«اسکات استورنتا» از جمله کارشناسان ارشد شرکت سرمایه گذاری یوگن است که به عنوان یک موسسه فعال در امر سرمایه گذاری مبتنی بر بلاک چین فعالیت دارد. وی همچنین مسئولیت یک پروژه پژوهشی در خصوص طرح اولیه بیت کوین ساتوشی ناکاموتو را نیز بر عهده دارد. وی به تازگی گفتگویی مفصل با نشریه CoinDesk داشته که در ادامه مطلب حاضر، نگاهی به محتوای سخنان وی در گفتگو خواهیم انداخت:
بیایید این را بپذیریم. امسال سالی دردناک و پیچیده برای بلاک چین بود. ارزهای دیجیتال با شکست مواجه شدند. شورای امنیت مبادلات مالی آمریکا بر سر عملکرد ICOها خراب شد. کار بسیاری از پروژههای مرتبط با این موضوع نیز متوقف شد.
از همه مهمتر اینکه کسی که ادعا میکند همان ساتوشی ناکاموتو است، باعث شد تا قیمت بیت کوین به زیر هزار دلار سقوط کند. و نهایتا یکی از بدترین اتفاقات، از دست دادن «تیم می» بود که برای خود من و بسیاری دیگر ار فعالان در صنعت بلاک چین ، منبع فکری به حساب میآید.
اما سوال اینجاست که چرا با این وجود من هنوز لبخند میزنم؟ دلیلش این است که من چیزهایی را میدانم که مخاطبان شما از آن با خبر نیستند. من چشم انداز بلند مدت را مد نظر قرار میدهم. ما به عنوان جامعه ارزهای دیجیتال، امروز شاهد دهمین سالگرد انتشار طرح اولیه ساتوشی هستیم. سال آینده هم برای من، سالگردی دیگر به حساب میآید. یعنی ۲۰۱۹ سالی است که من و «استوارت هبر»، سی سال پیش کار مشترک خود را بر روی آنچه امروز به آن بلاک چین میگویند آغاز کردیم.
از این منظر، مشکلاتی که سال گذشته بر سر راه صنعت بلاک چین ایجاد شد، مانعی جدی بر سر راه ارزش این صنعت به حساب نمیآید. از سرویسهای مالی گرفته تا رسانههای اجتماعی، از سرویسهای مبتنی بر بانکداری ارزهای دیجیتال گرفته تا به راه انداختن سرمایههای واقعی جاری، همه و همه فرصتهایی برای ما به وجود آوردند. و من به عنوان کارشناس ارشد سرمایههای خطر پذیر بلاک چینی، در اینجا به شما توصیه میکنم که چگونه ده ها میلیون دلار از سرمایه خود را در سال آینده در بخش بلاک چین به کار بگیرید:
جامعه را به من نشان دهید
در حقیقت بخشهای موفق بلاک چینی تنها بر تکنولوژی بلاک چین مبتنی نبودهاند، بلکه آنها کار خود را در قالب یک جامعه یا انجمن آغاز کردند.
بنابراین، «تیم می» و دیگر اعضای جامعه ارزهای دیجیتال به ایجاد حس مشترک در خصوص یک هدف در میان اعضای جامعه کمک کردند. تا جایی که جهش قیمت اولیه بیت کوین بیش از کار ساتوشی، به ایجاد این جامعه و حس مشترک در آن باز میگردد. البته این نکتهای است که اغلب آنهایی که در دوران پیش از بیت کوین در میان اعضای جامعه ارزهای دیجیتال حضور نداشتند، درک نمیکنند و همین باعث میشود تا محاسبات اشتباهی در خصوص منطق پشت افزایش قیمت اولیه بیت کوین داشته باشند. از آنجاکه مبادلات بیت کوین در ابتدا مستقیما بین خود اعضای این جامعه انجام میشد، بنابراین ضعف و قدرت این ارز دیجیتال نیز برای همه اعضا بود و نه تنها شخص فروشنده یا خریدار.
