بلاک چین ها امروز با تبلیغات پر شور و هیجانی مبنی بر اینکه برطرف کننده نابرابری ها هستند، بازدهی را بالا برده و نیازمند به شخص مورد قبول نیستند و ایمنی اطلاعات را ساپورت می کنند، معرفی می شوند.
سوالی که مطرحه اینه که حقیقت واقعی بلاک چین ها چیست؟ و قادر است چه هویت هیجان انگیزی را به حوزه های مختلف نظیر امور اقتصادی و سلامت بیافزاید؟
شفاف سازی در توصیف بلاک چین ها مانع از بسیاری اشتباهات و ناهماهنگی های موجود در این حوزه می شود. دیده شده که برخی شرکت ها بلاک چین ها را در قالب برخی دستگاه ها با قابلیت هایی نظیر عدم هرگونه خطاپذیری در حوزه حفظ و نگهداری اطلاعات معرفی می کنند که در دنیای واقعی وجود خارجی ندارند.
سوالی که ذهن انسان را درگیر می کند این است که هویت واقعی بلاک چین ها چیست؟ چیزی که در توضیح می توان گفت این است که بلاک چین لیستی از بلاک ها (بلاک به معنی جمعی از تراکنش های درخواست داده شده ) است و یا می توان بلاک چین را زیرمجموعه دیتابیس با تعدادی خصوصیات بیشتر معرفی کرد. وجهه تمایز بلاک چین از دیتابیس ، وجود تعدادی قانون متقن در خصوص چگونگی جای گذاری اطلاعات در دیتابیس است.
این قوانین امکان افزودن اطلاعات جدید متضاد با اطلاعات پیشین موجود در دیتابیس را نمی دهند و اصولی مانند اصل باثباتی، مالکیت و غیرمتمرکز بودن با شرایط فعلی دیتابیس همخوانی دارد.
شاخص اصلی و جذابیت زیاد بلاک چین در غیرمتمرکز بودن ( مشمول نبودن هیچ نقطه تک شکستی (single point of failure) ) آن است. این خصوصیت غیرمتمرکز بودن بلاک چین موجب شده تا هیچ مدیری نتواند داراییتان را تصرف کرده و یا حتی متناسب با نیازش در آن دخل و تصرف کند.
حسابرسی با ثباتی که در بلاک چین وجود دارد موید این واقعیت است که همه افراد بهره مند این تکنولوژی نفع شخصی خود را دنبال می کنند و سعی می کنند درست عمل کنند که متضرر نشوند.
حسابرسی بدون تغییر که به معنی عدم توانایی دخل و تصرف هر نهاد و سازمانی در دارایی هاست، مزیت های زیادی دارد و همچنین راه اندازی چنین سیستمی نیز مستلزم پرداخت هزینه های مختص به خود است.
راه اندازی چنین سیستمی چندان هم را راحت نیست به دلیل اینکه وجود یک باگ توانایی آلوده کردن دیتابیس را دارد و همچنین می تواند کاری کند که یک بخش دیتابیس با بخش دیگرش در تضاد باشد.
زیرپا گذاشتن قوانین در بلاک چین منجر از هم پاشیدگی و زدودن وحدت و یکپارچی شده و در نتیجه بلاک چین تخریب و فاقد ارزش می شود بنابراین چیزی به عنوان حرکت سریع و دور زدن موانع وجود ندارد.
اصلاح و یا ایجاد دیتابیس جدید در سیستم غیرمتمرکز دشوار و یا حتی غیر ممکن است چون برای این اقدام هماهنگی و موافقت همه اعضا لازم است در حالی که در سیستم متمرکز بسیار راحت و سریع انجام می شود.
بلاک چین باید به عنوان یک منبع برای عموم مراجعان باشد و هیچ سازمانی توانایی کنترل در آن نداشته باشد وگرنه راه اندازی بلاک چین روش هزینه بری برای ایجاد دیتابیس متمرکز و غیر فعال می شود.
مهم است ساز و کار مطمینی نسبت به عدم توانایی سواستفاده و یا ایجاد آلودگی در دیتابیس ، ایجاد شود همچنین صرف یکپارچه بودن بلاک چین مهم نیست بلکه باید با توجه هزینه بالای بارگذاری مفاهیم ،باید اطلاعات مهم و حایز اهمیتی نیز در آن موجود باشد تا بتوان گفت بلاک چین مفید بوده است.
اما سوال هایی نیز مثل اینکه چجوری می شه نسبت به انطباق پاداش ها با اهداف شبکه مطمین شد؟ چگونه می شود که نودها می توانند اطلاعات را نگه داشته و اطلاعات یک قسمت را نسبت به اطلاعات قسمت دیگر اولویت می دهند؟ و یا اینکه به طور کلی قطعیت بخشی به اطلاعات چگونه است؟
اینها سوال هایی است که علاوه بر زمان آغاز فعالیت در بلاک چین بلکه در تمام طول مسیر و همگام با دگرگونی تکنولوژی و شرکت ها باید پاسخ داده شود در غیر این صورت نمی توان انتظار مفید بودن بلاک چین را داشت.
