چینی ها بیشتر تحریک می کنند و کمتر خرید می کنند. برای این مورد می توانید ترامپ را مقصر بدانید. مخارج مالی چین در بازه زمانی ژانویه تا آگوست سال جاری در مقایسه با همین دوره در سال ۲۰۱۸، ۸٫۸ درصد افزوده شده است. مخارج مالی همراه با کاهش مالیات، بازپرداختهای نظارتی و کاهش سرمایه پولی هدفمند جهت جبران تأثیر جنگ تجاری است. این تحریک ها شرکت های خصوصی را هدف قرار گرفته است که سابقا هم در دریافت اعتبار دچار مشکل بوده اند.
صادرات به چین کاهش یافته است. خریدارهای چینی خرید نمی کنند و در این مورد خریدارانی که بیشترین اهمیت را برای کشرهایی نظیر برزیل دارند، چینی ها هستند که آن ها هم کمتر خرید می کنند. در سه ماه گذشته صادرات برزیل بیشتر به دلیل عدم حضور چین منفی شده است.
بنابر گزارش یک بنگاه بانکداری خرده فروشی به نام BNP Paribas ، صادرات از بازارهای نوظهور در ماه آگوست به ۲٫۳٪ کاهش یافت. این بدون چین است. با چین، این بدتر است.چین عامل اصلی در صادرات بازارهای نوظهور بوده است.
مارسلو کاروالو و لوئیز پیگزوتو اقتصاددانان بی ان پی پریباس، که سر تیم تحقیق در خصوص بازار های نو ظهور نیز هستند در یادداشتی چنین آورده اند که « تیم ما چنین پیش بینی کرده اند که صادرات چین تا سال ۲۰۲۰ به طور کامل کاهش پیدا می کند.
سیاست تجاری نامشخص به این معنی است که ما روند نزولی را در کوتاه مدت مشاهده نخواهیم کرد. برخی از صادر کنندگان نفت خام نباید دچار مشکل شوند.
شیلی و آفریقای جنوبی بیتشرین صدمه را از کم شدن تقاضای چین در سال جاری خواهند خورد. هند و ترکیه کماکان مثبت هستند اما نسبت به سال گذشته درصد کمتری را به خود اختصاص داده اند. صادر کنندگان نفت یا کشورهای تک محصولی مانند آرژانتین (با صادرات روغن سویا و کنجاله سویا)در تجارت با چین مشکلی ندارند اما این فهرست در حال کاهش یافتن است.
بانک های سرمایه گذار مانند BNP، نومارو و بارکلیز در انتظار این بودند که تولید ناخالص داخلی چین در اوایل سال جاری ۶٪ از رشد خود را از دست بدهد ، احتمال اینکه رشد به ۵ درصد در سال ۲۰۲۰ برسد وجود دارد. نخست وزیر چین، لی که چیانگ در این هفته گفت که « برای آن ها رسیدن به رشد مطلوب در سال ۲۰۱۹ بسیار سخت خواهد بود. من به اقتصاد چین اعتبار خواهم داد. مثل جو فریزر که بسیار سر سخت سمج است و هر دفعه که ناک اوت شد دوباره ایستاد ، هرچند زانوانش لرزید ، دیدگانش تار شد اما در یک نمایش چشمگیر، هرچند که تلاشش بیهوده می نمود یک نمایش خارق العاده اجرا می کرد، چین نیز چنین خواهد کرد. این صحبت نخست وزیر را برایان مک کارتی، استراتژیست ارشد ماکرو لنز ، یک شرکت تحقیقاتی سرمایه گذاری مستقر در استنفورد ، تأیید کرد.
سیاست بازارهای چین با یک دوراهی مواجه شده است. رئیس جمهور چین، شی جین پینگ، از یک رشد پایدار طرفداری کرده است. وی منتقد تسهیلات وام دهی سایه در استان ها و وام های مشکوک بوده است. یکی دیگر از محرکهای اعتباری تهاجمی، منجربه درجه ای از ناپایداری اقتصادی می شود که مورد پذیرش رئیس جمهور شی نیست و برای وی غیرقابل قبول است. او ممکن است اقتصاد کندتر بدون آسیب پذیری در برابر شوک های خارجی را نسبت به اقتصادی که وابسته به جریان دلار برای پرداخت قبوض است ترجیح دهد.
بانکداری در سایه هنوز به اندازه ای کوچک هست که اگر آن وام ها زیاد شوند در ترازنامه های بانک دولتی جذب شوند. بانک ملی چین از قدرت مالی کافی برای حمایت از سیستم بانکی کشور برخوردار است.
در حال حاضر، دولت چین مجبور است بانک های سیاستگذارش مانند بانک ساخت و ساز را برای مشاغل و کسب و کارهای کوچک و متوسط مجبور به پرداخت وام کند. این امر هم فارغ از اعتبار و یا توانایی تأمین مالی پروژه آنها برای بازگشت سرمایه است. براندن آهرن، مدیر ارشد فناوری اطلاعات یک شرکت چینی در نیویورک می گوید که او علی رغم کاهش نرخ رشد چین ، همچنان خوش بین است.
وی گفت که جلسات سطح پایین روز پنجشنبه بین مذاکره کنندگان تجاری از هر دو کشور منجر به دیدارهای ارشد در ماه اکتبر خواهد شد و امید بسیار زیادی وجود دارد تا شی و ترامپ در حاشیه کنفرانس سازمان همکاریهای اقتصادی آسیا-پاسفیک که در ماه نوامبر خواهد بود با یکدیگر دیدار داشته باشند.
همچنین گزارش هایی وجود دارد مبنی بر اینکه چین دوباره روغن ایالات متحده را خریداری می کند. ” وی گفت: “این یک گام مثبت دیگر در همگرایی روابط است.
در جبهه سیاسی، چین امیدوار است که دولت ترامپ در سال ۲۰۲۰ به پایان برسد. آنها می توانند جنگ تجاری را به بازی یک بازمانده تبدیل کنند، به این امید که بتوانند از سخت ترین حریف خود پیروز شوند.
در جبهه اقتصادی اگر رشد امریکا کاهش یابد ترامپ ممکن است که تمایل به افزایش کالاهای مصرفی تولید چین از ماه دسامبر داشته باشد.
اگر ترامپ این کار را انجام دهد، چین به این فعل به عنوان تسلیم ترامپ به فدراسیون خرده فروشی جهانی نمی بیند اما این کار را به عنوان نشانه ای می بینند که آن ها می توانند با وارد کردن فشار بر اقتصاد امریکا در طول ۱۲ ماه آینده ار تزامپ پیشی بگیرند.
اقتصاد ضعیف ایالات متحده همچنین به چین فرصتی می دهد تا درگیر اقدامات تهاجمی شود تا حتی ضعف بیشتری را به اقتصاد امریکا تحمیل کند. چینی ها با محرک اعتباری بلند مدت بنگاه اقتصادی، کاهش نرخ بدهی برای شرکت هایی که مدیریت ضعیفی دارند و تحت الشعاع قرار دادن بازار با چیزهایی که هیچ کس خریداری نمی کند و تنزل قابل کنترل یوان است که تعرفه ها را نادیده می گیرند.
اقتصاد ضعیف ایالات متحده به بازگرداندن تولید ناخالص داخلی چین به ۶٪ کمک نمی کند. همچنین به کاهش صادرات از بازارهای نوظهور به چین کمک نمی کند. اگر بزرگترین مشتری چین در حال کاهش باشد، چین باید اقتصاد خود را احتمالاً به طریقی که شی مایل به جلوگیری از آن است تحریک کند.