارد، ممکن است موجد فرصتها و آسیبپذیریهایی باشد. درک طریقه نقشآفرینی مثبت این نوآوریها در رابطه با حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی، نظیر معرفی عناصر جدید ریسک سیستماتیک، نیز واجد اهمیت خواهد بود.( ارز دیجیتال )
مفهوم ارز
اتفاق نظر گستردهای در این مورد وجود داشت که حداقل در میان-مدت، ما همچنان شاهد یک چشمانداز دادوستد با ارز-ترکیبی خواهیم بود که شامل ارز بدون پشتوانه و پول نقد فیزیکی، در کنار اشکال جدید و نوآورانه ارز و مبادله ارزش است.
اگرچه مشارکتکنندگان برای حصول یک نتیجه گیری محکم پیرامون تعریف اصطلاح ارز تلاش نکردند، مباحثات ما تا فراسوی درک طریقه نمادگذاری داراییها پیش رفت. ما در مورد نیاز به قرار دادن درکمان از ارز و مبادله ارزش درون بستر شیوههای متغیر دادوستد بحث کردیم؛ بستری که در آن، مدلهای اقتصادی جدید و جریانهای اطلاعاتی تسهیلشده به واسطه پلتفرمهای دیجیتالی، در حال دگرگون کردن شیوه مبادله ارزش هستند و این امر به طوری صورت میگیرد که هر چه بیشتر محدودیتهای جغرافیایی، دولتی یا حتی بازه زمانی را برطرف میکند. در رابطه با اشکال جدید سند بدهی (نظیر ارزهای رمزگذاریشده)، باید مسائل مربوط به داراییهایی نظیر دادهها، زمان و فضا، و نقشی که آنها در سازمان اقتصادی ایفا میکنند و در آینده ایفا خواهند کرد، مورد بازبینی قرار گیرد.( ارز دیجیتال )
پیوند بین ارزها و داراییها
ما همچنین نحوه درکمان از مفهوم ارزش زیربنایی در حین تفکر پیرامون ارزهای دیجیتالی یا نوظهور را مد نظر قرار دادیم. همان طور که یکی از مشارکتکنندگان اشاره کرد، با توجه به عدم وجود سلسله مراتب، ویژگی برجسته ارزهای رمزگذاریشده عبارت است از «پروتکلها و اثرات شبکه-محور»، در حالی که مشارکتکننده دیگری، توسعه ارزهای رمزگذاریشده را با دور شدن از استاندارد طلا مقایسه کرد، به طوری که ارز رمزگذاریشده سبب قطع شدن بیشتر پیوند ما با داراییهای واقعی (نظیر ذخایر بانکی) میشود؛ امری که به واسطه گذار به یک سیستم اسناد بدهی که عمدتاً بر اساس اعتماد و نرم افزار ساخته شده است، صورت میگیرد.
اما این امر ضرورتاً به معنای آن نیست که ارزها در سطح جهانی، بیشتر از داراییهای واقعی فاصله خواهند گرفت. ارزهای جدید توسعه یافته با یک هدف خاص و توانمند شده به واسطه تکنولوژیهای دیجیتالی (نظیر پوند بریستول، گاتها یا سوئیتکوین)، میتوانند به واسطه پیوند دادن استفاده یا خلق ارز با رفتارها یا داراییهای خاص نظیر محدودیت استفاده به منطقه اقتصادی محلی یا پیوند دادن آن به تولید داده در مورد فعالیت فیزیکی، به تسهیل تحقق ارزش در دیگر عرصهها کمک کنند. یکی از جنبههای واجد اهمیت این امر عبارت خواهد بود از درک نحوه تأثیرگذاری شیوه طراحی ارزها بر رفتار دارنده آن ارز، و به این ترتیب، تأثیر آن بر گزینههای دادوستد و فعالیت اقتصادی.
درباره مؤسسه رند
مؤسسه رند یک سازمان غیر-انتفاعی است که مأموریت آن عبارت است از کمک به بهبود سیاستگذاری و تصمیمگیری از طریق پژوهش و تحلیل. مؤسسه رند اروپا به عنوان بخشی از شرکت رند در سال ۱۹۹۲ در اروپا تأسیس شد تا پژوهشهای مطلوب و تحلیلهای مبتنیبر واقعیت را در راستای برآوردن نیازهای حوزه سیاستگذاری در مؤسسههای اتحادیه اروپا، دولتها، بنیادها، و دانشگاهها و بخش خصوصی فراهم آورد. کار ما دربرگیرنده طیفی بین دانشگاهها و مراکز مشاوره است و دقت دانشگاهی را با رویکرد حرفهای ترکیب میکنیم. به عبارت دیگر، ما به عنوان یک کسبوکار پژوهش-محور عمل کرده و از یک مدل خدمات حرفهای استفاده میکنیم. ما دانش عمیق در بسیاری از حوزههای سیاستگذاری – از جمله سلامت، علوم، نوآوری، دفاع و امنیت، حمل و نقل، زیرساخت، آموزش، اشتغال و سیاست اجتماعی – را با تخصص متدولوژیک اثباتی در ارزیابی، سنجش تأثیر و مدلسازی انتخاب، ترکیب میکنیم. خدمات ما در اختیار دولتها و مؤسسههای اروپایی، خیریهها، بنیادها، دانشگاهها و شرکتهای بخش خصوصی قرار میگیرد.
ارز دیجیتال
پایان
[۱] – با این وجود، یکی از مشارکتکنندگان اشاره کرد که مفهوم «اخلاقیات» صرفاً در زمینه حق انتخاب، واجد انسجام است.
[۲] – یکی از مشارکتکنندگان عنوان کرد که نقش نرم افزار سفری تلکام در تقویت شمول افراد خارج از سیستم بانکی، از طریق موبایل، مثال خوبی در این رابطه است.