در رویاهایتان میدیدید که بالاخره یک روز به رئیستان میگویید «برو به جهنم» و بعد در حالی که با کادیلاک صورتی براق قشنگتان دور میشوید به مفهوم زندگی فکر میکنید؟ اما چنین اتفاقی نیفتاده است.
شاید یک گوشهی امن نشسته بودید و منتظر بودید که بالاخره در یک قیمت مناسب خرید کنید و هیچوقت اتفاق نیفتاد؟ با خودتان فکر کردید این قیمتها که حساب و کتاب درست و حسابی ندارند، بالاخره پایین میآیند! چه کسی حاضر است ۱۰ هزار دلار برای فقط یک دانه بیت کوین هزینه کند؟ یک ماه پیش قیمتش فقط ۱۰۰۰ دلار بود. و همینطور قیمتش با سرعت برق و باد از کنار شما گذشت.
فهرست مقاله
Toggleراهنمای یک مرد فقیر
یا شاید هم همهی اشتباهات ممکن در سرمایه گذاری و ترید ارزهای دیجیتال را مرتکب شدهاید؟ بیش از حد ترید کردهاید، وقتی وارد شدهاید که دیگر کار از کار گذشته بوده، دچار ترس از دست دادن شدهاید، خیلی زود فروختهاید و در کل اشتباهات وحشتناک خیلی زیادی در ترید مرتکب شدهاید چون آنچه باید را نیاموختهاید. قیمت تبدیل شدن به یک تریدر خوب واقعا بالاست. بیشتر مردم هرگز موفق نمیشوند. برای اینکه به یک تریدر خوب تبدیل شوید باید سریع مقداری پول از دست دهید و از بازیهای بازار شکست بخورید که بعد موفق شوید ورق را برگردانید.
اگر خوش شانس باشید، از اشتباهاتتان درس میگیرید و به یک ترید خیلی زرنگ تبدیل میشوید که چه بازار در حال صعود باشد و چه در حال سقوط، خوب ترید میکند.
اما یادتان باشد که ممکن است که بخت با شما یار نباشد. طبیعت انسانی بر ضد شما باشد. و حتی احساساتتان هم بر ضد شما باشد. اصلا همه چیز برضد شما باشد.
اما هنوز هم امید وجود دارد.
شما از قایق نجات جا نماندهاید. به هر حال کامل جا نماندهاید. اگر میتوانید با سرعت هر چه تمامتر پا بزنید، هنوز هم میتوانید به سوی قایق شنا کنید.
هنوز بازی تمام نشده. در حال حاضر حدود ۱ درصد از مردم صاحب کریپتوکارنسی هستند. کریپتو می تواند مشکلات لاینحل بسیاری را حل کند، از جمله هویتهای دیجیتال، یکپارچگی زنجیرهی تامین، امنیت دادهها و بسیار بسیار کاربردهای دیگر.
اما همهی اینها به زمان نیاز دارد. فوق بزرگراه کریپتو هنوز هم در دست ساخت است. هنوز هم عملیات ریختن سیمان و سنگ فرش کردن خیابانها ادامه دارد. هنوز هیچکس از سراسر جاده عبور نکرده است.
اما….اما…. اما حباب. حباب اقتصادی گل لاله. همه چیز قرار است سقوط کند، اینطور نیست؟
بله. اما خُب که چه؟
بگذارید یک راز کوچک را به شما بگویم. آماده هستید؟
این حبابی است که اپل و آمازون در حین سقوط dot.com تجربه کردند.
برآمدگیهایی که میبینید در آن زمان در حد و اندازه کوه بودند ولی الان به یک توده خاک بر روی زمین تبدیل میشود.
این اطلاعات را از این مقاله فوقالعاده برداشتم که در آن ارزش واقعی کریپتو در سطوح بسیار زیادی به زیبایی هر چه تمامتر توضیح داده شده است. پیشنهاد میکنم بعد از اینکه این مقاله را تمام کردید سری هم با آن بزنید و خودتان متوجه خواهید شد که ۵ هزار دلار یا ۱۰ هزار دلار یا ۲۵ هزار دلار اصلا به ارزش واقعی بیت کوین نزدیک هم نیست.
