اوجگیری ارزهای دیجیتال در سال ۲۰۱۷ بسیاری از کارآفرینان را بر آن داشت تا ارزهای دیجیتال یا توکنهای مختص خود را راهاندازی کرده و پروژههای توسعهای را تأمین مالی کنند. به دنبال سقوط قیمت ارزهای دیجیتال در سال ۲۰۱۸، بازار این ارزها روزهای متلاطمی را تجربه نمود. بیت کوین که سرآمد ارزهای دیجیتال محسوب میشود در ماه ژوئیه ۲۰۱۸ به پایینترین قیمت خود در سال ۲۰۱۷ بازگشت. ارزش کل بازار داراییهای دیجیتال در حال حاضر ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد میشود که این رقم پایینتر از رقم رسوایی پولشویی در یکی از شعبات دانسه بانک (Danske Bank) است.
صرافی ارز دیجیتال سرمایکس: به نظرمان آمد وقت آن رسیده که با دکتر جروم روسلت (Jerome Rousselet) کارشناس صنعت ارزهای دیجیتال به بررسی برخی مشکلات فنی موجود در این صنعت بپردازم. جروم دارای مدرک دکترا در رشته علوم نظری کامپیوتر است و کسبوکار خدمات مشاوره در زمینه بلاک چین و ارزهای دیجیتال موسوم به جیتا (Jita) را بنیان نهاده که به استارتآپها و شرکتها کمک میکند تا راهبرد خود را تعریف کنند، تیمهای خود را تشکیل دهند، نقشه راه فناورانه خود را بازبینی کنند، و شیوههای امنیتی خود را ارتقا بخشند.
من اولین بار در سال ۲۰۱۷ در حوزه پروژههای توکن با جروم آشنا شدم. او در این حوزه بر روی پروژههای فراوانی در قالب پروتکلهای گوناگون کار کرده بود و من به واسطه دیدگاههای عملی و صریح وی درباره این صنعت و فناوری تحت تأثیر قرار گرفتم. وی به عنوان یک کارشناس فناوری بلاک چین از کارنامه درخشانی برخوردار است و سالها در ارتباط با فناوری بلاک چین از جمله به عنوان مسئول ارشد درآمدی کیف پول دیجیتال موسوم به مایسلیوم (Mycelium) فعالیت کرده است. من در جریان اوجگیری ارزهای دیجیتال با جروم گفتگو کردم تا برخی از محرکهای قیمت ارزهای دیجیتال و رفتارهای فعالان این بازار را بهتر بشناسم و همچنین بدانم در راستای اتخاذ یک موضع بهتر در مواجهه با موج بعدی توسعه و رشد به کدام رویدادهای جاری در حوزه بلاک چین و ارزهای دیجیتال باید توجه کافی مبذول داشت.
سؤال: به عنوان مشاور شرکتهای فعال در حوزه ارزهای دیجیتال، به نظر شما بهرهگیری متفاوت از پروتکلها تا به امروز چه مسائل عمدهای را در پی داشته است؟
پاسخ: ماهیت منبع باز پروژههای بلاک چین موجب شده تا این پروژهها سهل و آسان باشند. استخراج کل کد منبع بیت کوین، تغییر نام پروژه، و عرضه یک ارز دیجیتال جدید که در اصل ۹۹ درصد مشابه بیت کوین است اما با یک تلاش گسترده در زمینه بازاریابی جهت برخورداری آن از یک موقعیت متفاوت توأم میشود امری پیشپاافتاده تلقی میگردد. بسیاری از ارزهای دیجیتال «قدیمی» به این سبک و سیاق خلق شدند. برخی دیگر مبتنی بر بیت کوین هستند اما از چند ویژگی جدید برخوردار شدهاند، فرآیند استخراج را دستکاری کردهاند، اندازه بلوک را تغییر دادهاند، یا تلاش کردهاند مؤلفههای جدیدی عرضه کنند. لایت کوین (Litecoin)، دش (Dash)، و بیت کوین کش (BitcoinCash) جزو این دسته هستند.
دوج، شیبا اینو، استلار، خرید پرفکت مانی، وینک، سولانا، پولکادات، وب مانی
در کنار این ارزهای مشابه بیت کوین ما شاهد بلاک چینهای جالبتر و کاملاً جدید نظیر اتریوم بودهایم که همچنان از شیوه استخراج مبتنی بر اثبات کار (proof of work) بهره میگیرد اما ویژگیهای جدیدی عرضه میکند که از جمله میتوان به قراردادهای هوشمند و اقتصاد توکن اشاره کرد.
