الگوی نموداری سر و شانه (Head and Shoulders) یکی از الگوهای محبوب و آسان در تحلیل تکنیکال است که به راحتی قابل تشخیص است. این الگو شامل یک خط پایه با سه قله است که قله وسط (سر)، بسته به نوع صعودی یا نزولی بودن آن، بلندترین یا کوتاهترین قله آن است. الگوی سر و شانه نشاندهنده تغییر روند از صعودی به نزولی بوده و هشدار میدهد که روند صعودی به پایان نزدیک شده است.
این الگو در تمام تایم فریمها دیده میشود، بنابراین برای انواع تریدرها و سرمایهگذاران قابل استفاده است. سطوح ورود، حد ضرر و اهداف قیمتی که در این الگو مشخص است، باعث میشود پیادهسازی آن ساده و قابل فهم باشد، چرا که نقاط مهم و قابل مشاهدهای را برای تصمیمگیری در اختیار قرار میدهد. در ادامه با بررسی دقیقتر این الگو، با ما همراه باشید.
فهرست مقاله
Toggleالگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال نشاندهنده احتمال تغییر روند از صعودی به نزولی یا بالعکس است. این الگو شامل سه قله است. یک قله مرکزی بلندتر (یا کوتاهتر) تحت عنوان «سر» و دو قله تقریباً همارتفاع در دو طرف آن که بهعنوان «شانهها» شناخته میشوند.
این الگو دارای دو حالت صعودی و نزولی اصلی است که به آنها سروشانه کلاسیک یا عادی و سروشانه معکوس یا ریروس (Reverse) میگویند:
- در روند شکلگیری نوع کلاسیک این الگو، قیمت ابتدا تا یک نقطه اوج (شانه اول) افزایش مییابد، سپس به سطح پایه قبلی بازمیگردد. پس از آن، قیمت دوباره رشد میکند و به یک اوج بالاتر (سر) میرسد و دوباره افت میکند. در مرحله سوم، قیمت برای بار آخر افزایش مییابد، اما فقط تا سطح قله اول میرسد. این ساختار معمولاً نشانهای از پایان روند صعودی و احتمال آغاز یک روند نزولی است.
- در روند شکلگیری نوع معکوس آن نیز همهچیز برعکس است؛ قیمت ابتدا تا یک نقطه کف (شانه اول) کاهش مییابد، سپس به سطح پایه قبلی بازمیگردد. پس از آن، قیمت دوباره ریزش کرده و به یک کف پایینتر (سر) میرسد و دوباره افزایش مییابد. در مرحله سوم، قیمت برای بار آخر اصلاح میشود، اما فقط تا سطح کف اول میرسد. این ساختار معمولاً نشانهای از پایان روند نزولی و احتمال آغاز یک روند صعودی است.
انواع الگوی سر و شانه
بهطور کلی، سه نوع اصلی الگوی سر و شانه وجود دارد، اما دو نوع اول بیشترین کاربرد را دارند:
- الگوی سر و شانه کلاسیک (الگوی بارگشتی نزولی): این نوع الگو نشاندهندهی احتمال تغییر روند از صعودی به نزولی است.
- الگوی سر و شانه معکوس (الگوی بازگشتی صعودی): این حالت بیانگر احتمال پایان یک روند نزولی و آغاز روندی صعودی است.
- الگوهای پیچیده: شامل ساختارهایی با چندین شانه یا چند سر هستند. این نوع کمتر رایج است، اما همچنان اعتبار دارد و قابل تحلیل است.
ساختار الگوی سر و شانه کلاسیک
الگوی استاندارد و کلاسیک سر و شانه از بخشهای زیر تشکیل شده است:
- شانه اول (Shoulder): نخستین قلهای که در جریان یک روند صعودی شکل میگیرد.
- سر (Head): دومین و بلندترین نقطه نمودار که معمولاً یک سقف جدید ایجاد میکند.
- شانه دوم (Shoulder): سومین قله که معمولاً از سر کوتاهتر است و تقریباً همسطح با شانه اول قرار دارد.
- خط گردن یا نکلاین (Neckline): یک خط حمایتی که کفهای بین سر و دو شانه را به یکدیگر متصل میکند.
- حجم معاملات: معمولاً در زمان تشکیل شانه چپ، بیشترین میزان را دارد و هنگام تشکیل شانه راست، کاهش مییابد.