خیلی از مردم هیچ دیدی نسبت به آینده ندارند. آینده برای آنها کاملا سیاه و غیرقابل دیدن است، دقیقا مانند این میماند که به صفحه برفکی تلویزیون خیره شدهاند. من به عنوان یک آیندهپژوه وقتی در مهمانیها با مردم حرف میزنم، مردم متوجه میشوند که من آدم جالب و باهوشی هستم اما حتی یک کلمه از حرفهایم را متوجه نمیشوند. دقیقا مثل این میماند که به بچههای مهدکودکی فیزیک درس بدهم.
درحالیکه نوآوران در نورِ روشن همهی چیزهایی که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد زندگی میکنند، بقیه دنیا هم دقیقا همینجا و در همین لحظه زندگی میکنند. نوآوران و آیندهپژوهها در حکم جادوگران و دعانویسهای قبیله در گذشته را دارند. بقیه قبیله هم شکارچی هستند و تمرکز شکارچیها صدردصد روی زمان حال است. باید هم اینطور باشد. وقتی که باید به فکر به دست آوردن وعدهی غذایی بعدیتان باشید، وقتی برای فکر کردن به آینده باقی نمیماند.
برای همین است که برای بیشتر مردم قبیله ماشینهای بدون راننده واقعی نیستند و هرگز هم وجود نخواهند داشت. واقعیت مجازی شوخی است. بیت کوین هم شوخی و حباب و کلاهبرداری است.
برای مردم قبیله، همین بیست سال پیش اینترنت هم شوخی به نظر میرسید، هرچند که امروز به بخشی از زندگیشان تبدیل شده است. پولی با حاکمیت فردی و حریم شخصی و رای دادن براساس بلاک چین غیرمتمرکز در حال حاضر برای آنها کاملا سراب است.
اما اگر میخواهید با کریپتو پولدار شوید، بهتر است که این چیزها برای شما سراب و غیرواقعی نباشد.
اما چطور به چنین نقطهای برسیم؟
شما وقت آن را ندارید که تمام روز نمودارها را تحت نظر بگیرید. و احتمالا پول زیادی هم ندارید که بتوانید در این زمینه خرج کنید. پس کارتان تمام است، نه؟
نخیر.
مهم نیست که چقدر پول نقد آزاد دارید که میتوانید آن روی کریپتوکارنسی سرمایه گذاری کنید. چه ۵۰۰ دلار داشته باشید، چه ۱۰۰۰دلار یا ۵۰هزار دلار، تفاوتی در قانونها ایجاد نمیکند. من دوستی را میشناسم که با ۱۰۰۰ دلاری که قرض گرفته بود شروع کرد و الان میلیونر شده است.
البته که همه نمیتوانند چنین نتایجی بگیرند و چنان سودی به دست بیاورند.
اما آن دوست دیگری که ۲ هزار دلار سرمایه گذاری کرد و به ۷۰هزار دلار تبدیلش کرد، چه؟ شما هم دوست دارید ۷۰ هزار دلار داشته باشید؟ آیا میتوانید آنقدر صبور باشید که حین ترکیدن حباب کریپتو و یک سقوط ۸۵ درصدی دوام بیاورید؟
اگر اینطور است میتوانید از طریق کریپتو پولدار شوید.
صبر و داشتن دید بلندمدت راز موفقیت در کریپتو است.
یادتان باشد، ثروت نسبی است. اگر در تمام عمرتان هیچوقت بیشتر از ۲۵هزار دلار در سال درآمد نداشتهاید، پس ۱۰۰هزار دلار پول اضافهی خیلی زیادی است برای شما. خیلی از قرضهای شما رو تسویه میکند و آرامش خاطر زیادی برایتان به همراه خواهد داشت.
به همین خاطر است که میخواهم آسانترین مسیر برای ثروتمند شدن از طریق کریپتو را به شما یاد بدهم. نه ترید کردنی در کار است و نه زیرنظر گرفتن نمودارها.
