تا سال گذشته، برای آلتکوینها
کلمه دستگاههای استخراج
این دستگاهها و تراشهها، قدرتی چندین برابر کارت گرافیک دارند و از نظر میزان مصرف برق، فضا و گرمایش، بسیار کارآمد تر هستند. بنابراین سرمایه داران میتوانند از این دستگاهها به طور انبوه برای استخراج و کسب سود استفاده کنند. همین موضوع باعث نگرانی توسعه دهندگان ارزهای دیجیتال میشود که میتواند شبکهها را به سمت برقراری تمرکز پیش ببرد.
بیت کوین
کنار رفتن ماینرهای کوچک موجب میشود تا شبکه به سمت تبدیل شدن به سیستمهای متمرکز حرکت کند و جهان را به نابودی در دست قدرتهای بزرگ سوق دهد. بازی تاج و تخت را به یاد دارید ؟ به محض مجهز شدن شاه شب به یک نیروی اهریمنی، دیواری که هزاران سال پابرجا بود را فروریخت ، این موضوع در دنیای ارزهای دیجیتال
عرضه ایسیک و فعالیت آن ها باعث میشود که اعتقادات به ارزهای دیجیتال کاهش پیدا کند و ارزش ذاتی آن هم به طبع آن کم میشود. افتادن انحصار استخراج به دست غولهای ثرومتمند نگرانی اصلی توسعه دهندگان است.
یکی از اعضای اصلی تیم استخراج ارزهای دیجیتال
وضعیت دنیای استخراج ارزهای دیجیتال
من توسعهدهنده راهبردی سیا (Sia) هستم. سیا یک پلتفرم ذخیره سازی ابری مبتنی بر بلاک چین
یکی از دلایل شروع پروژه اوبلیسک این بود که احساس کردیم توسعه دهندگان ارزهای دیجیتال به طور کلی دیدگاه بسیار سطحیای از دنیای استخراج دارند و برای رسیدن به درک بهتری از این فضا، بهترین راه این بود که ما خود وارد گود شویم و ماینر به بازار عرضه کنیم.
از زمان شروع پروژه اوبلیسک، ما درباره فضای استخراج چیزهای زیادی آموختهایم. مسائلی مربوط به کارتهای گرافیک، دستگاههای ایسیک و مقاومت آنها، تراشههای FPGA، برق، فارمهای استخراج و اغلب چیزهایی را که توسعهدهندگان یک ارز دیجیتال باید به آن توجه کنند را یاد گرفتیم. نمیتوانیم هر آنچه را که در تحقیقات خود فرا گرفتیم را به اشتراک بگذاریم، اما قصد داریم تا موارد بسیار کلیدی از دنیای استخراج را برای طراحان ارز دیجیتال و دیگر اعضای این جامعه بازگو کنیم.
مقاومت ایسیکها
خیلی وقت بود که در مورد توانایی ارزهای دیجیتال برای مقاومت در برابر ایسیکها بدبین شده بودیم و سفر ما به دنیای این سختافزار، مهر تاییدی بر آن بود. سختافزار بسیار انعطاف پذیر است. سخت افزارهای محاسباتی مانند پردازندهها، پردازندههای گرافیکی و حتی DRAMها همه برای استفاده کامل از پتانسیل واقعیشان برای برقراری محاسبات اصلی، سازگاری دارند. به منظور توسعه سخت افزاری اساسی، در اکثر الگوریتمهای رمزنگاری میتوان با فقط کنار گذاشتن تمام این کلیت و تمرکز بر روی یک چیز خاص، بهینه سازی قابل توجهی را ممکن ساخت.
در اکثریت قریب به اتفاق الگوریتمهای مقاوم در برابر ایسیک طراحی شده توسط مهندسان نرم افزار، گمان میشود که این الگوریتمها در مقابل یک نوع سخت افزار خاص محدودیت دارند، که کاملاً این گمان اشتباه است.
الگوریتم Equihash یکی از آن نمونهها است، زیرا افراد زیادی به این الگوریتم و توانایی آن در ضد ایسیک بودن اعتماد دارند. با این وجود ما نزدیک به یک سال است که راه ساخت دستگاههای ایسیک برای آن را کشف کرده ایم.
کلید این کار ایجاد حافظه مرتب سازی (sorting memory) است. بسیاری از طراحان الگوریتم نمیدانند که در حوزه ایسیک، شما می توانید قطعات محاسباتی و ذخیره سازی یک تراشه را با هم ادغام کنید. هنگامی که یک پردازنده گرافیکی یا همان GPU محسابات equihash را انجام میدهد، باید تمام آن را به حافظه خارج از تراشه برساند، داده ها را به هسته های محاسباتی منتقل کند، داده ها را دستکاری و اداره کند و سپس دادههای تغییر یافته را از حافظه خارجی، خارج کند.