ما اخیراً شاهد نوآوریهای فناورانه بودهایم که در قالب آنها زبان برنامهنویسی علوم کامپیوتر در مورد بلاک چین بکار گرفته میشود. ما میتوانیم آنها را قرارداد هوشمند ۲٫۰ بنامیم: تزوس (Tezos)، زیلیکا (Zilliqa)، زنپروتکل (ZenProtocol). آنها به دنبال عرضه قراردادهای هوشمند قابل راستی آزمایی هستند که به خاطر سرعت بالاتر، ظرفیت بیشتر، هزینههای ناچیزتر، و تضمینهای اجرایی (اینکه قرارداد هوشمند همواره خاتمه مییابد) از برخی قابلیتهای کامل بودن تورینگ (turing complete) قراردادهای هوشمند اتریوم چشمپوشی کردهاند. با اینکه این پلتفرمها از یک شتاب قوی برخوردار گردیدهاند، اما همچنان به دنبال کاربردهای جذابتر هستند.
در نهایت، بسیاری از پروژههای اقتصاد توکن اخیراً ایجاد بلاک چین مختص خود را مدنظر قرار دادهاند. ما معتقدیم در قالب این امر پیچیدگیهای اجرای اینگونه پروژهها دستکم انگاشته شده و درباره اندازه بازاری بلاک چینهای مختلف اغراق شده است. ما معتقدیم این صنعت از سه بخش تشکیل شده است:
۱٫لایه پروتکل/ ارزهای دیجیتال دارای تعداد معدودی بازیگر
۲٫زیرساخت: صرافیها، کیفهای پول، استخراجگران، امانتداران
۳٫کارکردهای توزیعی: کسبوکار در برابر کسبوکار (B2B) یا کسبوکار در برابر مشتری (B2C) که خدمات جدید و ارزش مصرفی ارائه میدهند
تلاش جهت پرداختن به دو لایه امری بسیار چالشبرانگیز است. یک خطر بزرگ وجود دارد مبنی بر اینکه تمرکز از بین برود و نارسایی در زمینه عرضه به وجود آید. نهایتاً اینکه اقتصادها با یکدیگر فرق دارند.
سؤال: پروتکلهای گوناگون چه نقاط قوت و ضعفی دارند؟
پاسخ: بیت کوین قدیمیترین بلاک چین است که بیش از همه استخراج گردیده و بیشترین نقدینگی را داراست. این ارز دیجیتال پس از پشت سر گذاشتن یک دوره پر چالش در سال ۲۰۱۷ خودش را به عنوان یک منبع ارزش مطرح نموده است.
لایت کوین خودش را به عنوان یک جایگزین قابل اعتماد برای بیت کوین مطرح کرده که در ارتباط با آن پای پول کمتری در میان است و از یک جامعه اجماعمحورتر برخوردار است. این ارز دیجیتال یک مکان ایدهآل جهت آزمایش ویژگیهای جدید بحثبرانگیز برای بیت کوین است.
اتریوم از لحاظ برند، جامعه فعالان، پروژه، فروش توکن، و ارزش بازاری همچنان پلتفرم اصلی قراردادهای هوشمند قلمداد میشود. ما شاهد آن هستیم که پروژههای جذاب بیشتر و بیشتری بر مبنای اتریوم ایجاد میگردند. بنابراین، بهرهگیری از اتریوم میتواند بسیاری از مشکلات مربوط به مقیاسپذیری آن را برطرف سازد. اتریوم میتواند در زمینه حاکمیت غیرمتمرکز و مدلهای اقتصادی توکنی نوآوریهای واقعی عرضه کند.
ایاواس (EOS) بزرگترین عرضه اولیه سکه (ICO) بود که یک سال دوام آورد و مبلغ ۴ میلیارد دلار را محقق ساخت. این بلاک چین در قالب فروش توکن موفق شد طیف متنوعی از افراد را جذب خود کند. تمرکز آن بر روی زبانهای برنامهنویسی موجود نظیر C و C++ موجب جذب تعداد عظیمی از برنامهنویسان باتجربه خواهد شد که تا به امروز با ارزهای دیجیتال و بلاک چین سروکار نداشتهاند.