اشتباه نکنید، من توصیه نمیکنم که برای این کار پول قرض بگیرید، همیشه گفتهام، به همان اندازهای سرمایه گذاری کنید که میتوانید از دست بدهید. خانهتان را گرو بانک نگذارید، در غیر این صورت وقتی که بانک خانهتان را به مزایده گذاشت، هر بلایی سرتان بیاید حقتان است. لطفا احمقانه رفتار نکنید. اگر فکر میکنید که شما استثنا هستید و هیچ اتفاقی بدی برایتان نمیافتد، کاملا در اشتباه هستید و بهتر است پولتان را زیر بالشتان بگذارید چون خیلی امنتر است.
اما اگر میتوانید صبر داشته باشید و صبور بودن را از همین حالا شروع کنید، احتمال زیادی وجود دارد که موفق شوید و جلوتر از زمان پیش بروید.
آمازونی برای فردا
برای اینکه بدانید باید چه بکنید، باید بفهمید که آمازونها و اپلهای فردا قرار است از همین فضا بیرون بیایند. مطمئنا ۸۰ درصد پروژهها شکست میخورند.
اما خُب که چه؟
همان ۲۰ درصد باقی مانده پیش میروند و دنیا را تغییر میدهند.
مساله این است که کدامها جان سالم به در میبرند و کدامها نابود میشوند؟
و حالا اینجاست که یک حقه رو میکنم. هیچکسی هیچ حقهای بلد نیست و اصلا چنین چیزی وجود ندارد. هرکسی چیزی غیر از این به شما بگوید دروغ گفته است. هیچکس گوی جادویی کریپتو ندارد.
اما کاری که میتوانیم بکنیم این است که حدسهای هوشمندانه بزنیم.
کریپتوکارنسی به شما این اجازه را میدهد کاری را انجام بدهید که سرمایه گذاران خطرپذیر انجام میدهند. تا همین حالا هم افراد زیادی وجود دارند که میزان بسیار بسیار زیادی پول روی شرکتهایی در مراحل اول شروع به کار سرمایه گذاری کردهاند.
آمار و ارقام مربوط به شرکتهایی که در سرمایه گذاریهای خطرپذیر موفق میشوند یا شکست میخورند آن درصد از قبیله را که روی زمان حال تمرکز کرده بودند را وحشت زده میکند.
۸۰ درصد آنها شکست میخورند.
درست است. ارزش آنها به صفر میرسد. یک صفر کله گنده! صفر واقعی!
اگر یک سرمایه گذار خطر پذیر یک میلیون دلار سرمایه گذاری کند، یک میلیون دلارش دود میشود و هوا میرود.
اما آن ۲۰ درصد باقی مانده است که اوضاع را جالب میکند.
۱۰ درصد شرکتها در مسیر درستی قرار دارند. ممکن است به سودهی برسند، پس سرمایه گذار خطرپذیر به پولش میرسد، حتی ممکن است پولش دوبرابر شود. بد نیست. اما با در نظر گرفتن اینکه آن شخص در عین حال ۸۰ درصد از سرمایههای دیگرش را از دست داد اصلا خوب نیست. در نهایت به این معنی است که ۵۰ تا ۷۰ درصد پولش را از دست داده. دردناک است.
اما ۱۰ درصد باقی مانده است که تمام پول را درمیآورد.
اینها شرکتهایی هستن که سودهای نجومی دارند. آنها ۱۰ برابر یا ۱۰۰ برابر بالا میروند. ما به این شرکتها میگویم ۱۰ گاو نر یا ۱۰۰ گاو نر. اینها هستند که تمام آن ضررها را جبران میکنند و بعد شما را خوشبحت هم میکنند.
به جای ترید کردن، ریز سرمایه گذاری خطرپذیر انجام دهید
باید به میزانی که میتوانید و از دست دادنش شما را بیپول نمیکند برای خرید درنظر بگیرید و آن را بین پروژههایی که بهترین شانس را دارند که به سمت ماه پرواز کنند تقسیم کنید.
پس بیایید بازار را تحلیل کنیم تا بفهمیم بهتر است چه چیزی بخریم.
رقیبان
در حال حاضر کوینها به سه دسته اصلی تقسیم میشوند:
- کارنسی؛
- پلتفرم؛
- تجهیزات.