فاصله عمودی بین سر تا خط گردن میتواند به تحلیلگر کمک کند تا میزان حرکت احتمالی قیمت پس از شکست خط گردن را تخمین بزند.
ساختار الگوی سر و شانه معکوس
الگوی معکوس سر و شانه نیز از بخشهای زیر تشکیل شده است:
- شانه اول (Shoulder): نخستین درهای که در جریان یک روند نزولی شکل میگیرد.
- سر (Head): دومین و کوتاهترین نقطه نمودار که معمولاً یک کف جدید ایجاد میکند.
- شانه دوم (Shoulder): سومین دره که معمولاً از سر بلندتر است و تقریباً همسطح با شانه اول قرار دارد.
- خط گردن یا نکلاین (Neckline): یک خط مقاومتی که سقفهای بین سر و دو شانه را به یکدیگر متصل میکند.
- حجم معاملات: معمولاً در زمان تشکیل شانه چپ، بیشترین میزان را دارد و هنگام تشکیل شانه راست، کاهش مییابد.

نحوه تشخیص و اعتبار الگوی سر و شانه
برای اینکه بتوانید این الگو را در نمودارها شناسایی کنید، باید به نشانههای مشخصی توجه داشته باشید که معمولاً در پایان یک روند صعودی شکل میگیرند. این الگو در تایم فریمهای طولانیتر اعتبار بیشتری دارد.
برای تشخیص الگوی سر و شانه کلاسیک به مراحل زیر دقت کنید:
یافتن یک روند صعودی تثبیتشده
ابتدا مطمئن شوید که دارایی موردنظر در یک روند صعودی قرار دارد؛ زیرا این الگو معمولاً در انتهای روندهای صعودی شکل میگیرد.
شناسایی شانه چپ
در این مرحله، قیمت به یک قله مشخص میرسد و سپس کمی اصلاح میشود. این قله به عنوان شانه چپ شناخته میشود.
تشکیل سر
پس از اصلاح قیمت، نمودار دوباره اوج میگیرد و به بالاترین سطح خود میرسد. این قله مرکزی که از شانهها بلندتر است، سر الگو محسوب میشود.
ایجاد شانه راست
قیمت بار دیگر افت میکند و سپس به سطحی مشابه با شانه چپ بازمیگردد. این قلهی سوم معمولاً با شانه چپ از نظر ارتفاع نزدیک است.
رسم خط گردن
کفهای قیمتی بین سر و دو شانه را با یک خط به هم متصل کنید. این خط که به آن خط گردن گفته میشود، معمولاً افقی یا دارای شیب ملایم است و نقش مهمی در تأیید شکست قیمت ارز دیجیتال مورد نظر دارد.
اعتبار الگوی Head and Shoulder کلاسیک و عادی
همچنین هنگام بررسی نمودار به موارد زیر توجه کنید:
- سر بهوضوح بلندتر از شانهها باشد: قله مرکزی باید از دو قلهی کناری کاملاً بلندتر باشد تا ساختار الگو شکل بگیرد.
- تقارن نسبی در شانهها: شانه چپ و راست باید از نظر ارتفاع و فاصله زمانی با سر تقریباً متقارن باشند تا اعتبار الگو بیشتر شود.
- خط گردن صاف یا با شیب ملایم باشد: این خط باید یا کاملاً افقی باشد یا حداکثر شیب کمی به بالا یا پایین داشته باشد؛ زیرا خط گردن نقطه کلیدی شکست قیمت است.
تایم فریم
این الگو میتواند در تایم فریمهای مختلف دیده شود، اما معمولاً در بازههای زمانی بلندمدت (مانند نمودارهای روزانه یا هفتگی) از اعتبار بیشتری برخوردار است و سیگنالهای قابل اعتمادتری صادر میکند.
نحوه معامله با استفاده از الگوی سر و شانه
برای معامله با این الگو، باید استراتژی ورود، سطح حد ضرر و هدف قیمتی را با دقت مشخص کنید. در ادامه هرکدام از این موارد را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد.
استراتژیهای ورود
در این قسمت، استراتژیهای ورود به موقعیت فروش (short) یا خرید (Long) در نوع کلاسیک پترن Head and Shoulders را بررسی میکنیم:
- شکست خط گردن: رایجترین روش ورود به موقعیت فروش زمانی است که قیمت، خط گردن را به سمت پایین میشکند. در این حالت، تریدر میتواند یک موقعیت فروش باز کند.