برای equihash، دستکاری هایی که شما باید برای داده ها انجام دهید به حدی ساده هستند که حتی می توانید حافظه و محاسبات را با هم ادغام کنید، به این معنی که شما می توانید فرایند را در یک محل انجام دهید که موجب میشود به طور قابل توجهی مقدار انرژی مورد استفاده برای انتقال داده ها به عقب و جلو و همچنین زمان این کار کاهش یابد و این به معنای سرعت و کارآمدی بالاتر است.
وقتی شرکت بیت مین برای الگوریتم equihash دستگاههای قدرتمند ایسیک منتشر کرد، ما ذرهای تعجب نکردیم. این درحالی است که دستگاههای ایسیک بیت مین عملا ۵ تا ۱۰ برابر عملکرد ضعیف تری نسبت به انتظارات و مطالعات ما داشتند. دلایل متعددی برای این امر وجود دارد، اما به طور کلی ما معتقدیم که در ماههای آینده دستگاههای به مراتب قدرتمندتری برای equihash عرضه خواهد شد.
ما همچنین در ضعف طراحی ethash (الگوریتم اصلی اتریوم
شما همیشه قادر خواهید بود یک سخت افزار سفارشی ایجاد کنید که بتواند سخت افزار هدف را از کار بیاندازد. اغلب کسانی که از مقاومت در برابر ایسیکها اظهار نظر میکنند، توانایی و انعطاف پذیری در مهندسی سخت افزار را دست کم میگیرند. برای هر الگوریتمی، همیشه یک مسیر وجود دارد که مهندسان سخت افزار میتوانند با استفاده از آن یک سخت افزار هدف را از دو خارج کنند.
مقاومت با هاردفورک
بسیاری از مردم بر این باورند که محاسبات به سه دسته تقسیم می شود: پردازنده (CPU)، کارت گرافیک (GPU) و ایسیک (ASIC). برای عموم مردم، این دستهها دیده میشوند، اما در جهان تراشهها فقط یک تراشه وجود دارد: ASIC. به طور کلی، انویدیا، اینتل و سایر شرکت ها محصولات خود را به صورت ایسیک اراپه می کنند. دستهبندی هایی در بین عام شناخته میشوند، مهر تاییدی بر انعطاف پذیری بسیار زیاد ASIC است. (برای درک این موضوع بهتر است تا مفهوم ایسیک را بدانید. ASIC مخفف عبارت Application-specific integrated circuit به معنای مدارهای مجتمع با کاربرد خاص است. این بدین معناست که هر مدار مجتمعی که برای یک کاربرد خاص ساخته شود، نوعی ASIC است.)
برای اینکه انعطاف ایسیکها بیشتر درک شود، از مقیاس ۱ تا ۱۰ استفاده میکنم. در یک طرف، یک پردازنده (CPU) اینتل را به عنوان ۱ در نظر میگیریم. در سوی دیگر ایسیک بیت کوین را ۱۰ در نظر میگیریم. طراحان سخت افزار امکان ایجاد تراشه هایی در این مقیاس را دارند. هر چه از ۱ به سمت ۱۰ حرکت میکنید، انعطاف پذیری و سازگاری قابل توجهی را از دست می دهید، اما عملکرد قابل توجهی به دست خواهید آورد. هر چقدر که انعطاف پذیری کاهش مییابد تلاش و زحمت توسعه هم بیشتر میشود. در این مقیاس یک کارت گرافیک در عدد ۲ قرار دارد.
به طور کلی، ما شاهد وجود محصولاتی که در مقیاسی دور از CPU و دستگاههای غیرمنعطف ASIC باشند، نیستیم. زیرا در اکثر موارد مهندس سخت افزار لازم نیست برای چیزی که در ذهن دارد خیلی به سمت ایسیک بیت کوین پیش برود. فقط در مورد ساخت دستگاه استخراج است که مهندس باید تلاش زیادی را به کار گیرد تا بتواند از کمترین انعطاف پذیری، بیشترین عملکرد را بگیرد.
دو نمونه از محصولاتی که در مقیاسی دور از CPU و به صورت ایسیک استخراجی طراحی شده اند، تراشه های بایکال و تراشه TPU Google است. در این تراشهها انعطاف پذیری برای محاسبات کلی کم شده است اما برای یک سری محاسبات خاص عملکردی به شدت بهتر از پردازنده و کارتهای گرافیک دارند.
در مورد تراشههای بایکال نکات جالبی وجود دارد. آنها به قدری خوب هستند که می توانند برای بسیاری از ارزهای دیجیال به راحتی جایگزین کارتهای گرافیک قدیمی شوند. به نظر میرسد این تراشهها بتوانند در مقابل هاردفورک ها هم مقاومت کنند.