نوع چهارمی از کوینها هم وجود دارد: توکن امنیتی. تا یک یا دو سال بعد، مردم به شرکتها هجوم میبرند تا پولشان را روی بلاک چین سرمایه گذاری کنند. اما این اتفاق نمیتواند بیفتد تا زمانی که قانون گذارها از حالت ترس و وحشت خارج شوند و قانونهای درستی درمورد آن اتخاذ کنند. ایالت دلاویر، که به عنوان مرکز تجاری دنیای امروز شناخته میشود، یک مدل قانونی در اختیار ما قرار میدهد، پس میتوانیم در سطح دولتی هم روی آن حساب کنیم، فقط این اتفاق در سطح دولتی با سرعت کمتری خواهد افتاد.
متاسفانه، در حال حاضر هیچ توکن امنیتیای برای ترید وجود ندارد پس تا یک سال دیگر دوباره به این موضوع خواهیم پرداخت.
بیایید با کارنسیها شروع کنیم.
کارنسیها سادهترین نوع کوینها هستند. آنها پولهای قابل برنامه نویسی هستند. به نظر میرسد که قرار است کارنسیها به محیطی برای مبادلهی کالا و سرویسها تبدیل شوند. مورد بعدی این است که از آنها به عنوان محلی برای ذخیرهی ارزش نگاه شود، درست مثل طلا و نقره. بعضی از آنها تورم منفی هستند و بعضی از آنها تورمی هستند. بعضی از آنها این توانایی را دارند که با سرعت زیاد حرکت کنند و بعضی دیگر ثابت میمانند تا بتوانید با استفاده از آنها کالا یا خدمات بخرید.
پدربزرگ همهی کوینها بیت کوین است.
بیت کوین بخشی از هر نوع سهامی خواهند بود.
بیت کوین مزیت اولین بودن در نوع خودش دارد و با اختلاف زیادی از رقبایش جلوتر است. بیت کوین در حال حاضر گرانترین کوین موجود است و شاید غیر خلاقانهترین کوین موجود هم باشد.
رقیب سرسخت بیت کوین، بیت کوین کش (Bitcoin Cash) است، یکی از فورکهای پروژههای اصلی که موافقان و مخالفان خودش را هم دارد. اما بدون توجه به اینکه شما چه حسی درمورد این کوین دارید، باید بدانید که احساسات در این مورد اصلا تاثیری نخواهند داشت. ما با ترید کردن سروکار داریم و سعی داریم همهی چیزهایی را پیدا کنیم که میتوانند برنده باشند، البته این ادعا را نداریم که میتوانیم آینده را بدون هیچ عیب و نقصی پیشبینی کنیم. به این معنی که بیت کوین کش هم میتواند به کوینهایی که شما دارید اضافه شود.
کوینهای دیگر مانند دش (Dash) نیرو محرکهی خوبی دارند. وقتهایی که بیت کوین در حال پایین آمدن است، دش بالا میرود. دش به طور پیوسته بازار به دست میآورد و سهام میخرد. بعد از آن هم لایت کوین (Litecoin) وجود دارد که یکی از کوینهایی است که برای مدت زیادی از مورد علاقههای من بوده، اگر بیت کوین طلا باشد، لایت کوین نقره است. دکرد (Decred) هم برای سرمایه گذاری بد نیست، این کوین مدل توزیعی و طرفداران خوبی دارد.
کوینهای خصوصی هم ضروری هستند. این کوینها تا حد زیادی مانند نسخهی دیجیتالی پول نقد عمل میکنند، ناشناس و غیرقابل ردیابی هستند. مونرو (Monero)، زیکش (Zcash) و زیکوین (Zcoin) مثالهای خوبی از این کوینها هستند، همچین پاوکس (PIVX) یکی دیگر از رقیبهای کمتر شناخته شده است که یکی از فورکهای دش بوده است اما در سیستم خودش تکامل یافته است و از پروتوکل کوین صفر (Zero Coin) استفاده میکند. همهی اینها رقیبهای قدرتمندی هستند تا بتوانند در یک دنیای فاقد پول نقد، نقش پول نقد را بازی کنند.
بیایید برویم سراغ پلت فرمها. در این قسمت همه چیز جذابیت بیشتری پیدا میکند.