- ورود پس از پولبک: برخی از تریدرها منتظر میمانند تا قیمت پس از شکست اولیه، دوباره به خط گردن بازگردد و اصطلاحا ریتست (Retest) کند. در این نقطه، ورود با ریسک کمتر انجام میشود.
- ورود پیشدستانه: در این روش، معاملهگر پیش از شکست خط گردن و بر اساس نشانههای دیگر مانند حجم، الگوهای کندلی یا واگرایی، وارد معامله میشود.
تعیین حد ضرر
در الگوی سر و شانه کلاسیک یا بازگشت نزولی، حد ضرر یا استاپ لاس (Stop-loss) معمولاً کمی بالاتر از شانهی راست یا ناحیهی سقف قیمتی قرار داده میشود، بهویژه پس از اینکه خط گردن شکسته شده باشد. برخی مواقع، میتوان بالای قله اصلی یا سر را بهعنوان حد ضرر انتخاب کرد، اما این گزینه معمولاً ریسک بیشتری دارد و نسبت سود به زیان معامله را کاهش میدهد.
در الگوی سر و شانه معکوس (بازگشتی صعودی)، حد ضرر بهطور معمول کمی پایینتر از شانهی راست قرار میگیرد. البته میتوان حد ضرر را در سطح پایینتر یعنی کف الگو (سر) قرار داد، اما این کار نیز ریسک معامله را بیشتر میکند.
تعیین اهداف قیمتی در الگوی سر و شانه
هدف قیمتی یا تیک پرافیت (Take Profit) در الگوی سر و شانه نیز بر اساس اختلاف ارتفاع بین قله سر و پایینترین نقطهی یکی از شانهها محاسبه میشود. این اختلاف قیمت، بسته به نوع الگو، به خط گردن اضافه یا از آن کم میشود تا سطح هدف مشخص شود:
- در الگوی سر و شانه کلاسیک یا بازگشتی نزولی، این اختلاف از قیمت شکست خط گردن کم میشود تا هدف نزولی به دست آید.
- در الگوی سر و شانه معکوس یا بازگشتی صعودی، همین اختلاف به قیمت شکست خط گردن اضافه شده تا هدف صعودی مشخص شود.
به عنوان مثال، اگر در الگوی سر و شانه، قیمت قله اصلی یا سر 120 دلار باشد در صورتی که پایینترین نقطه شانهها حدودا 100 دلار است. در این صورت باید انتظار داشت که قیمت به اندازه 20 دلار (اختلاف بین 120 و 100) از خط پایینتر برود؛ یعنی هدف قیمتی 80 دلار خواهد بود.
سرمایهگذاران گاهی مجبورند چندین هفته تا چند ماه صبر کنند تا پس از مشاهده شکست خط گردن، قیمت به هدف موردنظر برسد. نظارت لحظهای بر معاملات میتواند به شما کمک کند تا روند حرکت قیمت را بهتر پیشبینی کرده و تصمیمگیری دقیقتری داشته باشید.
نکات پیشرفته در الگوی سر و شانه
برای تحلیل دقیقتر و حرفهایتر الگوی سر و شانه، میتوانید به نکات و ابزارهای زیر توجه کنید:
ارزیابی قدرت الگو
با بررسی موارد زیر، میتوان قدرت و اعتبار الگو را بررسی کرد.
- شیب و وضوح خط گردن: هرچه خط گردن واضحتر و شیب آن هموارتر (نزدیک به صفر) باشد، اعتبار الگو بیشتر است.
- تقارن شانهها: شباهت در ارتفاع و زمان تشکیل شانهها نشاندهنده ساختار قویتر الگو است.
- رفتار قیمت در زمان شکلگیری الگو: بررسی کندلها و حجم معاملات در حین تشکیل شانهها و سر، میتواند نشانههایی از قدرت یا ضعف الگو ارائه دهد؛ حجم بالا در شانه اول و حجم پایین در شانه دوم.
استفاده از ابزار فیبوناچی (Fibonacci Retracement)
با ترسیم سطوح بازگشتی فیبوناچی، میتوانید نواحی احتمالی حمایت و مقاومت را در داخل ساختار الگو شناسایی کنید.
تحلیل در تایم فریمهای مختلف (Multiple Time Frame Analysis)
- بررسی نمودار در تایم فریمهای مختلف به شما کمک میکند تا از اعتبار الگو در بازههای زمانی گوناگون مطمئن شوید و سیگنال قویتری دریافت کنید.