ایاواس به عنوان یک راهکار تجاری از جایگاه خوبی برخوردار است. این بلاک چین مشکل مقیاسپذیری را در طراحی اولیه خود حلوفصل نموده، به یک مدل امنیتی کاملاً متفاوت موسوم به سازوکار تقویضی اثبات سهام (proof of stake) (به جای ساز و کار اثبات کار) متکی است، و دشواریهای اقتصادی کاربران اتریوم و کسبوکارها را برطرف میسازد: کسبوکارها از توکنهای ایاواس برخوردار میشوند، این امر ظرفیت موجود بر روی شبکه ایاواس را برای آنها تضمین میکند، و آنها میدانند که این امر چقدر هزینه دارد و در نتیجه قابلیت پیشبینی هزینه عرضه میشود.
کاربر مجبور نیست در ازای ایاواس چیزی بپردازد و قراردادهای هوشمند توسط صاحبان آنها قابل توقف یا ارتقا هستند، درست همانگونه که یک شرکت میتواند وبسایت خود را بروزرسانی کند ــ کاربران اتریوم جهت اجرای قراردادها باید بنزین پرداخت کنند و اگر اینکار را نکنند قرارداد ناکام میماند. مدل حاکمیتی ایاواس عامل انسانی را در نظر میگیرد، حال آنکه اتریوم میطلبد که افراد عاری از اشتباه باشند، کدهای عالی بنویسند، و هزینه بنزین را دقیق محاسبه کنند.
سؤال: بازار ارزهای دیجیتال سال سختی را پشت سر گذاشت و قیمت اکثر ارزها در مقایسه با سال قبل و به ویژه سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۷ افت داشته است. از نظر شما کدام عوامل موجب این کاهش قیمت شدهاند و این امر بازار را به کجا میبرد؟
پاسخ: به نظر من اتر (Ether) زیادی جهت سرمایهگذاری در عرضه اولیه سکه خریداری شد و برخی سرمایهگذاران و عرضههای اولیه سکه با استفاده از اتر حاصله در دیگر عرضههای اولیه سکه سرمایهگذاری کردند.
آنها ۱۰ تا ۱۰۰ برابر سود کسب کردند و در توکنهای مشابه جدید نیز به دنبال منفعت مشابه بودند. آنها شاید خودشان را متقاعد کرده باشند که تا وقتی که ارز دیجیتال را با ارز دیجیتال معاوضه میکنند و آن را با پول بیپشتوانه مبادله نمیکنند مشمول مالیات نمیشوند. در این زمینه باید منتظر ماند و دید.
در مقطعی این بازده سود رنگ باخت که دلیل آن احتمالاً عدم ورود پول جدید به درون سیستم بوده است. عرضههای اولیه سکه و سرمایهگذاران جدید روند نقدسازی ارزهای دیجیتال خود را آغاز کردند و همان دلایلی که به اوجگیری سریع اقتصادی توکن انجامیدند افول آن را نیز رقم زدند.
نکته جالب توجه اینکه، با اینکه بیت کوین نیز در مقایسه با اوج قیمت خود در ماه سپتامبر ۲۰۱۷ یک افت قیمت سه برابری را تجربه نموده است، اما این ارز دیجیتال رابطه متقابل خود با دیگر ارزهای دیجیتال و توکنها را از بین برده و به عنوان یک منبع ارزش در بازار ارزهای دیجیتال مطرح گردیده است. در حال حاضر حدود ۵۵ درصد کل ارزش بازار ارزهای دیجیتال متعلق به بیت کوین است.
از بین رفتن حباب در بازار ارزهای دیجیتال بسیار مفید و سودمند بود. بسیاری از پروژههای آماتور از میدان خارج شدند، سرمایهگذاران خرد دیگر پول خود را از دست نمیدهند، و اکنون تنها چند پروژه قادرند بیش از ۲۰ میلیون دلار پول جذب کنند. سرمایهگذاریهای برخوردار از حجم و اندازه بهتر هم برای تیمهای توسعه که اکنون باید کارکرد خود را عرضه کنند و هم برای سرمایهگذارانی که اکنون فرصت مشاهده بازده سرمایهگذاری را دارند گزینه بهتری هستند.
