بسیاری از کشورها در اقصی نقاط جهان از یک حقه مشابه به عنوان تغییر واحد پولی، برای لاپوشانی مشکلات اساسی اقتصادی به بهانه تورم یا اَبَرتورم استفاده میکنند. دولت ایران یکی دیگر از دولی که این تردستی اقتصادی را به کار میبرد.
ایران برای مهار اسب سرکش تورم چهار صفر را از پول ملی کم میکند
بنابر آخرین گزارشات از رسانههای ایران،دولت در هفته گذشته، تغییر عمدهی ارزی در وجه رایج کشور که در ماه ژانویه(دیماه سال گذشته) توسط بانک مرکزی ایران (CBI) ارائه شده بود، را تصویب کرد. به موجب این تصمیم، چهار صفر از پول ملی حذف خواهد شد و واحد پولی به کلی تغییر خواهد کرد. این تغییر تدریجی خواهد بود و در یک دوره زمانی دو ساله واحد پولی «تومان» که در گذشته نیز رایج بوده، مورد استفاده قرار میگیرد.
خبرگزاری فارس طی گزارشی اعلام کرد که در جلسه امروز صبح هیئت دولت که با حضور حسن روحانی، رئیس قوه مجریه برگزار شد، لایحه پیشنهادی بانک مرکزی مبنی بر حدف چهار صفر و تغییر واحد پولی از ریال به تومان تصویب شد. این تصمیم به دلایل «حفظ بهرهوری ارزش پول ملی، تورم و بازیابی نقش ابزارهای نقدینگی در معاملات پولی داخلی» اتخاذ شده است.
واحد پولی «تومان» تا قبل از جایگزینی آن با واحد پولی «ریال» در سال ۱۹۳۲ م-۱۳۱۰ه.ش رایج بوده است. بر خلاف این که واحد پولی به ریال تغییر کرده، مردم ایران بنابر سنت کهن خود، عبارت «تومان» را در معاملات و خرید و فروش خود عنوان میکنند به این معنی که ۱۰ ریال را دقیقا ۱ تومان میدانند و همین را عنوان میکنند. اما به هر ترتیب، این تومان جدید ۱۰۰ ریال ارزش دارد. به عبارت دیگر بازآرایی ۱۰ برابری در ارز ایران ایجاد میکند.
دلیل واقعی برای این حرکت دولت ایران این است که ریال در چند سال اخیر شدیداً از تورم آسیب دیده است تا جایی که در یک برهه زمانی برای هر یک دلار آمریکایی باید رقمی قریب به ۱۹۰ هزار ریال پرداخت میشد. تنها در سال ۲۰۱۸ چیزی در حدود ۶۰ درصد قدرت خرید مردم کاسته شد و ارزش پسانداز و درآمد مردم رو به کاستی گذاشت.
این روند در دسامبر ۲۰۱۷ شروع شد، هنگامی که دولت ایران و بانک مرکزی تصمیم گرفتند به نفع تقویت صادرات، نرخ سود حسابهای سپرده را کاهش دهند. این امر به علاوهی تحریمهایی که امریکا به دلیل برنامه هستهای ایران به کشور تحمیل کرد باعث شد تا اقتصاد ایران دچار تورم شدیدتری گردد.
دولت ایران بعداً درصدد اصلاح امور برآمد اما فعالیتها و تلاشهایش اکثرا ناکارآمد شد و بعضاً از برخی تلاشهایش هم عقب نشینی کرد. به عنوان مثال با تعیین نرخ رسمی ۴۲۰۰۰ ریال برای هر دلار مبادلهای، باعث شد تا یک بازار سیاه آنلاین جدیدی ایجاد شود که دلالان ارز در تعیین قیمت واقعی نقش داشتند. در این فضای تجاری که مردم با استفاده از اپلیکیشنهای پیام رسان به مبادله دلار میپرداختند قیمتها در اختیار دولت نبود و این دلالهای ارز بودند که در فرایند تعیین قیمت نقش داشتند.
گذشته طولانی در پنهان کردن شکست
ایران تنها کشوری نیست که برای پوشاندن مشکلات اقتصادی و کاهش ارزش ارز خود به ایده حذف صفر رسیده است و اساسا این ایده، ایده خلق شده در این دولت نیست و ایران تقریبا در انتهای صف کشورهایی که این مسیر را پیمودهاند، قرار دارد.
