بلاک چین چگونه تجارتهای B2B را تغییر میدهد و این تحولات چگونه به دنیای مصرفکنندگان منتقل میشود؟
نوسانات بیت کوین، درک بلاک چین و سایر تکنولوژیهای پیشرفته دفترکل را برای بسیاری از مردم دشوار کرده است. شاید تا زمانی که این مفاهیم بهراحتی قابل فهم نباشند، شرکتهای B2B نتوانند از پتانسیلهای بالای این فناوریها بهرهمند شوند. اما این مشکل، زیاد طولانیمدت نخواهد شد.
بلاک چین یک الگوریتم پیچیده است که برای ذخیرهسازی اطلاعات بهصورت غیر متمرکز طراحی شده است و در یکی از کاربردهای خود، یک ساختار دادهی توزیعشده را برای مدیریت انتقالات و جابجاییهای پول ارائه میکند. پس بلاک چین در ارزهای رمزنگاری شده بهنوعی جایگزین نقش اداری بانک مرکزی یا پشتیبانی دولتی است.
بلاک چین انبار و همچنین توزیعکنندهی پولهای مجازی است. رمز-ارزها مثل پولهای رایج حملونقل نمیشوند؛ اما بر پایهی بلاک چین مورد معامله قرار میگیرند، ضرب (تکثیر) میشوند و عمل میکنند. اگر بهروزرسانی یک دفتر کل کسبوکار را تصور کنید، با ضرب کردن این تصویر در میلیاردها فضای داده، متوجه میشوید که بلاک چین چگونه کار میکند.
بلاک چین برای شرکتهای B2B، میتواند یک بانک مجازی باشد که نقل و انتقالات پول، سپرده پذیری، تکمیل تراکنشها و عملیات دیگری را اجرا میکند. اما عملکرد بلاک چین با بانکداری آنلاین (جایی که تجارت شما تحت نظارت، مقررات، ساعت کاری و سایر محدودیتها قرار دارد) متفاوت است.
فناوری بلاک چین چگونه به کسبوکارهای B2B کمک میکند؟
زنجیرهی عرضهی کارآمد
دربهای بلاک چین به روی همهی اعضای شبکه باز است. یکی از گزارشهای IBM یادآور میشود: «این «نسخهی اشتراکی رویدادها» میتواند به بهبود کارایی زنجیرهی عرضه، مشارکت چندجانبه و سادهسازی وضوح پردازشها بهویژه زمانی که استثنا یا اختلافی رخ میدهد، کمک کند.» بلاک چین جایگزین نرمافزارهای سنتی زنجیرهی عرضه نمیشود؛ ولی با واقعیتهای جدیدی نظیر جریان دادههای ارائهشده توسط اینترنت اشیاء کار میکند.
بهبود فرایندهای فروش
جرمی اپشتاین، کارشناس بازاریابی بلاک چین و مدیرعامل بنگاه مشاوره Never Stop Marketing میگوید: «پروسههای فروش B2B بر پایهی ارتباطات و مسئولیتها پیش میرود. عمر ارتباطات B2B بیشتر است و نسبت به فروشهای B2C، به چرخه فروش طولانیتری نیاز دارد. اعتماد، عنصر ضروری موفقیت فروشهای B2B است و فناوری بلاک چین با هزینهی بسیار پایینتری، روابط تجاری معتبری خلق میکند. او در کتاب خود (The CMO Primer for the Blockchain world) اشاره میکند که تنها ۵۰ درصد از شرکتها، اعتبار خریداران را چک میکنند یا از روشهای پرداختی امن استفاده میکنند. درحالیکه ۸۱.۵ درصد از شرکتها، بهمنظور کاهش ریسکهای معاملاتی، به سیاستهای مدیریت اعتبار روی میآورند.
سهولت و سرعت
جو مک کندریک یادآوری میکند که این سیستم دسترسی آزاد، باعث میشود واسطهها و دلالها کنار بروند و معاملات کاملاً مستقل اجرا شوند. به عبارتی با جایگزین شدن بلاک چین بهجای بانکها و پروسههای کارتهای اعتباری، این فناوری معاملات مالی را سریعتر و سادهتر میکند و هزینهی فروشندگان و خریداران B2B را کاهش میدهد.
فراتر از فینتک
شبکهی کسبوکارهای B2B در وبسایت b2bnn.com توضیح میدهد که چرا هنوز در عرصهی فین تک تأثیر بلاک چین را حس نکردهایم. بااینحال درک هاندوا پیشبینی میکند که اپلیکیشنهای B2B نیز بهزودی عرضه خواهند شد. تا سال ۲۰۱۶، پیشبینی میشد خدمات بلاک چین تنها حوزههای مالی و فنّاوری را تحت تأثیر قرار دهد. اما حالا میدانیم که بخشهای املاک و مستغلات، مدیریت هویت، پروندههای بهداشت و درمان و بسیاری از حوزههای دیگر نیز با کمک بلاک چین کارایی فوقالعادهای پیدا میکنند.