کوینهای پلت فرم راه بسیار زیادی پیش رو دارند. آنها باید چالشهای فوقالعاده بزرگ مقیاس پذیری را حل کنند، در عین حال امن بمانند، زبانهای کاملا جدید برنامه نویسی خلق کنند و یک رابط کاربری خارقالعاده به وجود بیاورند.
هیچ کدام از اینها آسان نیست. زمان لازم دارد. اما این پلت فرمها در آینده اساس و بنیان اینترنت غیرمتمرکز هستند.
بزرگترین و بدترین رقیب تا کنون اتریوم بوده. من این شانس را داشتهام که یکی از بزرگترین سرمایه گذاران خطرپذیر در کشور را هفتهی پیش ملاقات کنم، یکی از اولین افرادی که در این حوزه سرمایه گذاری کرده، او به من گفت که ۹۰ درصد داراییهای کریپتوی او اتریوم است. به این خاطر که او این امید را دارد که اتریوم بیشترین شانس را دارد که به پلت فرم تبدیل شود، پلت فرمی که به همهی پلت فرمهای دیگر برتری دارد. آنها نیرو محرکهی عظیمی دارند، توسعهدهندگان فوقالعادهای دارند و به سرعت تغییرات جدیدی در سیستم به وجود میآورند. اتریوم یکی از کوینهایی است که باید در هر بستهای وجود داشته باشد.
اما پلت فرمها فقط رقیب برای تاج و تخت نیستند. پلت فرمهای جدید هر روز بیرون میآیند. ممکن است روزی یکی از آنها ظهور کند که همهی ما را تحت تاثیر قرار دهد. اما در حال حاضر به چیزهایی که همین الان وجود دارند میپردازیم.
انتخابهای دیگر برای پلت فرمهای بزرگ، کوتوم (QTUM) و نئو (NEO) از چین هستند، میدسیف (MaidSafe)، ویوز (Waves)، آیوتا (IOTA)، تزوس (Tezos) (که هیچکدام از اینها هنوز در حال ترید شدن نیستند و ممکن هست هیچوقت از مرحله دعوی قانونی نگذرند اما وقتی که بالاخره وارد دنیای ترید شدند حتما باید از آنها داشته باشید). من شخصا فکر میکنم بعضی احمقها باید دست از شکایت کردن برداند، چون پروژه فوقالعاده است . این احمقها فقط ثابت میکنند که آنقدر احمق هستند که حاضر نیستند در این حوزه سرمایه گذاری کنند و به دولت نیاز دارند تا از آنها حمایت کند.
در آخر، ای او اس (EOS) وجود دارد، که احتمالا بزرگترین ICO تاریخ است. آنها نقطه اوج خوبی دارند و یک رشته کد پایدار بیرون دادند. گزینهی بدی برای سبد سرمایه گذاری شما نیست. من EOSهای خودم را خیلی زود فروختم.
مسلما پلت فرمهای دیگری هم شروع به کار خواهند کرد.
آخرین گزینه کوینهای کاربردی هستند. انتخاب آنها از همه سخت تر است.
مشکل بیشتر کوینهای کاربردی این است که هیچ کاربردی ندارند.
قاعدتا باید از این کوینها استفاده کنید تا بتوانید از یک سرویس استفاده کنید، سرویسهایی مانند لوک آپز هویت یا لوک آپز DNS غیرمتمرکز، اما هنوز هیچ پلت فرمی برای استفاده از این کوینها وجود ندارد، پس آنها پرریسکترین کوینها هستند، چون باید آنقدر زنده بمانند که به پلت فرم برتر در این زمینه تبدیل شوند. تا زمانی که چنین اتفاقی بیفتد، ممکن است این سرویسها درون پلت فرمهای دیگری جا داده شوند یا امکان استفاده از سرویسها به صورت رایگان فراهم شود. این نوع کوینها باید کوچکترین بخش از سبد سرمایهگذاری شما را شامل شوند.
هرچند یک سبک از کوینهای کاربردی وجود دارد که باقی ماندن آنها احتمال بسیار زیادی دارد: کوینهای فین تک. این کوینهای طراحی شدهاند تا پول را در موسسههای بزرگی مانند بانکها در سراسر دنیا جابهجا کنند.