در اروپا، اتحادیه اروپا مشغول بحث و بررسی درباره یک چارچوب عرضه اولیه سکه برخوردار از قواعد شناسایی مشتری و ارزش ۸ میلیون دلاری است. این امر میتواند یک خبر خوب برای بازار خردهفروشی عرضه اولیه سکه باشد، بانکداری را سهولت بخشد، و از ریسک سرمایهگذار خرد بکاهد.
سؤال: اتریوم علیرغم آنکه پروتکل منتخب اکثر عرضههای اولیه سکه تا به امروز بوده اما یک روند کاهشی را تجربه کرده است. دلیل این روند کاهشی را چه میدانید؟
پاسخ: دقیقاً، زیرا قیمت آن سال گذشته به قدری سریع بالا رفت که به شدت بیثبات گردیده بود. ویتالیک خود نسبت به این بیثباتی هشدار میداد و ما اکنون شاهد آن هستیم که این بیثباتی در جهت مخالف اتفاق افتاده است. نهایتاً اینکه بخش اعظم پولی که وارد بازار اتریوم شد در عرضههای اولیه سکه سرمایهگذاری گردید و اکثریت عرضههای اولیه سکه هنوز هیچگونه پروژه بادوامی ارائه نکردهاند. این امر کاملاً بر پایه گمانهزنی استوار بود.
بر اساس پژوهش وبسایت تراستنودز (TrustNodes)، عرضههای اولیه سکه در راستای اجتناب از ریسک و حفظ بودجه پروژههای خود سه برابر اتریوم بیشتر در ماه سپتامبر ۲۰۱۸ در مقایسه با ماه آگوست ۲۰۱۸ هزینه نمود. این مبالغ را میتوان بر روی بلاک چین رصد نمود و در نتیجه این امر کاملاً واضح و شفاف است.
هنوز چندین تُن اتریوم در این قراردادهای هوشمند بزرگ عرضه اولیه سکه باقی مانده است. باید منتظر ماند و دید این قراردادها چه چیزی عایدشان میشود. اتریوم همچنین از استعدادهای فراوان و یک جامعه بزرگ بهره میبرد. اگر بخشی از این پول به خوبی هزینه شود، و اگر اتریوم دگرگونی فناورانه خود را با موفقیت پشت سر بگذارد و مقیاسپذیر شود، در آن صورت ما شاید شاهد ارائه محصولات هیجانانگیز بر مبانی اتریوم باشیم.
سؤال: کدام صنایع از دید شما فناوری بلاک چین را جستجو و اتخاذ میکنند؟
پاسخ: ما شاهد آن بودهایم که صنایع یکی پس از دیگری به فناوری بلاک چین روی میآورند. برای مثال، ما در ماه مارس در حال بررسی یک توکن برای یک باشگاه فوتبال بودیم تا یک ارتباط جدید با طرفداران فوتبال ابداع کنیم. در ماه سپتامبر ما شاهد راهاندازی علنی چند پروژه از جمله توسط تیم فوتبال پاریس سن ژرمن فرانسه بودیم. سال گذشته سیستمهای شرطبندی شفاف، بازیهای ویدئویی، و دنیاهای مجازی فعالیت زیادی در حوزه بلاک چین داشتند. در حال حاضر ما شاهد پروژههای بسیاری در قالب طرحهای جلب وفاداری برای تجار خرد، بیمه، بهداشت (پروندههای الکترونیکی بهداشت)، و راهکارهای حسابداری (فرآیند بسته میان شرکتی نزد یک برند عمده مد) هستیم. فرقی نمیکند که چه فصلی باشد و سخن از کدام بازار ارز دیجیتال در میان باشد، به نظر همواره یک صنعت جدید فناوری بلاک چین را مجدداً کشف میکند.
سؤال: توکنهای امنیتی از زمان آزمایش هاوی (Howey test) و سقوط قیمت ارزهای دیجیتال بیش از پیش برجسته گردیدهاند. نظر شما درباره توکنهای امنیتی چیست و به نظر شما برای آنکه توکنهای امنیتی به طور گسترده مورد استفاده قرار گیرند چه تحولاتی مورد نیاز است؟
پاسخ: ما شاهد تلاشهای فراوان در سمت عرضه هستیم. حرفههای بازار مالی محصولات محبوب خود را به توکن تبدیل میکنند، برنامهنویسان استانداردهای جدیدی نظیر EIP1400 را ارائه میدهند که شکلگیری بازارهای ثانویه قابل اعتماد را امکانپذیر میسازند، کارآفرینان و سرمایهگذاران خطرپذیر بازارهای امنیتی جدید را شکل میدهند، و نهادهای تنظیم مقررات و دولتها تلاش دارند آنها را جذب خود کنند.