باتوجه به اینکه بدون توافق همه اعضا نمی توان در خصوص اصلاح و یا تغییری تصمیم گیری کرد بنابراین در این سیستم به دلیل غیر متمرکز بودن نمی توان روند تشویقی نادرست را درست کرد.
بلاک چین ها را باید بارها و بارها نوشت و هر بار اطلاعات را می توان بررسی و انتقال داد در حالی که دیتابیس متمرکز و سنتی تنها نیازمند یک بار نوشتن است و فقط یک بار باید اطلاعات را منتقل کرده و نگه داری کرد.
باتوجه به قابلیت تغییر پذیری بلاک چین می توان متصور بود که هزینه حفاظت از بلاک چین خیلی بیشتر از دیتابیس متمرکز است و این هزینه متناسب با کارایی بلاک چین زیادتر می شود. نتیجه اینکه اغلب برنامه هایی که به دنبال یکپارچگی و اعتبار هستند امکان دستیابی با هزینه های اندک را دارند.
غیرمتمرکز بودن بلاک چین ها گاهی اثرات منفی نیز دارند مثل اینکه اگر فردی در پی سو استفاده باشد و اطلاعات نادرست را در بلاک چین وارد کند ، هیچ راهی برای حذف آن کاربر که باعث آزار و اذیت بقیه شده وجود ندارد بنابراین برای پیشگیری از بروز چنین مشکلی سیستم تشویقی بلاک چین باید به گونه ای طراحی شود که راه هرگونه سواستفاده بر کابران بسته شود.
ارایه نکردن خدمات به کاربر خلاف کار در سیستم های متمرکز خیلی راحت است اما این امکان در بلاک چین وجود ندارد چون نهاد یا سازمان واحدی نیست که قدرت حذف کاربر خطاکار را داشته باشد.
اصل بی طرفی را بلاک چین باید رعایت کند و تنها قواعد تعریف شده را در قالب نرم افزاری اجرا کند بنابراین در صورت نبود قوانین شفاف برای ممانعت از فعالیت کاربران خاطی شما باید برای طولانی مدت این کاربر متخلف را بپذیرید و تحملش کنید.
نکته ای که حوزه فعالیتی بلاک چین ها وجود دارد نبود هرگونه التزام و اجبار برای کاربران مبنی بر به روزرسانی و همگامی با نرم افزار مورد نظر شماست همچنین چون بلاک چین توسط این نهاد متمرکز مدیریت می شود لذا با به روز کردن اجباری در تضاد کرد.
بر اساس نسخه پیشین همه به روز رسانی ها انجام شده و از آن حمایت می کند این کار دشوار است به خصوص در صورتی که بخواهید قابلیت جدیدی به آن بیافزایید این کار مشکل تر می شود چون هر نسخه از نرم افزار قابلیت های زیادی را به ماتریکس آزمایشی می افزاید که خود موجب طولانی تر شدن زمان عرضه آن می گردد. همچنین نکته ای که در بلاک چین ها مطرحه این است که مقیاس پذیری در آن بارها از سیستم متمرکز سنتی، به این دلیل که اطلاعات به جای اینکه یک نقطه باید به هزاران نقطه دیگر فعال منتقل شود، دشوارتر است.
حجم ارسال ها و همچنین تایید و ذخیره سازی ها به دلیل اینکه هر نسخه از دیتابیس موظف به پرداخت هزینه هاست ، خیلی زیاد است این در حالی است که در سیستم سنتی تنها برای یک بار این پرداخت هزینه انجام می شود.
براساس این توضیحات می توان نتیجه گرفت که با بلاک چین ها کار کردن به دلیل غیر متمرکز بودن سختی های خاص خود را دارد همچینین هزینه نگهداری بالاست و به روز کردن و همچنین مقیاس پذیری آن دشواری هایی دارد. در حالی که دیتابیس متمرکز عملکرد سریع تر، با هزینه پایین تر و همچنین حفاظت و به روز رسانی راحت تری دارد.
نکته اینجاست که باوجود برشمردن این مزیت ها برای دیتابیس ها چرا کابران از بلاک چین ها استقبال می کنند؟ اغلب صنایعی که بلاک چین هستند زمان زیادی از آپدیت زیرساخت های فن آوریشان سپری شده و امور مالی نیز نرم افزارهای ۱۹۷۰ را به کار می برند و همچنین نرم افزار مدیریت زنجیره تامین مراحل نصب و بهره برداری دشواری دارند. همچنین به روز رسانی ها را به دلیل مخاطراتی که برایشان دارد را نمی پذیرند. در نتیجه از بلاک چین به عنوان روشی مناسب برای ارایه زیرساخت های فن آوری استقبال می کنند.