استراتژی مقاومت در برابر ای سیکها با استفاده از هاردفورک، توان زیادی را طلب میکند و خیلی تضمین موفقیت برای آن وجود ندارد، زیرا طراحان حرفه ای تراشه، توانایی هر نوع انعطاف پذیری ممکن را دارند. این تغییرات خیلی بر قدرت عملکرد ایسیک ها تاثیر گذار نیست و شاید به مقدار خیلی کم از قدرت آنها بکاهد. توسعهدهندگان مونرو هم برای مقاومت در برابر ایسیکها با هاردفورک اقدام کرده اند اما ما ایمان داریم که بازهم امکان ساخت دستگاه ایسیک مقاوم در برابر هاردفورک و با کاهش عملکرد مختصر وجود دارد.
الگوریتم Equihash سه پارامتر اصلی دارد. استخراج Zcash با یک انتخاب خاص از این پارامترها انجام میگیرد و هرگونه هاردفورک برای خلاصی Zcash از ایسیک به احتمال زیاد شامل تغییر در یک یا همه این پارامترها خواهد شد. ما توانستیم برای دستگاههای ایسیک Equihash، نوعی معماری خاص ارائه دهیم که می تواند به صورت کامل از هرنوع هاردفورکی پشتیبانی کند و هر پارامتری را برگزیند. این یعنی اینکه هیچ هاردفورکی به حدی قوی نیست که بتواند تراشههای ما را از جریان خارج کند. با وجود این همه انعطاف پذیری، ما معتقدیم که ایسیک ما می توانست در برابر کارتهای گرافیک بسیار قوی تر و کارآمد تر عمل کند. اما متاسفانه برای ساخت انبوه دستگاههای استخراج Equihash، حامی مالی پیدا نکردیم و طرح ما متوقف شد.
نتیجه نهایی بازهم قدرت واقعی ایسیکها را مشخص کرد. خیلی از مردم از قابلیت انعطاف پذیری بسیار بالای ایسیکها بی اطلاع هستند و نمیدانند که هاردفورکها توانایی مبارزه با این تراشهها را ندارند. هاردفورک گاهی اوقات کارساز است اما این همیشگی نیست.
ایسیکهای مخفیانه مونرو
چند ماه پیش، به طور علنی افشا شد که یک سری دستگاه ایسیک برای استخراج مونرو به صورت مخفیانه توسعه داده شده است. منابع موثقی به من گفته اند که از اوایل سال ۲۰۱۷ این دستگاههای ایسیک شروع به کار کرده اند. این یعنی پیش از افشای حقیقت، این دستگاهها به مدت یک سال مونرو استخراج کرده اند. این کار به حدی سودآور بوده که تمایلات به سمت ساخت مخفیانه ایسیک برای ارزهای دیجیتال دیگر بالا گرفته است.
طبق برآوردها، ماینرهای ایسیک مونرو که به صورت مخفیانه فعالیت میکردند، بیش از ۵۰ درصد قدرت هش شبکه را تشکیل داده بودند، اما هیچکس متوجه نشده بود (یا نخواستند که متوجه شوند). در طی آن دوره به نوعی میتوان گفت که مونرو به یک شبکه متمرکز در دست گروهی کوچک از ماینرها تبدیل شده بوده و هر لحظه امکان حملات ۵۱ درصد وجود داشته است.
به نظر می رسد که هارد فورک مونرو توانسته این ایسیک ها را متزلزل کند. به اعتقاد من طراحان آن ایسیکها تلاشی برای انعطاف پذیری دستگاههای خود نکرده اند، اما حالا که مونرو برنامه تغییر دو ساله اثبات کار خود را ارائه کرده است، ممکن است دوباره شاهد فعالیت دستگاههای ایسیک ارتقا یافته به صورت مخفیانه باشیم. پاداش بلاک مونرو به حدی بالا است که هرکسی را برای ساخت دستگاه ایسیک وسوسه می کند.
حدس قوی من این است که شاهد دور دیگری از ساخت مخفیانه دستگاههای ایسیک باشیم و این ایسیکها به حدی باید انعطاف پذیر باشند تا از هاردفورکهای شش ماهه مونرو در امان بمانند.
ایسیکهای مخفیانه دیگر
ما شایعات زیادی از ایسیکهای مخفی دیگر شنیده ایم. مالکان این ایسیکهای مخفی، تمایل زیادی به صحبت درباره آنها ندارند. اما از مارس ۲۰۱۸، شایعاتی از ایسیک های مخفی مخصوصا برای Equihash و Ethash، و همچنین برای ارزهای دیجیتال کوچک به گوش میرسد.
من مطمئنم که قبل از اعلام رسمی شرکت بیت مین برای انتشار دستگاه ایسیک زیکش، سه گروه بزرگ، به طرز مخفیانه استخراج زیکش با دستگاههای ایسیک را آغاز کرده بودند.