ریپل (Ripple) یکی از این نوع کوینها است. من مدل بستهی سورس و پلت فرم آنها را دوست ندارم (پتنتها در چنین فضایی سمی هستند) اما به نظر میرسد که تکنولوژی آنها خوب کار میکند و ارزش پایداری برای آنها به همراه داشته است، چیزی که وقتی پول جابهجا میشود کاملا ضروری است، چون هیچکس نمیخواهد پولی را که جابهجا نوسانات دیوانه واری مانند بیت کوین داشته باشد. وقتی که میخواهید ۱ میلیون دلار را از طریق اینترنت جابهجا کنید، باید ۱ میلیون دلار به آن طرف خط برسد، نه ۶۵۰ هزار دلار یا ۱.۲ میلیون دلار.
تنها سوالی که درمورد ریپل باقی میماند این است که با گذشت زمان چقدر قیمتش افزایش پیدا میکند. گفتنش سخت است اما به هر حال نگه داشتنش ایدهی بدی نیست.
یک گزینهی بهتر برای من استلار لومنز (Stellar Lumens) است که یک تیم فوقالعاده پشتش دارد. آنها با IBM شریک شدهاند تا یک سرویس برای بانکها مهیا کنند و مشاوران فوقالعادهای هم در کنار خود دارند، از این گذشته شفافیت زیادی هم در کار خود داشتهاند. کار دیگری که انجام میدهند این است که به دو کوین پاداش (reward coins) که شانس خوبی برای تبدیل شدن به کوینهای پاداش جهانی دارند قدرت میدهند، یعنی کوینهای کیک (Kik) و موبایل کوین (MobileCoin)، دومی یعنی موبایل کوین توسط بنیانگذار نرمافزار سیگنال در حال توسعه است.
اومیس گو (Omise Go) بنیانگذار اتریوم به نام ویتالیک بوترین را به عنوان مشاور در کنار خودش دارد و قصد دارند تقریبا همان کارهایی که استلار و ریپل میتوانند انجام بدهند را به صورت آزادتر انجام بدهند، به همین خاطر رای مرا دارند.
تمام این کوینها را باید در یک پورتفولیوی قدرتمند خرید و نگه داشت.
خارج از حوزهی فین تک، چند انتخاب دیگر وجود دارد که کمی ریسک بیشتری دارند ولی جالب هستند.
پی (Pay) انتخاب خوبی است، البته اگر بتوانند همکاریشان را با خالقهای بزرگ کارتهای اعتباری را با موفقیت به انجام برسانند. باید بدانید که این کار به این راحتیها هم نیست، به این خاطر که ویزا کارتها و مستر کارتهای دنیا به احتمال زیاد بالاخره یک روزی کریپتوی خودشان را خواهند داشت تا بتوانند خودشان روی ترمینالهای کارتهای اعتباری کنترل داشته باشند.
من همچنین به دنبال کوینهایی هستم که واسطهها را از کسبوکارها حذف میکنند، مانند یک انرژی کوین یا پوپولوس (Populous) که با پرداخت پول سروکار دارد و هزینههای اضافی را کم میکند، چیزی که میتواند سود خالص عظیمی برای شرکتها به همراه خواهد داشت.
سالت (SALT) هم فوقالعاده جالب توجه است. آنها پیشنهاد کردهاند که وامهای بر پایهی بلاک چین بدهند، یک صنعت جاافتاده دیگر که انتخاب مناسبی است و چیزی که صندوق بینالمللی پول برای وامهای کوچک برای کشورهای جهان سوم به آن علاقمند خواهد شود.
آخرین گزینه متال (Metal) است. این کوین الگوی نهایی من برای ساختن یک کوین پاداش جهانی را دارا میباشد و من چیزی که در آنها دیدهام را دوست دارم.
چیزهای زیاد دیگری وجود دارد که دوست دارم اینجا لیست کنم اما قصد ندارم ۱۰۰ کوینی که باید اولویت خرید را روی آنها قرار بدهید را معرفی کنم. قصد دارم به شما یاد بدهم که کدام کوینها واقعا شانس زنده ماندن دارند.