احساسی که بلاک چین القا می کند این است که شما مجهز به رشد یافته ترین تکنولوژی روز هستید و خود این کلمه نیز دارای بار مثبته و احساس خوشایندی و به کاربر منتقل می کند.
به دلیل اینکه افراد کمی با واژه بلاک چین و کارکردن با آن آشنا هستند لذا بهره گیری از آن شما را انسان با ذکاوت معرفی می کند و همچون سیستم ابری یا کلود که معنای استفاده از سیستم یک نفر دیگر را در خود دارد و همچنین هوش مصنوعی یا AI که معنای الگوریتم پیچیده را یدک می کشد بلاک چین نیز دیتابیس کند و گران قیمت را به ذهن متنبادر می کند.
نکته دیگری که وجود دارد این است مردم علاقه ای به کنترل و مدیریت سیستم دولتی در صنایع را ندارند و می خواهند مکانیزم دیگری را جایگزین چارچوب حقوقی کند و گران قیمت کنند. بنابراین بلاک چین در باور این افراد به عنوان راهی مناسب برای فرار از سلطه قانونگذاری دولتی تلقی می شود و این رهایی توجه همگان را به بلاک چین جلب کرده است.
برای ورود به عرصه بلاک چین باید شناخت مناسبی از ظرفیت ها و همچنین هزینه ها و جزیینات فنی بلاک چین داشت و آگاهانه قدم برداشت و نباید فقط شیفته تبلیغات امیدوارکننده آن شد.باوجود هزینه های بسیار بالایی که بلاک چین دارد می توان مهم ترین مزیت آن را غیرمتمرکز بودن آن عنوان کرد. بنابراین انتظار می رود که نرم افزار یا دیتابیس اطلاعات خود را تغییر ندهد و نکات مثبت را در به روز کردن و نکات منفی در تغییر یا عدول از قوانین و مقررات را لحاظ کند.
بیشتر صنایع آپدیت ها و گسترش دایره نفوذ در ایجاد تغییرات را لازم می دانند باتوجه به این موضوع بلاک چین ها باتوجه به مقیاس پذیری سختی که دارند نمی توانند از بلاک چین بهره لازم را ببرند. با همه این تفاسیر می توان گفت که تصلب و تغییرناپذیری و یا دشواری اعمال تغییرات قانونی در حوزه پول بسیار مفید است و این موضوع دقیقا متضاد با اغلب کاربردهای صنعتی است.
کمپانی ها با استفاده از بلاک چین به دنبال به روز رسانی فن آوری اطلاعات برای صنایع حوزه فعالیتی خود هستند در حالی که استفاده از تنها نام بلاک چین صادقانه نبوده و تنها خواهان بهره گیری از آن برای افزایش میزان فروش خود هستند.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که باوجود محبوبیت واژه بلاک چین ، درصورتی که شما مجهز به سیستم متمرکز هستید بلاک چین امکان ویژه ای را که دیتابیس متمرکز همان را با هزینه کمتر ارایه می کند را به شما نمی دهد.
در صورت استفاده از سرویس غیرمتمرکز بعید نیست که خود را گول بزنید و تدبیری برای نقطه تکی شکستی که در سیستم تان وجود داد نداشته باشید در سیستم غیرمتمرکز حقیقی به هیچ عنوان واژه ای با عنوان “من” نیست.
اغلب مدیران اجرایی صنایع فن آوری اطلاعات در اوایل قرن ۲۱ به استفاده از جاوا و XML اصرار زیادی داشتند و باوجودی این نرم افزارها تنها وسیله بودند و محصول اصلی نبودند ، اما بازهم مدیران بر استفاده از آن پافشاری می کردند و امروز نیز چیزی مشابه با آن شرایط در حوزه بلاک چین شاهد هستیم بنابراین چه خوب می شود در صورت تلاش برای حل مساله تامل کنید تا وسایل موردنیازتان را بیابید.
امروزه در اذهان القا شده که بلاک چین، گامی برای تحقق ناممکن هاست انتظارات از بلاک چین بالا رفته تا آنجا که امنیت سیستم های غیرمتمرکز و همچنین مدیریت سیستم های متمرکز را طلب می کنند و در نهایت واقعیتی که نمایان می شود این است که به دشواری سیستم غیرمتمرکز و هزینه های بالا و همچنین شکست های سیستم متمرکز می رسیم.
نتیجه گیری که می توان داشت این است که در صورت واقعی شدن تبلیغات بلاک چین، سیستم و روند شایسته تر و مناسب تری را در آینده کاری بلاک چین می توان مشاهده کرد.