ما فارمهای استخراجی را میشناسیم که حاضرند برای دسترسی انحصاری به نقشههای خاص ارزهای دیجیتال مدنظرشان، میلیونها دلار پول پرداخت کنند. حتی ارزهای دیجیتال رده پایین هم میتوانند برای سازندگان دستگاههای ایسیک مخفی انحصاری، میلیونها دلار سود به ارمغان آورند. به طورکلی یک صنعت غیررسمی زیرزمینی در بحث استخراج مخفیانه به وجود آمده است. این صنعت بسیار سودآور است و حتی زمانی که اتفاقات بزرگی برای جلوگیری از آن میافتد (مانند هاردفورک ورت کوین)، تلاش برای شروع دوباره این کار به موفقیتش میارزد.
با توجه به این نکات، اغراق نیست که بگوییم هر ارز دیجیتال مبتنی بر اثبات کار که پاداش بلاک سالانه آن بیش از ۲۰ میلیون دلار باشد، سال گذشته حداقل یک گروه ماینر مخفی با دستگاههای ایسیک داشته است.
بازی ایسیک به یک بازی پچیده تبدیل شده ، زیرا پای پول زیادی در میان است. حتی کوچکترین ارزهای دیجیتال هم می توانند دها میلیون دلار سوددهی داشته باشند که یک توجیه قوی برای تمام ریسکهای این کار است.
قرار گرفتن در معرض سازنده
تولیدکنندگانی مانند شرکت بیت مین که به صورت عمومی دستگاه ایسیک میفروشند، برای جلب رضایت مشتری مایل هستند که از برنامه توسعه دهندگان یک ارز دیجیتال آگاه شوند و از خطراتی مانند هاردفورک های مقابله کننده با ایسیک در امان باشند. به عنوان مثال، شرکت بیت مین برای عرضه دستگاه استخراج A3 (برای استخراج ارز دیجیتال سیاکوین ) به بازار، کمتر از ۱۰ میلیون دلار هزینه کرده بود. در کمتر از ۸ دقیقه پس از اعلام خبر عرضه این دستگاهها، شرکت بیت مین ۲۰ میلیون دلار فروش داشت. یعنی این شرکت فقط در چند دقیقه توانست دو برابر هزینه تولید و طراحی این دستگاه ها را کسب کند.
در این مورد بیت مین هیچ آسیبی نخواهد دید چون به سیا و توسعه دهندگان آن سود میدهد. بنابراین توسعه دهندگان اقدامی در خلاف جهت منافع این شرکت انجام نخواهند داد. این موضوع برای دستگاههای استخراج مونرو هم صدق میکند. تا زمانی که مونرو از ارائه هاردفورک برای جلوگیری از ایسیکها خبر داد، بیت مین اشاره ای به این موضوع نکرده بود و به نظر میرسد فروش اولیه دستگاههای استخراج مونرو به حدی بوده که هزینهها و سود خالص شرکت بیت مین را تامین کند.
بازی استخراج به شدت به نفع تولید کنندگان است. آنها کنترل تولید و عرضه را در دست دارند و بیش از هر شخص دیگری از وضعیت فعلی این صنعت باخبر هستند. سودآوری یک ماینر به متغیر های زیادی بستگی دارد که سازنده بدون هیچ شفافیتی قادر به کنترل آنها است.
در مورد دستگاه استخراج دیکرید هالانگ (Halong) ، در سایت رسمی هالانگ اعلام شد که فروش این دستگاههای ۱۰ هزار دلاری به اتمام رسیده و هیچ اشاره ای به تعداد دستگاههای تولید شده نشده بود. پس از آن مشاهده شد که بیش از ۵۰ درصد پاداش استخراج، به یک آدرس خاص که مربوط به شرکت هالانگ است، منتقل میشود و این یعنی آنها از دستگاههای خودشان کسب سود میکردند. تحقیقات ما نشان میدهد که کل هزینه تولید این دستگاه ۱,۰۰۰ دلار است و این یعنی هر شخصی که ۱۰ هزار دلار برای خرید آن پرداخت کند، سود بزرگی برای ساخت ۹ دستگاه استخراج دیگر به این شرکت میرساند. فراتر از این، خریدار نمیداند چند تا از آنها فروخته شده تا بداند در هنگام فعالیت همه آنها، سختی شبکه به چه حدی خواهد رسید. سازنده میداند که آیا خریدار قادر به بازگشت سرمایه خود هست یا خبر اما خریدار هیچ اطلاعی از آن ندارد. خریدار به سازنده اعتماد کرده است.
اگر یک ارز دیجیتال مانند سیاکوین، پاداش بلاک ماهیانه ۱۰ میلیون دلاری داشته باشد و فرض کنیم دستگاههای ساخته شده بتوانند تا پاداش بلاک ۱۲۰ میلیون دلار دوام داشته باشند، شاید تصور کنید که یک شرکت فقط بتواند تا ۱۲۰ میلیون دلار از این دستگاهها سود کند، اما تولید کنندگان راه دیگری پیش رو دارند.