با لیست من آشنا شدید. اما لطفا کورکورانه از آن تبعیت نکنید!
خودتان تحقیق و بررسی کنید. خودتان برای خودتان تصمیم بگیرید.
پول شماست که قرار است با آن سرمایه گذاری کنید و هر تصمیمی که بگیرید باید آن زندگی کنید و با آن بمیرید.
اگر انتخاب این کوینها نتیجهی دلخواه شما را به همراه نداشت، تقصیرها را گردن من نیندازید. من مشاور اقتصادی شما نیستم. این کار ریسکهای زیادی دارد. ریسک بالا یعنی سود بالا. پول درآوردن یعنی بتوانید ریسک کنید. اگر ریسکی میکنید نتیجهای که میخواهید را نداشت گریه کنان پیش من نیایید. من به شما هیچ قولی نمیدهم، فقط کمکتان میکنم که انتخاب کنید و برایتان آرزوی موفقیت میکنم.
اینکه من مسئولیت انتخابهای شما را بر عهده نمیگیرم به کنار، من به شانس خودم اطمینان دارم. من شاهد این بودهام که این سناریو مدتهاست که جواب میدهد و همیشه در طول تاریخ جواب داده. دلیلی نمیبینم که حالا دیگر جواب ندهد.
پس روی چه حسابی باید کوینهایتان را انتخاب کنید. این سوالها را بپرسید و جوابهای مناسبی برای آنها پیدا کنید:
- آیا این پروژه یا کوین هدف خاصی را دنبال میکند؟
- اگر بله، چه هدفی؟
- آیا میتوانند یک مشکل واقعی را حل کنند؟
- تیم آنها چقدر خوب است؟
- چند وقت است که شروع به کار کردهاند؟
- کدهای منبع آنها چقدر قوی هستند؟
- آیا برای خودشان نقشهی راه دارند؟
- آیا درمورد برنامههایشان شفاف هستند؟
تمام کوینهای که در این مطلب معرفی کردم، پاسخ خوبی به ۷۰ تا ۸۰ درصد این سوالات میدهند. اما فقط به حرف من اکتفا نکنید. خودتان به مقدار زیاد تحقیق و بررسی کنید.
پایان
تمام چیزی که لازم بود را با شما درمیان گذاشتم. یک سبد از کوینها انتخاب کنید، بخرید و نگه دارید. طی یکی دو سال یک روز ثروتمند از خواب بیدار میشوید.
اگر چند سال پیش این کار را کرده بودید، الان بازنشسته شده بودید یا حداقل اقساط وامتان را تمام کرده بودید. بیشتر کوینها از صحنهی روزگار محو میشوند اما بزرگهایشان میتوانند صدها برابر سود به همراه داشته باشند.
یادتان باشد که خیلی از کوینها هم شکست میخورند اما امروز با چند سال پیش خیلی متفاوت است. بازیکنان ثابت بیشتری وارد بازی شدهاند، بازیکنانی که کوله باری از تجربه دارند. اینها شرکتهای واقعی هستند نه کلاهبردارانی که نتوانید به آنها اعتماد کنید. حتی وقتی که این کوینها شکست بخورند، کد آنها و محبوبیتی که کسب کردهاند باقی میماند. پروژههای دیگر کاری که انجام دادهاند را جذب میکنند، میتواند به صورت گرفتن سورس کد آنها و بسط دادن آن باشد یا استخدام تیم توسعه دهندگان آن.
و حتی ممکن است که حباب بزرگ بترکد. احتمالا مجبور باشید که یک سقوط ۸۵ درصدی را تحمل کنید. اما وحشت نکنید. حتی به نمودارها نگاه هم نکنید.
فقط بعد از یکی دو سال از خواب بیدار شوید و ببینید چه کردهاید.
اگه کمی شانس داشته باشید دیگر لازم نیست برای کسی کار کنید.
تصمیم میگیرید که با پولتان چه کنید؟ دور دنیا را بگردید؟ رمانی که همیشه دلتان میخواسته را بنویسید؟ یا لامبورگینی بخرید؟