در واقع تغییر نام ارزهای یک کشور سیاستی است که بیش از یک قرن است که در جهان در حال اجراست. برخی از کشورها مانند برزیل و آرژانتین این کار را بارها و بارها انجام دادهاند. برخی مواقع این کار با پیشرفت اقتصاد محلی همزمان شده است اما اغلب اوقات باعث نزدیکی به سقوط شده است. در سالهای اخیر موارد قابل توجه این نوع اقدام را میتوان در کشورهایی نظیر زیمباوه و ونزوئلا که از اَبَر تورم در رنج بودند، مشاهده نمود.
در سال ۲۰۰۹ دولت زیمباوه تصمیم گرفت که ۱۲ صفر را از پول ملی خود حدف کند. بعد از آن دلار زیمباوه یک رکورد جهانی جدید در اَبَر تورم زد و تخمین زده شد که یک میلیارد درصد رشد تورمی داشته است. به عبارت دیگر یک تریلیون در دلار قدیم زیمباوه برابر با یک دلار جدید زیمباوه است.
قدمی که برای ارزش بخشیدن به دلار زیمباوه برداشته شد نهایتا منجر به بیارزشی این پول شد. این قدم زمانی برداشته شد که ارز قدیمی اساسا به عنوان یک پول کاملا بیارزش شده بود. تا جایی که حتی اسکناس ۱۰۰ تریلیون دلاری هم برای خرید یک قرص نان کافی نبود. این در حالی بود که درست سال قبلش زیمباوه ۱۰ صفر را از پول ملیاش کاسته بود.
در آگوست ۲۰۱۸ همانطور که رئیس جمهور ونزوئلا، نیکولاس مادورو تصمیم گرفت، ۵ صفر را از ارز رایج حذف کند. وی میخواست ارز جدید ۱۰۰ هزار برابر بولیوار قدیم ارزشمند باشد. درست ۱۰ سال قبل نیز ونزوئلا ۳ صفر از پولش را کم کرده بود. مادورو همچنین مدعی شده بود که این ارز جدید با ارز دیجیتال پترو که یک ارز دیجیتال نامفهوم که وی آن را ایجاد کرده بود، پشتیبانی میشود.
چرا تغییر نام نتوانسته تأثیر بگذارد
دولتها و بانکهای مرکزی چندین دلیل را برای این عمل دشوار تغییر واحد پولی عنوان کردهاند. برخی از آنها کاربردی هستند مانند این که مردم را از بردن یک چرخ دستی پر پول برای خرید یک قرص نان برای خانوادهاشان نجات دهند. مابقی دلایل روانی هستند. مانند تلاش برای بازیابی اعتماد مردم نسبت به اقتصاد ملی تا اینکه به نظر برسد که پول آنها در شرایط بینالمللی صاحب ارزش بیشتری است.
اما این مطلب بیشتر صادقانه به نظر میرسد که هدف اصلی این فعالیت ها تلاش برای پوشاندن این مطلب است که مردان قدرت سرمایههای ملی را از طریق سیاستهای فاجعه آمیزی نظیر چاپ بیپایان پول از بین بردهاند.
بنابر تحقیقات اقتصادی، تغییر واحد پولی تنها زمانی تأثیرات بلند مدتی بر روی اقتصاد دارد که با سیاستهای ضد تورمی، گام برداریهای درست مالی و اقدام در جهت حذف سیاستهای تنشزا همراه شده باشد. در غیر این صورت این عملکرد نتیجه معکوس خواهد داشت. همانطور که مردم خواهند دید که دولت تنها میتواند هر تعداد صفری که میخواهد از پول کم کند اما مشکلات تورمی کماکان سر جای خود باقی خواهند ماند. در این حالت مردم به سرعت اعتماد خود را نسبت به ثبات پولی از دست خواهند داد و دچار سرخوردگی از ارزش پول ملی خواهند شد.
در بلند مدت تنها راه حل قابل پیشبینی برای ممانعت از اَبَر تورم این است که با انتقال به یک سیستم پولی رمز نگاری و ارز دیجیتالی مقاوم نسبت به تورم، قدرت چاپ پول از دولت گرفته شود.