ترکیب با سایر اندیکاتورها
- استفاده از ابزارهایی مانند میانگین متحرک (Moving Averages)، شاخص قدرت نسبی (RSI) یا مکدی (MACD) میتواند تأییدهای اضافی برای ورود یا خروج از معامله فراهم کند و دقت تحلیل شما را افزایش دهد.
ترکیب الگوی سر و شانه با سایر ابزارهای تکنیکال
برای افزایش دقت تحلیل و کاهش سیگنالهای اشتباه، بهتر است از الگوی سر و شانه همراه با سایر ابزارهای تکنیکال استفاده کنید. این ترکیب میتواند تأییدهای بیشتری برای ورود یا خروج از معامله فراهم کند.
میانگین متحرک
میتوانید از میانگینهای متحرک (Moving Averages) برای شناسایی جهت کلی روند استفاده کنید. اگر روند کلی توسط میانگینها نزولی باشد، اعتبار الگوی سر و شانه نزولی بیشتر میشود.
شاخص قدرت نسبی
شاخص قدرت نسبی یا RSI عددی بین ۰ تا ۱۰۰ را نمایش میدهد.
بهطور کلی:
- مقدار ۷۰ یا بالاتر نشاندهندهی وضعیت اشباع خرید (Overbought) است و احتمال اصلاح یا برگشت قیمت وجود دارد.
- مقدار ۳۰ یا پایینتر نشاندهندهی وضعیت اشباع فروش (Oversold) است و احتمال رشد یا بازگشت قیمت مطرح میشود.
بررسی وضعیت اشباع خرید (Overbought) در نزدیکی ناحیه سر یا در بازگشتهای قیمت از خط گردن میتواند نشانهای از تضعیف قدرت خریداران باشد. این سیگنال معمولاً با نزول همراه است.
اندیکاتور مکدی
در حین تشکیل الگوی هد اند شولدر، اگر واگرایی منفی (Bearish Divergence) بین قیمت و مکدی (MACD) مشاهده شود، یعنی قیمت در حال بالا رفتن است ولی مکدی تأیید نمیکند، این میتواند نشانهی خوبی از احتمال بازگشت روند باشد.
بررسی عملکرد الگوی سر و شانه
بررسیها نشان میدهد که نرخ موفقیت الگوی سر و شانه بین ۶۰٪ تا ۸۰٪ متغیر است. البته میزان اعتبار این الگو تحت تأثیر عواملی مانند شرایط بازار، نوع دارایی و بازه زمانی قرار دارد.
عواملی که بر دقت و عملکرد الگو تأثیر میگذارند شامل موارد زیر هستند:
- شرایط کلی بازار: روند کلی صعودی یا نزولی بودن بازار میتواند روی عملکرد الگو تأثیرگذار باشد.
- بازه زمانی (Time Frame): این الگو در تایم فریمهای بلندمدت مانند روزانه یا هفتگی اعتبار بیشتری دارد.
- نوع دارایی: عملکرد الگو ممکن است بسته به نوع دارایی (سهام، ارز دیجیتال یا کالا) متفاوت باشد.
بک تست گیری از الگوی سر و شانه
برای بک تستگیری از استراتژی خود راههای زیر را امتحان کنید.
- از نرمافزارهای معاملاتی با قابلیت بکتست استفاده کنید: پلتفرمهایی مانند تریدینگ ویو (TradingView) یا متاتریدر (MetaTrader) امکان بررسی عملکرد استراتژی در گذشته را فراهم میکنند.
- قوانین ورود، خروج و مدیریت ریسک را دقیق مشخص کنید: برای اعتبارسنجی نتایج، باید نقاط ورود و خروج و همچنین حد ضرر و حجم معامله از پیش تعریف شده باشد.
- نرخ موفقیت، نسبت سود به زیان و سودآوری کلی را تحلیل کنید: بررسی کنید چند درصد از معاملات موفق بودهاند، میانگین سود نسبت به زیان چقدر بوده و آیا استراتژی در مجموع سودده است یا نه.
- میزان افت سرمایه و بیشترین تعداد ضررهای متوالی را بررسی کنید: این اطلاعات به شما کمک میکند تا متوجه شوید استراتژی چقدر ریسکپذیر است و در بدترین حالتها چگونه عمل میکند.
جنبههای روانشناختی معامله با الگوی سر و شانه
معاملهگری موفق تنها به تحلیل تکنیکال وابسته نیست، بلکه نیازمند مهارتهای روانی قوی نیز هست. در زمان کار با الگوهایی مانند سر و شانه، کنترل احساسات و تصمیمگیری منطقی نقش مهمی ایفا میکند.