در جریان دستگاه استخراج A3 شرکت بیت مین، ابتدا یک دسته کوچک از این دستگاهها با زمان تحویل خیلی سریع (کمتر از ۱۰ روز) به عموم مردم فروخته شد. پس از مدتی کوتاه، یوتیوب پر شد از ویدئو های کسانی که این ماینرها را خریده بودند و روزانه ۸۰۰ دلار از آن کسب درآمد داشتند. این باعث ایجاد یک تب داغ برای خرید A3 شد و بیت مین دومین دوره فروش خود را با موفقیت چشمگیر به پایان برد.
دقیقا نمی دانیم که چه تعداد واحد A3 به فروش رسیده است اما مطمئنیم که فروش دستگاههای A3 برای شرکت بیت مین سودی به مراتب بیشتر از کل پاداش بلاک ممکن از طریق استخراج با A3 داشته است. این یعنی بیت مین بیش از ۱۰۰ میلیون دلار از فروش این دستگاهها کسب کرده درحالی که میدانسته برای خریداران، پاداش بلاک آنقدر زیاد نیست که همه بتوانند سرمایه خود را برگردانند. و این اولین بار نیست، آنها قبلا هم از این کارها کرده اند. ما آن را طغیان می نامیم، و این یکی دیگر از نمونه های نامطلوب خطرناک بین تولید کنندگان و مشتریان است.
تولید کنندگان دستگاههای استخراج ارز دیجیتال، ماشین های چاپ پول را به فروش میرسانند. یک شرکت تنها وقتی دستگاههای چاپ پول را به فروش میرساند که بداند با فروش آنها سود بیشتری نسبت به استفاده از آنها میبرد. خریدار باید اینکه چرا سازنده به جای استفاده از این دستگاهها، آنها را به فروش میرساند را درک کند.
برای اینکه یک تولید کننده به جای استفاده از یک دستگاه چاپ پول، آن را به فروش برساند، چند دلیل عمده وجود دارد. اولین دلیل سرمایه است – تولید، یک فرآیند پرهزینه و زمانبر است. اگر تولید کننده پول کافی برای ساخت واحدهای تولید شده خود نداشته باشد، پس واحدهای آماده را میفروشد و از پول آن برای تولیدات جدید استفاده میکند. داستان این است که اغلب اوقات، تولید کنندگان سود آینده خود را برای کسب سود امروز میفروشند، که در دنیا اقتصاد این یک اصل رایج است.
یکی دیگر از دلایلی که سازنده به جای استفاده از دستگاهها آن را به فروش میرساند، هزینه برق برای فعالیت آنها است. ممکن است هزینه برق تولید کننده بالا باشد اما فرد دیگری برق ارزان این کار را داشته و حاضر به پرداخت پول برای خرید دستگاه باشد. با این حال، اکثر تولید کنندگان برق خوبی را در اختیار دارند و به جز در مواردی خاص مانند داشتن برق رایگان، تولیدکنندگان در این زمینه تواناتر هستند.
و در نهایت، ممکن است دلایل دیگری برای کسب سود سریع به جای سرمایه گذار بلند مدت از جانب تولیدکننده وجود داشته باشد. به عنوان مثال عدم اطمینان از آینده ارزهای دیجیتال یا کم بودن عمر بازدهی دستگاههای استخراج (حداکثر دو سال) دو مورد از این دلایل هستند.
چابکی سازنده
در دنیای توسعه تراشه های سنتی، از کلید خوردن کارتا ارائه یک تراشه، حدود دو سال زمان صرف میشود. در مورد دستگاههای استخراج سیا و دیکرید که ما ساختیم، از زمان کلید زدن پروژه تا ارائه محصول حدود ۱۳ ماه زمان صرف کردیم. اما اگر مجبور بودیم دوباره همان کار را انجام دهیم، ۹ ماهه تمامش میکردیم.
بخش بزرگی از وقت روی مسیرگزینی (full-custom routing) روی تراشه صرف میشود. یک فرآیند توسعه بسیار سریع تر به نام مکان و مسیر (place-and-route) نیز قابل انجام است که حدود سه ماه از زمان مورد نیاز برای توسعه تراشه کم میکند، اما در این فرایند، تراشه هایی تولید شده ۲ تا ۵ برابر کند تر از روش مسیرگزینی هستند. مطمئننا اگر ما از روش مکان و مسیر استفاده میکردیم، میتوانستیم زمان ارائه محصول را به ۶ ماه کاهش دهیم.
بر اساس مشاهدات ما، شرکت بیت مین برای ساخت دستگاههای A3، حدود ۵ ماه وقت صرف کرده و شرکت هالانگ برای مدل B52 ماینرهای خود ۹ ماه وقت صرف کرده بود. باتوجه به عملکرد نسبتا پایین این دستگاهها، حدس ما این است که این شرکتها از روش مکان و مسیر برای ساخت تراشه استفاده کرده اند.
