video thumb

نبرد بین DeFi ، CeFi و جناح محافظه کار

ما در آغاز برخی تغییرات بزرگ در دنیای مالی هستیم و با ترکیب DeFi و CeFi سرعت انتقال به آینده سریعتر خواهد بود. ما در مدرسه، اقتصاد واقعی را یاد نمی گیریم. در عوض، اقتصاد voodoo را یاد می گیریم. به عنوان مثال، به ندرت استادان بینش ارزشمندی را که مکتب اقتصاد اتریش برجسته می کند، به ما ارائه می دهند.

بنابراین افراد برای درک نحوه کار دنیای مالی باید در شرایط خود تغییر ایجاد کنند. حقیقت چگونگی ساخته شدن سیستم مالی، نحوه کار آن، اینکه چه کسی آن را کنترل می کند و غیره برای آنها یک دنیای کاملاً جدید است.

اگر واقعاً درباره حقیقت جستجو کنید و ببینید چطور همه اینها کار می کنند، ممکن است ارتباطات خاصی برقرار کنید، از جمله اینکه چرا عیسی، صرافان را از معبد اخراج کرد، چگونه انگلیس به یک امپراتوری بزرگ تبدیل شد و چرا دلار آمریکا در حال از دست دادن قدرت خرید خود است. بنابراین بسیاری از مردم روزانه از پول استفاده می کنند اما سیستم پشت آن را زیر سوال نمی برند.

دو نظریه درباره آینده دنیای مالی وجود دارد. یک نظریه این است که افراد مبتکر، فناوری پیشرفته فناوری بلاک چین، امور مالی غیرمتمرکز

در حالی که نخبگان برای سود دهی مجدد اقتصاد جهانی تلاش می کنند، استارت آپ های ارز دیجیتال در حال توسعه خدماتی هستند که با قدرتمندترین شرکت های وال استریت و بانک های مرکزی رقابت می کنند. کارآفرینان و توسعه دهندگان شروع به ساخت آنچه که آنها امور مالی غیرمتمرکز می نامند، می کنند که یک سیستم کاملاً جدید است که در آن کاربران می توانند به صورت غیرمتمرکز وام بدهند،. چند سال پیش، تنها گزینه انتخابی شما انجام این کار از طریق بانک بود.

هرچند، تا مدتی پیش فقط بانک های مرکزی می توانستند پول چاپ کنند، دیفای در حال ایجاد فناوری هایی است که در آن افراد قادر به رمزگذاری ارزهای معاملاتی خود به صورت توکن یا ارزهای دیجیتال هستند. اینترنت روند ایجاد و توزیع محتوا را غیرمتمرکز کرد. به عنوان مثال، هر کسی می تواند یک کانال YouTube داشته باشد. دیفای برای امور مالی نیز همین کار را می کند.

دیفای روند بعدی تکامل سیستم مالی است

ما زمانی طلا را به عنوان ارز جهانی استفاده می کردیم زیرا کمیاب بود. بیت کوین (BTC) این مدل کمیابی را کپی برداری کرده است. مدیچی ها در پشت اولین بانک هایی قرار داشتند که مردم را ترغیب می کردند تا طلا را در ازای یک قطعه کاغذ که نشان دهنده طلای شما بود، ذخیره کنند. آنها فهمیدند که هیچ کس هرگز بازپرداخت طلاها را به طور یکجا درخواست نمی کند، در متیجه شروع به دادن وام در ازای دارایی های خود کردند- شبیه به برخی از فناوری های دیفای امروزی. از یک منظر، با نگاهی به تاریخچه بانکداری، می توانید آینده دیفای را پیش بینی کنید.

امیدوارکننده ترین برنامه های دیفای امروزه شامل پروتکل هایی برای نرخ بهره غیرمتمرکز، استخر نقدینگی، پول ثابت و غیره است. به عنوان مثال، فرض کنید شما ۱۰،۰۰۰ دلار در بانک خود دارید و بانک ۰٪ سود یا سود منفی بابت آن پول به شما می دهد. پلتفرم های دیفای راه حل هایی را ارائه می دهند که می توانید با همین ۱۰ هزار دلار ۳ تا ۴ درصد درآمد کسب کنید.