تلاشهای اخیر به کار بسته شده در صنعت بلاک چین از درون یک جامعه آغاز شد که منافع و اهداف مشترک با یکدیگر داشتند. این موضوع، راز اساسی پیشرفت بلاک چین بود.
راه حل مشکلات اخیر را به من نشان بده
بلاک چینهای موفق به دنبال ارائه راه حل در زمان بروز مشکل نیستند، بلکه آنها میکوشند در کنار حل مشکلات فعلی، زمینه ایجاد آن مشکل را نیز از بین ببرند. این راه حلها باید نیازهای کاربران خود را بدون در نظر گرفتن نفع شخصی شرکت بلاک چینی مرتفع سازند.
از آنجاکه بسیاری از بلاک چین ها از سال ۲۰۱۸ مجبور به مواجهه با مشکلات اخیر خود شدند، مشکل اصلی فعلی این سیستم به نحوه عملکرد بازیگران آن بر میگردد. آنها خود را اینگونه متقاعد ساختند که با توجه به مشکل – محور بودن راه حل های بلاک چینی و لزوم ارائه پاسخ صحیح به حل این مشکلات، راه حلها باید بتوانند این مشکلات را پاسخگو باشند.
اما کار به جایی رسید که این منطق دیگر جوابگو نبود. هواداران بلاک چینها باید یک سوال اساسی از خود بپرسند. آن هم اینکه آیا راه حلهای آنها باید حتی برای کاربران اولیه آنها سود آور باشد یا اینکه بر روی افزایش ارزش شبکه بلاک چینی خود متمرکز باشد؟ با این حساب ارزش کدامیک از آنها به عنوان سنگ محک باید در نظر گرفته شود؟
تاریخ نشان میدهد که انقلاب گران موفق تمرکز کمتری بر آنچه آنها به دنبال مبارزه با آن بودهاند داشته و بیشتر حواس خود را به هدفشان معطوف ساختهاند. عمده دیدگاههای آنها را به شکل وسیعی، طرحهای خود پایدار کنندهای تشکیل می دادهاند که در طول زمان برای دستیابی به نتایج به شدت بهبود یافته رشد کردهاند.
در سال ۲۰۱۹، عمده تلاشها معطوف اهداف کوتاه مدت و بلند مدت پویا خواهد شد. صنعت سرویس های مالی بسیاری از فرصتهای جدید را ارائه خواهد کرد که میتوان آنها را در زمینههایی چون کاهش هزینهها و زمان حتی در مراحل اولیه نیز به کار گرفت.
مشوقها کدامند؟
اپلیکیشنهای موفق بلاک چینی از ایجاد مشوقهای بر هم زننده ثبات بازار اجتناب کرده و در عوض، ارز ش بیشتر را به مشارکت کنندگان در اکو سیستم تخصیص میدهند که در حقیقت تولید کننده واقعی ارزش آنها هستند. ایجاد چنین ارزشی با استفاده از جوامع غیر متمرکز میتواند به یک چالش جدی بدل شود. بر خلاف شرکتهای سنتی که بر دستورات متداول، سلسله مراتبی و کنترل متمرکز هستند، سیستمهای موفق بلاک چینی نیازمند انگیزش لازم هستند تا بتوانند رشد همگانی و نحوه مدیریت مستقیم و چهره به چهره را به خوبی به مرحله اجرا در آورند.
مشوقهای موفق و مکانیسمهای مدیریت مرتبط با آنها هیچگاه رفتاری شبیه به رفتار دو شرکت بیت کوین SV و بیت کوین ABC از خود نشان نمیدهند.
اساسا، جوامع غیر متمرکز نیازمند مشوقهایی برای اعضای خود هستند تا بتوانند آنها را نگه داشته و اعتبار خود را حفظ کنند. به همین جهت، این جوامع به عنوان بنیادهایی امن میتوانند تعیین کنند که آیا یک توکن نماینده سهم آنها در بخش سرمایههای عمومی و اهداف تعریف شده برای آنها هست یا خیر. اگر چنین حسی وجود داشته باشد، آنگاه باید اعضا از لزوم برابری متفاوت برای باز توزیع توکنها در امتداد فرآیند تولید ارزش و ثبات بلند مدت اطمینان حاصل کند.