امنیت
فیبی لاکهارست تصدیق میکند بلاک چین آیندهی دنیای کسبوکار را تغییر میدهد؛ ولی یادآوری میکند که قدرت این فناوری کاملاً به کدهای آن بستگی دارد. گلدمن ساکس نیز با تأیید اعتبار بلاک چین، آن را راهی سریعتر و امنتر برای بررسی اطلاعات کلیدی و اعتمادسازی میداند. پروفسور کوین ورباخ از دانشکدهی وارتون، با اشاره به اینکه این سیستم، نقش واسطهها را از معاملات حذف میکند، از بلاک چین بهعنوان معماری جدید اعتمادسازی یاد میکند.
مجموعه مقالات بیتکوین
پسانداز واقعی
تجار B2B، چه در خردهفروشیها و چه در فروشگاههای آنلاین، از کاهش هزینههایی که به کمک بلاک چین حاصل میشود استقبال میکنند. بلاک چین در مرحلهی اول سرعت معاملات را افزایش میدهد و پرداختی مشتریان را بلافاصله به فروشندگان منتقل میکند. سرعت تبادلات به مشتریان هم منتقل میشود و رضایت مصرفکنندگان را در پی خواهد داشت. در مرحلهی بعد این فناوری با تسهیل توزیع و تدارکات، بهرهوری و سود شرکتها را افزایش میدهد. درنهایت نیز بلاک چین با دور زدن کارتهای اعتباری و سایر سرویسهای تجاری، مخارج و هزینههای کلی را کاهش میدهد که این امر روی قیمت خدمات بازتاب پیدا میکند.
سرعت فراگیر شدن بلاک چین
اغلب مردم تا زمانی که بیت کوین در صدر اخبار فناوری قرار گرفت، از بلاک چین هیچ اطلاعی نداشتند. ارزهای دیجیتال هنوز راه زیادی تا فراگیر شدن عمومی دارند؛ ولی همانطور که اپشتاین میگوید، ما در عصر شتاب زندگی میکنیم. نظرسنجیهای ماههای اخیر نشان میدهد که نسل جوان، ترجیح میدهند بجای خرید سهام و اوراق بهادار بورس، ارزهای رمزنگاریشده را بهعنوان دارایی بلندمدت خود نگهدارند. گرچه بخشی از این تغییر رویه، تحت تأثیر تب فعلی ارزهای دیجیتال است؛ اما درهرحال نمیتوان این استقبال را نادیده گرفت.
با نگاهی عمیقتر به بلاک چین و تکنولوژیهای مشابه، میبینیم که این فناوری چه تأثیراتی روی فعالیت بانکهای بزرگ، کلان داده؛ پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، مرورگرهای قدرتمند و همچنین بازیگران اصلی تجارت الکترونیک خواهد داشت. در حال حاضر IBM برای تبلیغات تلویزیونی سرویسهای ابری کسبوکار خود، از بلاک چین استفاده میکند.
نسل بعدی ارائهدهندگان و مصرفکنندگان خدمات B2B، ابزارها و زبان بلاک چین را بهخوبی میشناسند. شاید نسل بعد تمام سرویسهایی را که بر پایهی بلاک چین عمل نمیکنند، ناامن و فوقالعاده گران بدانند. شاید هم اکثر مردم حتی ندانند که از پایهی بلاک چین استفاده میکنند، اما انتظار میرود در آیندهای نزدیک، تبادلات متوسط رایگان موضوعی عادی و رایج (شبیه WiFi، اینترنت پرسرعت و تلفنهای امروزی) باشد.
در حال حاضر، سوءبرداشت روانشناسی مردم این است که فکر میکنند پلتفرمهای ارزهای رمزنگاریشده، بهجز کدهای پیشرفته هیچ محصولی برای ارائه کردن ندارند. برعکس، کارتهای اعتباری این توهم را به وجود میآورند که پول نقد در دست دارید. به همین ترتیب، صاحبان کسبوکارها نیز به روشهای قدیمی و اصول حسابداری پذیرفته همگانی (GAAP) عادت کردهاند. بنابراین تغییرات مورد انتظار بازار، با یک منحنی یادگیری همراه خواهد بود. اگرچه حوزهی تجارت الکترونیک، اولین بخشی است که از مزایای بلاک چین منتفع میشود؛ ولی فراگیر شدن این سیستم مستلزم تحولات شدید روشهای بازاریابی و فروش آنلاین است.
زمانی که مشتریان متوجه شوند بلاک چین تا چه حد هزینههای آنان را کاهش میدهد و بهکارگیری آن چقدر ساده است، رویکرد بیشتری به این فناوری خواهند داشت و بازار هم بالطبع، از این تصمیم پیروی میکند. به گفتهی اپشتاین (که روی پروژههای رمزنگاری نظیر OpenBazaar و Zcash کار میکند)، تغییرات پنج ماه دنیای ارزهای دیجیتال، معادل با تغییرات پنج سال بازار سنتی است. او معتقد است که مردم، باید از همین حالا وقت بگذارند و خودشان را برای ورود به دنیای دیجیتال جدید آماده کنند؛ زیرا این دوران گذار، سریعتر از تصور ما سپری میشود.