بانک های بزرگ توسط دیفای تهدید می شوند. آنها ضد بیت کوین بودند در حالی که در پشت صحنه فناوری زیربنایی بلاک چین را آزمایش می کردند. آنها مشکوک بودند که بیت کوین می تواند تعادل را در دنیای مالی تغییر دهد. در حال حاضر، آنها در حال راه اندازی استیبل کوین ها و زیرساخت های دفتر کل توزیع شده خود هستند.

اگر به JPMorgan Chase نگاه کنید، اخیراً دفتر کل توزیع شده خود را با دولت سنگاپور راه اندازی کرده است. همانطور که به طور کلی اتفاق می افتد، مبتکران در سطح پایه دو تا سه سال از این غول ها جلوتر بودند. به همین دلیل، هنوز نمی توان گفت که بانک های بزرگ اقداماتی اساسی را برای حرکت به سوی دیفای انجام داده اند. بانک های بزرگ ابتدا بر روی راه حل های دفتر کل توزیع شده اثبات شده مانند راه حل های پرداخت برون مرزی، جایگزینی سیستم های ابری اینترنتی با سیستم های ابری دفتر کل توزیع شده و غیره متمرکز خواهند شد.

آینده امور مالی غیرمتمرکز

امروزه عوامل زیادی وجود دارند که بر آینده دیفای تأثیر می گذارند. یک مثال در این زمینه، اتریوم۲٫۰  و تلاش آن برای حل مقیاس پذیری اتریوم می باشد. موفقیت یا عدم موفقیت آن بر هر چیزی که به بلاک چین اتریوم مربوط می شود، تأثیر می گذارد.

عامل دیگر نحوه واکنش بانک ها و قانون گذاران به پدیده دیفای است. در حال حاضر، دیفای باید خود را به عنوان یک صنعت تنظیم کند. ما باید رفتار اخلاقی داشته باشیم و راه حل هایی مانند بیمه ارائه دهیم که به افراد پادمان می دهد. تا زمانی که چنین معیارهایی را توسعه ندهیم و به آنها نپردازیم، دیفای قادر به رقابت با سیستم بانکی سنتی نخواهد بود.

کارآفرینان ارز دیجیتال باید به مردم درمورد دیفای آموزش دهند تا به آنها در درک اینکه چرا این فناوری جدید می تواند به درد زندگی روزمره مردم بخورد کمک کنند. بعلاوه، پذیرش گسترده دیفای به تنهایی بعید به نظر می رسد. برخی از افراد به سادگی نمی خواهند با یک فناوری کاملا غیرمتمرکز برخورد کنند.

صنعت دیفای با درج جنبه های خاصی از دنیای مالی قدیمی در مدل کسب و کار خود سود می برد. آنجاست که ترکیبی از دیفای و امور مالی متمرکز یا CeFi ظاهر می شود.

برنامه های متمرکز و غیرمتمرکز را می توان برای ایجاد انواع جدید اقتصادی و ترغیب افراد بیشتری به استفاده از دیفای ترکیب کرد. در پایان، نباید فقط با تمام پس انداز خود به قراردادهای هوشمند اعتماد کنید. این صنعت هنوز آنقدر پیشرفته نیست.

اقتصادهای دیجیتال جدید می توانند از هر جای دنیا به وجود آیند و اشکال مختلفی داشته باشند و فرصت هایی را برای همه ایجاد کنند. دیفای در یک خلا وجود ندارد. به عنوان مثال، رشد دیفای به تکامل و عدم تمرکز فناوری به طور کلی، از جمله اینترنت و اقدامات امنیتی بستگی دارد.

علاوه بر این، سیستم مالی به سبک قدیمی رقابت سختی است. ما به عنوان یک صنعت باید در جایی که می توانیم پیشرفت کنیم صادق باشیم و درک بهتر مردم یکی از این زمینه هاست. با ترکیب DeFi و CeFi، می توانیم از یک جهان متمرکز به جهانی غیرمتمرکز انتقال پیدا کنیم و در نهایت در نبرد قدیمی بین DeFi و CeFi پیروز شویم.