این زمانبندیها برای ساخت یک تراشه از ابتداست. حالا اگر هدف دور زدن یک هاردفورک باشد، همان زمانهم بسیار کوتاه تر خواهد بود. اگر نیاز به بهبود یک تراشه باشد، کلید های میانبر زیادی برای کاهش زمان توسعه وجود دارد. برای تغییر طراحی یک تراشه همیشه زمان کمتری نسبت به شروع آن از ابتدا نیاز است. یک تیم خوب میتواند در کمتر از ۲ هفته طراحی یک تراشه را برای دور زدن هاردفورک تغییر دهد و پس از آن در کمتر از ۴۰ روز با کار ساخت تراشههای بهبود یافته تمام میشود. یک هفته هم زمان برای بسته بندی تراشه ها مورد نیاز است و پس از مونتاژ توسط تولید کننده، همه چیز برای شروع استخراج فراهم میگردد.
اگر تمام شرایط و اصول برقرار باشد، در کمتر از ۷۰ روز امکان تطابق با هاردفورک و شروع دور جدید استخراج وجود خواهد داشت. بیت مین نهایتا برای تطابق یک تراشه با هاردفورک ۵ ماه زمان صرف میکند. شرکتهای دیگر هم که قدرت بیت مین را ندارند، حدود یک الی سه ماه زمان بیشتری برای کار میگذارند.
صرفهجویی به مقایس
در حال حاضر بعضی از مردم وضعیت صرفه جویی با مقیاس را به خوبی درک نمیکنند. هرچه پول بیشتری صرف می کنید، تاثیر هر دلار بیشتر میشود. این اثر در سطوح مختلف مقیاس حفظ میگردد.
ساده ترین راه برای صرفه به مقیاس، افزایش حجم سفارشات است. به عنوان مثال برای سفارش ۱۰۰ هزار قطعه گرمابر (heatsink) برای شما یک قیمت خاص تعیین میشود اما اگر ۱ میلیون گرمابر سفارش دهید، قیمت بهتری در انتظاراتان خواهد بود. همانطور که سفارشات افزایش مییابند، هزینه نسبی شما کاهش پیدا میکند. این اثر تقریبا برای تمام قطعات سخت افزاری وجود دارد.
در برخی مواقع برای تولیدکننده خرید تمام ظرفیت منطقی است. بخش عظیمی از هزینه تولید به تجهیزات مربوط میشود. تجهیزاتی که ۵۰ درصد مواقع بدون استفاده هستند، نسبت به آنهایی که ۱۰۰ درصد فعال هستند، از نظر هزینه مکمل، دو برابر به صرفه تر هستند. همانطور که سفارشات افزایش مییابند، می توان از تجهیزات کنار گذاشته خود آرام آرام بهره برد و هزینههای کلی را کاهش داد.
همین موضوع برای سازنده تجهیزات هم صدق میکند. اگر مقیاس تولید شما به حدی برسد که به طور مداوم در حال سفارش تجهیزات باشید، سازنده تجهیزات هم مجبور است برای انجام سفارشات شما از ۱۰۰ درصد تجهیزاتش استفاده کند و به همین ترتیب تجهیزات به صورت سریع و ارزان به دست شما میرسد.
و این فقط یک آغاز است. در هر قدم، هر ارائه دهنده، سازنده و… معمولا ۳۰ درصد کالاهای مورد نیاز خود را به صورت حاشیه ای خریداری میکند. اگر پول کافی موجود باشد، میتوان حاشیه ها را حذف کرده و به سود بالاتری دست یافت.
یک سخت افزار برای تولید گامهای زیادی را طی میکند. فرایندی به شکل تهیه مواد خام مانند آهن و روغن، پالایش این مواد و سپس تبدیل آنها به قطعات پایه برای تولید محصولات اصلی در انتظار تمام قطعات است . برای ساخت این قطعات پایه بیش از ۶ ماه زمان نیاز است و البته تامین کنندگان معمولا تعداد زیادی از آن ها را در انبار نگهداری میکنند تا بتوانند با دریافت هزینه بیشتر، زمان تحویل را کاهش دهند. در هر گام واسطهها و ناکارآمدیهای زیادی وجود دارد. اگر محصول خاصی با حجم و مقیاس مناسب برای هماهنگ سازی با زنجیره تامین داشته باشید، میتوانید هزینههای خود را کاهش دهید و به سطح بالایی از مقیاس صرفه جویی برسید.
برای درک بهتر به این ارقام توجه کنید. با صرف ۱۰ برابر پول، حدود ۳۰ درصد در هزینههای نسبی صرفه جویی میشود. به عبارت دیگر، اگر فردی ۱۰۰ میلیون دلار در ساخت واحدهای استخراج هزینه کند، هر واحد برای او حدود ۵۰۰ دلار هزینه میبرد. حالا اگر این فرد ۱ میلیارد دلار هزینه کند، این هزینه به ۳۵۰ دلار کاهش مییابد و اگر ۱۰ میلیارد دلار هزینه شود، قیمت هر واحد به ۲۴۵ دلار کاهش مییابد. با صرف هزینه، هم تولیدات بیشتر میشود و هم هزینههای کلی کمتر میشوند و این یعنی سود بیشتر.