- صبر برای تکمیل الگو را در خود تقویت کنید: بسیاری از معاملهگران به دلیل عجله، قبل از تکمیل ساختار الگو وارد معامله شده و ضرر میکنند. صبر، کلید ورود دقیق و هدفمند است.
- مدیریت احساسات در زمان شکست و پولبک: هنگام شکستن خط گردن یا بازگشت قیمت، احساساتی مانند ترس یا طمع میتوانند تصمیمات را تحت تأثیر قرار دهند. حفظ آرامش و پایبندی به برنامه معاملاتی ضروری است.
- غلبه بر تعصب در شناسایی الگو: گاهی معاملهگران به اشتباه در نمودار چیزی را الگو میبینند که وجود ندارد. لازم است با تمرین و دقت، توانایی تشخیص واقعی ساختارها را تقویت کنید.
- اعتمادبهنفس از طریق تجربه و تمرین: تکرار تحلیلها و ثبت نتایج به شما کمک میکند تا به مرور زمان به تحلیل خود اطمینان بیشتری پیدا کنید و تصمیمگیری آگاهانهتری داشته باشید.
در نهایت، درک احساسات غالب بازار (Market Sentiment) میتواند مکمل مهمی در موفقیت معامله با الگوهای کلاسیک مانند سر و شانه باشد.
اشتباهات رایج و راههای جلوگیری از آنها
در معامله با الگوی سر و شانه، برخی اشتباهات رایج میتوانند باعث تصمیمگیریهای نادرست و ضررهای مالی شوند. شناخت این خطاها و پرهیز از آنها میتواند دقت معاملات شما را افزایش دهد. پس حتما به موارد زیر توجه داشته باشید:
دام فومو (FOMO) و شکستهای فیک (False Breakouts)
ترس از جا ماندن یا فومو همیشه یکی از بزرگترین اشتباهات در معاملهگری است. صبر کردن برای تأیید شکست خط گردن وقتی یک موقعیت عالی به نظر میرسد، خیلی سخت است. اما بهتر است اینطور به آن نگاه کنید: اگر قبل از اینکه خط گردن شکسته شود وارد فروش شوید، عملاً دارید در ناحیه حمایت وارد معامله میشوید؛ که این اصلاً تصمیم خوبی نیست.
همیشه منتظر بمانید تا شکست خط گردن بهطور کامل تأیید شود. ورود زودهنگام ممکن است باعث گیر افتادن در شکستهای فیک شود.
معاملهکردن الگو در تایم فریمهای خیلی پایین
خیلیها با این مورد مخالفت دارند. چون حتی در تایم فریم ۵ دقیقهای هم با الگوی سر و شانه معامله کرد. اما این الگو در تایم فریمهای بالاتر مثل ۴ ساعته یا مخصوصاً روزانه، بسیار قابلاعتمادتر عمل میکند. اگر تصمیم دارید در تایم فریمهای پایین معامله کنید، حتماً از ابزارهای تأییدی دیگر هم استفاده کنید تا احتمال موفقیت را افزایش دهید.
نداشتن حد ضرر
نداشتن حد ضرر مثل نبستن کمربند ایمنی در ماشین است. ممکن است تا مدتی مشکلی پیش نیاید، اما وقتی خطر جدی شود، دیگر خیلی دیر شده. این موضوع برای هر نوع معامله با هر نوع استراتژی صدق میکند، نه فقط الگوی سر و شانه.
بیشتر معاملهگرانی که حد ضرر تعیین نمیکنند، از پذیرفتن ضرر میترسند. یعنی معمولاً ریسک بسیار بالایی را میپذیرند. پس در واقع این اشتباه را میتوان «نداشتن حد ضرر و پذیرش ریسک بیش از حد» نامید. در هر صورت، پیام یکی است: همیشه در هر معاملهای حد ضرر مشخص کنید و ریسک خود را کنترل شده نگه دارید.
تشخیص نادرست الگو
اطمینان حاصل کنید که اجزای الگو مانند سر و شانهها نسبتهای مناسب و تقارن قابلقبولی دارند. ساختار ناقص یا ناهماهنگ میتواند سیگنال اشتباه ایجاد کند.
معامله بر اساس الگوی ناقص
تا زمانی که الگو بهطور کامل شکل نگرفته، وارد معامله نشوید. ورود زودتر از موعد ریسک زیادی دارد و ممکن است الگو کامل نشود.