اما در نهایت تقاضا برای اینگونه محصولات هنوز مشخص نیست. بازار کنونی توکنها پیشاپیش به دنبال بازده بالا در سطح ۱۰۰ برابر ظرف شش ماه است. متأسفانه برخی از مشتریان ما از بازار متضرر شدند، زیرا تقاضای چندانی برای بازده پنج درصدی سالانه توکنهای امنیتی وجود ندارد.
این وضعیت ممکن است تغییر کند، اما این امر با شدت و حدت کمتر زمان بیشتری میبرد. طی چند سال آینده توکنهای امنیتی شاید جمع سپاری را به یک گزینه مقرون به صرفهتر تبدیل کنند. جمع سپاری در حال حاضر ۱۴ درصد منابع مالی جذب شده را به خود اختصاص میدهد. توکنهای امنیتی همچنین شاید سرمایهگذاران بلند مدتتر را در کمهزینهترین حالت از طریق مدل همنوع به همنوع (خردهفروشی) و در پرهزینهترین حالت از طریق مدیران دارایی (سطح سازمانی) جذب کنند. نکته جالب توجهتر اینکه، محصولات و خدمات واقعاً نوآورانه بر مبنای توکنهای امنیتی پدیدار خواهند شد اما ما هنوز این محصولات را پیدا نکردهایم.
سؤال: در حوزه ارزهای پایدار (stablcoin) چه اتفاقی در حال رخ دادن است و آیا فکر میکنید این توکنهای جدید یک پیشنهاد بهتر برای مشتریان محسوب میشوند؟
پاسخ: سؤال بسیار خوبی است. ارزهای پایدار این روزها بسیار پرطرفدار هستند! ایده کلی در واقع کاستن از نوسانات قیمتی در اقتصاد کریپتو است. این امر مطمئناً میتوانست علاقمندی به اقتصادی کریپتو را افزایش دهد البته اگر همه توکنها تا این حد دارای ارتباط متقابل با اتریوم و بیت کوین نبودند، در حال حاضر، متنوع سازی بازار ارزهای دیجیتال مانند خرید چند آپارتمان در یک مجتمع آپارتمانی است. من نسبت به بسیاری از این تلاشها شک و تردید دارم، آنها بیش از حد مبتنی بر تحقیق و توسعه و آکادمیک محور هستند. منظور من در اینجا ارزهای پایدار الگوریتمی است که ظاهراً خودشان قیمت را از طریق کنترل عرضه و سوزاندن سکهها تثبیت میکنند. از دید من، این نقدینگی است که با خود ثبات به همراه میآورد. بنابراین ارزهای ذخیره جزو ارزهای پایدار هستند و شاید بیت کوین و اتریوم (در مقایسه با دیگر ارزهای دیجیتال و توکنها) در حال تبدیل شدن به ارزهای پایدار هستند.
تتر (Tether) (یک توکن که معادل ۱ دلار آمریکاست و توسط صرافی بیتفینکس (Bitfinex) اداره میشود) و یواسدیسی (USDC) جدید (که توسط شرکت سیرکل (Circle) ایجاد شده و از یک ساختار حاکمیتی برخوردار است) از جمله توکنهایی هستند که قرار است ثبات به وجود بیاورند. بسیاری از مردم از تتر خوششان نمیآید و میگوید که این توکن دستکاری میشود. طی ماههای اخیر بیت کوین ـ تتر به وضوح بزرگترین زوج تجاری بودند و در نتیجه این توکن بسیار پرطرفدار است. هفته پیش شایعه شد که بانکی که صرافی بیتفینکس در رابطه با تتر از آن استفاده میکند دارد ورشکست میشود. من فکر میکنم این شایعات با هدف دستکاری بازار مطرح میشوند. در هر صورت، یواسدیسی از یک ساختار حاکمیتی شفاف برخوردار است، دارای بانکهایی در آمریکاست، و میتواند تتر را نیز از لحاظ اندازه پشت سر بگذارد. اینها ارزهای پایدار خستهکنندهای هستند، اما شاید صفات خستهکننده و پایدار مترادف هم باشند.