بازی کثیف
وقتی ما شرکت اوبلیسک و ساخت ماینرها را شروع کردیم، منابع متعددی به ما درباره بازی کثیف شرکت بیت مین هشدار میدادند که اگر در چین اقدام به ساخت کنیم، شکست خواهیم خورد.
با توجه به همین موضوع، این مسئله را با تمام شرکای خود مطرح کردیم و به صورت محرمانه با یک شرکت آمریکایی که در چین امکانات داشت، وارد همکاری شدیم. به دلیل هزینههای تولید بسیار پایین در چین نسبت به آمریکا، این همکاری برای ما خیلی فوقالعاده بود.
ما هر چیزی که به برند ما یعنی اوبلیسک مرتبط بود را اعم از اطلاعات داخلی و خارجی سایت، مخفی کردیم و بسیار مراقب بودیم.
در حالی که ما برای همکاری با شرکتهای بیشتری آماده میشدیم، یک شب تولید کننده به دفتر ما آمد و با کمی هشدار و توضیح به ما گفت که نمی تواند با شرکت ما کار کند. درست همانطور که دوستانمان هشدار داده بودند، تولید در چین شکست خورد و این برگشت برای ما ۲ میلیون دلار هزینه داشت.تولید کننده و با هشدار یا معقولانه توضیح داد که آنها نمی توانند برای ما تولید کنند.
ما هیچ مدرکی مبنی بر دخالت بیت مین در این ماجرا نداریم. با شرکتهای دیگر هم در این مورد صحبت کردیم و برای آنها هم چنین اتفاقی رخ داده بود و البته آنها هم مدرکی دال بر دخالت بیت مین نداشتند. برای قراردادن این قسمت از پست دچار تردید بودم چون واقعا به جز چندین هشدار مدرک دیگری در اختیار ندارم.
به طور کلی در این صنعت بازی کثیف بیت مین با همهی رقبای خود ثابت شده است.
فارم های استخراج
مزارع یا فارم های استخراج شاید یکی از معدود مناطقی باشند که تولید کنندگان در آن تسلط ندارند. برق خوب در سراسر جهان توزیع شده است. از سوی دیگر، شرکت های بزرگ نمیتوانند سیستمی با هزینه برق کمتر از تمام دنیا ایجاد کنند. همچنین، ارزان ترین برق ها و دیتا سنترهای سراسر جهان توسط گروههای کوچکی کنترل میشوند که شخصا بیشترین برق یا هش ریت را در اختیار ندارند.
طبق تحقیقات من، یک فارم حرفه ای متوسط تقریبا بین ۴ تا ۶ سنت برای هر کیلووات ساعت برق میپردازد و ۳ الی ۶ سنت هم صرف مدیریت و تعمیر و نگهداری می کند. برای یک فارم متوسط رو به بالا حدودا برای هر کیلووات در ماه، ۵۰ دلار هزینه میشود. با افزایش راهکارها و رشد این صنعت، انتظار می رود این میزان در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به ۳۵ دلار برای هر کیلووات در ماه برسد. بر اساس تحقیقات ما، کسانی که برای هرکیلووات در ماه بیش از ۸۰ دلار بپردازند، شکست خواهند خورد، مگر اینکه در سال آینده قیمت ارزهای دیجیتال به شدت افزایش یابد.
بر اساس مشاهدات، به نظر میرسد که ۲۰ درصد از ماینرها هزینه ای کمتر از ۳۵ دلار برای هر کیلوات در ماه پرداخت میکنند و ۵ درصد از آنها هزینه ی برقی کمتر از ۲۰ دلار دارند. بر اساس براوردهای انجام شده، اگر قیمت بیت کوین به طور قابل ملاحظه ای کاهش یابد، این نوع فارم ها میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند و کسانی که بیش از ۵۰ دلار برای هر کیلووات بر ماه پرداخت میکنند، مجبور به خاموش کردن دستگاههای خود خواهند شد.
میتوان گفت که بیت مین در فارم های خود از برق ۳۰ دلار برای هر کیلووات در ماه استفاده میکند. به این ترتیب، آنها در استخراج برق و امکانات بسیار خوبی در اختیار دارند اما در رده های بالای کسب سود از آن قرار ندارند.
تراشه مهم نیست
به نظر میرسد که بیشترین سرمایههای مالی و زمانی به تراشه اختصاص داده شده است. طبق آنچه که ما دیده ایم، تراشه حتی نیمی از قضیه هم نیست. بنابراین، تراشه مهم است، اما داشتن بهترین تراشه لزوما به معنای بهترین سازنده بودن نیست.