از این جهت پلتفرمهای رسانه ای اجتماعی همچنان به ارائه فرصتهای بزرگ اما غیر قابل باور در این زمینه ادامه میدهند.
اما ادعاهای زیادی در خصوص فیسبوک، لینکدین، ریدیت و شبکههای اجتماعی دیگری از این دست وجود دارد. مساله اینجاست که هر یک از این شبکهها تا چه میزان موفق به درک مواضع یک جامعه و فراهم آوردن راه حلهای اجباری برای آنها موفق بودهاند.
انعطاف پذیری را نشان من بده و نه سفت و سختی ارتدوکسی را
اپلیکیشنهای بلاک چینی موفق تفاوتی با دیگر انواع استارت آپها مربوط به سرمایههای خطر پذیر نداشته و نیازمند اتخاذ نیازهای اعضای جوامع خود هستند. این داشتههای یک جامعه بلاک چینی است که مشکلات را حل میکند و نه رویکرد اعضای آن را.
از آنجاکه ساتوشی به درستی معتقد بود که ممکن است دولتها به دنبال از بین بردن رقبای ارزهای فیات خود باشند، اقدام به انجام محاسبات جمعی به عنوان بخشی از فرآیند غیر متمرکز سازی نمود.
هرچند امروز اکثر اپلیکیشنهای یلاک چینی در محیطی کاملا متفاوت (از طرح ساتوشی) عمل میکنند، تصور اینکه به عنوان نظامیان بتوانند به اسناد پزشکی دسترسی داشته باشند، خیلی بعید است. بنابراین، از آنجاکه اپلیکیشنهای بلاک چینی در همان مسیر بیت کوین حرکت میکنند، بازسنجش آنها و نیازهای مختلف کاربران کاری ارزشمند به حساب میآید. در دوران فعلی بلاک چینها، یک طرح قالب باید برای ظهور خود به اندازه کافی انعطاف پذیر بوده تا بتواند امکاناتی جدید برای کاربران خود به وجود آورده و همچنین اصول اولیه را نیز رعایت کند.
به طور کلی، تمرکز نامناسب برای مبارزه با جنگ اخیر، به منزله نشانه رهبرانی است که تمایل به تغییر، حتی در شرایط تکامل دارند. عمده طرحهای اولیه قابلیتهای لازم برای کار کردن را ندارند. رهبران موفق به آنچه کاربران خود میگویند گوش فرا داده و چنین اظهاراتی را به عنوان محور کار خود قرار میدهند.
ایجاد اطمینان به سیستمهای مالی غیر متمرکز در مسیری طولانی قرار دارد که ابتدای این مسیر به دهه ۸۰ میلادی باز میگردد. هنوز هم ضمن احترام به کارهای بزرگانی چون تیم می، دیوید، نیک، ساتوشی، جی . آر، بلیث، کاتلین، ویتالیک، جو، دن، ند و بسیاری دیگر، جوامع بلاک چینی نباید از آموزههای سال گذشته غافل شده و باید از آنها درس بگیرند.
برای فهم وعدههای صادقانه، شفاف سازی بیشتر و دستیابی به جهان ارتباطات مستقیم و بی واسطه، جوامع بی باک چینی باید ابتدا بر روی حل مشکلات روز تمرکز کرده و سپس به پالایش مشوقها و مدیریت و همچنین تعهد به انعطاف پذیری در راستای پاسخگویی به نیازها و تغییر شرایط پایبند باشند.
آنهایی که مانند من به وقایع پیش رو در سال ۲۰۱۹ لبخند میزنند، چیزهایی می دانند که دیگران از فهم آنها غافل هستند: ما به موفقیت بلاک چین در سال ۲۰۱۹ ایمان داریم.