نادیده گرفتن شرایط کلی بازار
همیشه روند کلی بازار و احساسات غالب معاملهگران را در نظر بگیرید. حتی اگر الگو ظاهر شود، در بازارهای پرنوسان یا بدون روند ممکن است عملکرد قابلاعتمادی نداشته باشد.
معایب معامله با الگوی سر و شانه
با وجود اینکه الگوی سر و شانه یکی از الگوهای محبوب در تحلیل تکنیکال است، اما معامله بر اساس آن همیشه ساده و بدون ریسک نیست. برخی چالشها و محدودیتها وجود دارد که باید پیش از ورود به معامله به آنها توجه داشت.
برای تکمیل الگو نیاز به صبر دارد
برای معامله بر اساس این الگو، باید منتظر بمانید تا ساختار آن بهطور کامل شکل بگیرد. این فرایند ممکن است هفتهها یا حتی ماهها طول بکشد و ورود زودهنگام میتواند منجر به ضرر شود.
الگوی سر و شانه همیشه موفق نیست
حتی اگر الگو بهدرستی تشکیل شود، ممکن است قیمت به سطح حد ضرر برسد و معامله بسته شود. هیچ الگویی در بازار تضمینی نیست و باید برای سناریوهای نامطلوب نیز آماده باشید.
رسیدن به هدف قیمتی قطعی نیست
در بسیاری از مواقع، قیمت به هدف تعیینشده نمیرسد. بنابراین معاملهگر باید بر اساس شرایط بازار، نقاط خروج متغیری داشته باشد و به سیگنالهای دیگر نیز توجه کند.
همیشه قابل معامله نیست
گاهی اوقات بهدلیل رویدادهای پیشبینینشده یا ریزش ناگهانی در یکی از شانهها، الگو اعتبار خود را از دست میدهد. در چنین شرایطی اهداف قیمتی قابلاتکا نیستند.
تفسیر ذهنی و اختلاف بین تحلیلگران
ساختار الگو ممکن است برای افراد مختلف متفاوت به نظر برسد. آنچه یک معاملهگر شانه در نظر میگیرد، ممکن است برای دیگری تنها یک نوسان جزئی باشد. بهتر است پیش از شروع، تعریفی مشخص از معیارهای تشخیص الگو برای خود داشته باشید.
سوالات متداول
الگوی سرو شانه چیست؟
الگوی سر و شانه متشکل از سه قله و یک خط گردن است که پایان روند صعودی و شروع روند نزولی را نشان میدهد.
چطور باید با الگوی سر و شانه معامله کنیم؟
باید منتظر بمانید تا الگو کامل شود و قیمت، خط گردن را به پایین بشکند. فقط بعد از تأیید شکست میتوانید وارد معامله شوید.
الگوی سر و شانه چقدر قابل اعتماد است؟
در صورتی که بهدرستی معامله شود، میتواند بسیار قابلاعتماد باشد. برای این کار باید از معتبر بودن الگو مطمئن شوید، در تایم فریمهای بالاتر کار کنید و منتظر تأیید شکست بمانید.
معایب استفاده از الگوی سر و شانه چیست؟
ممکن است زمان زیادی صرف شکلگیری کامل الگو شود و گاهی هم اصلاً تکمیل نشود. همچنین، همیشه نمیتوان به تارگت قیمتی رسید.
چطور خط گردن را در الگوی سر و شانه رسم کنم؟
خط گردن نقاط کمینهی بعد از شانه چپ و قبل از شانه راست را به هم وصل میکند.
بهترین تایم فریم برای معامله با الگوی سر و شانه چیست؟
بر اساس تجربه، تایم فریمهای چهارساعته، روزانه و هفتگی بهترین عملکرد را برای این الگو دارند.
جمع بندی
الگوی سر و شانه یکی از ابزارهای قدرتمند در تحلیل تکنیکال است که با شناسایی نشانههای برگشت روند، به معاملهگران کمک میکند تصمیمهای دقیقتری بگیرند. درک اجزای این الگو، مراحل شکلگیری و سیگنالهای تأیید آن، نقش مهمی در بهبود نتایج معاملاتی دارد.
با این حال، برای دستیابی به موفقیت پایدار، نباید این الگو را بهتنهایی ملاک تصمیمگیری قرار داد. ترکیب آن با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و مدیریت ریسک، مسیر حرفهایتری را برای معاملات فراهم میکند.