به عنوان یک ماینر، هدف نهایی این است که از کم هزینه ترین تراشه،بیشترین قدرت هش به دست آورده شود. تراشه سریعتر و کارآمدتر بدین معناست که برای دریافت هشریت، هزینه کمتری طلب میکند. اما هزینه فقط برای تراشه و برق نیست. کنترلرها، منبع تغذیه، کابلها، پورت ها و … هم نیاز به صرف هزینه دارند.
در نتیجه تراشه فقط بخشی از هزینه ی استخراج موفقیتآمیز است. فکر نکردن به تمام جزئیات کار باعث شکست میشود. یکی از دلایلی هم که شرکت Butterfly Labs شکست خورد، همین بود. تراشههای این شرکت بسیار قدرتمند بودند اما صدها وات گرما تولید میکردند. این درحالی بود که تراشه های بیت مین فقط ۶ وات گرما تولید میکردند. بیت مین با استفاده از چند گرمابر مشکل را حل کرده بود اما شرکت باترفلای مجبور به استفاده از یک سیستم خنک کننده قدرتمند شد که در نهایت باعث افزایش هزینه برق، ناکارآمدی و شکست شرکت شد.
بیت مین بسیار تاثیرگذار است
مردم بیت مین را دست کم میگیرند. بله، آنها بیشترین منابع مالی را در اختیار دارند. آنها از لحاظ صرفه اقتصادی در برترین مقیاس هستند. اما آنها همچنین تسلط بالایی هم دارند زیرا آنها سریعتر از هر شرکت دیگری وارد بازار شدهاند. آنها تسلط دارند چون دارای بهترین توسعه دهندگان تراشه هستند. آنها چیره هستند؛ زیرا در دهها مکانی که مردم از آن آگاه نیستند سرمایه گذاری کرده اند. آنها بهترین کارمندان را استخدام می کنند و حقوق ویژه ای به آنها می پردازند و برای برتر بودن و برتر ماندن به سختی کار میکنند.
تمام ماجرا این بود. بسیاری از افراد تصور میکنند که موفقیت بیت مین فقط به دلیل بازی کثیف آنهاست و بدون آن کاری از پیش نخواهند برد. اما این درست نیست. آنها کثیف هستند زیرا این هم راهی برای پیش بردن کسب و کار آنها به جلو است. هر کار دیگری که آنها انجام میدهند، بسیار سنجیده است. برای درک استخراج، باید بدانیم این نهاد که امروزه دنیای استخراج را کنترل میکند،یک نهاد تاثیرگذار، بسیار ماهر و از صافی رد شده است.
نتیجه
بهترین چکیده برای این همه مطلب این است که استخراج مختص به بازیگران بزرگ است. هر چه پول بیشتری خرج کنید، برتری بیشتری خواهید داشت و تغییر این معادله آسان نیست. با این سبک از اجماع، نتیجه ای بهتر از این حاصل نخواهد شد. بهترین حالتی که میتوان متصور شد این است که ۲ یا ۳ بازیگر بزرگ با وضعیتی برابر وجود داشته باشند اما برای دهههای آینده احتمالا شاهد رقابت تولیدکنندگان زیادی نخواهیم بود. تولید و ساخت دستگاههای استخراج ما را به سمت برقراری تمرکز پیش میبرد.
اگر چه این خبر دلسرد کننده است اما این پایان جهان برای بیت کوین یا دیگر ارزهای دیجیتال مبتنی بر اثبات کار نیست. تمرکززدایی هش ریت ها باید باقی بماند، اما شمار زیادی از انگیزه ها و مکانیسم های دیگر در این بازی وجود دارد باعث ماندگاری تولید کنندگان انحصارطلب میشوند. یک نمونه عالی از این وضعیت، Segwit2x برای بیت کوین بود. بیش از ۸۰٪ از دارندگان قدرت هش شبکه به طور آشکار حمایت خود را برای Segwit2x اعلام کردند که سوء استفادهها را به طرز شگفت انگیزی کاهش میداد اما این طرح به طور کامل با شکست مواجه شد.
ابزارهای دیگری برای توسعه دهندگان و جوامع ارز دیجیتال به منظور مقابله با قدرت هش خصمانه فراهم هستند که از آنها میتوان به هاردفورکها و شکافها اشاره کرد. صاحبان هش ریت این را می دانند و در نتیجه دقت میکنند که طمعشان باعث طغیان و از بین رفتن سودشان نشود. اکنون که میدانیم در حال حرکت به برقراری تمرکز هستیم، میتوانیم آگاهانه برای جلوگیری از بحران تلاش کنیم.
و در انتها شاید راهکار ، استفاده از اثبات سهام باشد !
ویدئو زیر در مورد تفاوتهای اثبات انجام کار و اثبات سهام اطلاعات بیشتری به شما میدهد :