در سیستم مالی بلاک چین، مبادله غیرمتمرکز به بازاری برای سرمایه گذاری در زمینه ارزهای دیجیتال گفته میشود که بر پایه منبع آزاد یا open source کار میکنند. این مبادلات مالی به مثابه ستون فقرات بازار خرید و فروش ارز دیجیتال به حساب میآیند.
هر مبادله مالی الکترونیکی چهار عنصر اصلی را در بر میگیرد که عبارتند از: سرمایه سپرده، تبادل دارایی، فهرست مبادلات مالی و تجاری (خرید یا فروش) و نهایتا سیستم تطبیق مبادلات. انجام یک مبادله غیر متمرکز (DEX) نیازمند وجود تمامی این عناصر است.
در یک سیستم مبادله مالی غیر متمرکز کار به صورت خودکار انجام شده و رو به جلو حرکت می کند. به عبارت دیگر، مبادلات تجاری الکترونیکی از سوی کاربران کنترل و هدایت می شوند. دلیل این امر هم آن است که سرمایهها تماما به صورت ارز دیجیتال در چرخه سیستم بلاک چین قرار گرفته و هیچ شخص حقیقی یا حقوقی مشخصی کنترل آنها را در دست ندارد.
با اینحال سپردههای سرمایهای به صورت متمرکز هستند. دلیل این امر وجود مقررات مربوط به سیستمهای شناسایی مشتری (KYC) و ضد پولشویی (AML) است. مبادلات مالی الکترونیکی نیازمند وجود اطلاعات هویتی کاربران صاحب سرمایههای سپرده هستند. در نتیجه، این امر منجر به ایجاد یک منبع اطلاعاتی جامع متمرکز از اطلاعات شخصی این کاربران می شود. خلاصه اینکه مبادلات مالی الکترونیکی متمرکز به کاربران اجازه می دهند تا ارزهای خود را با ایجاد محیطی فارغ از نیاز به دریافت مجوز مبادله کنند.
در حال حاضر سیستم «بلاک نت» (BlockDX) تنها سیستم میادله مالی غیر متمرکز به حساب می آید. به نظر می رسد مابقی سیستم های مبادلات مالی همگی چهار عنصر یاد شده را در خود ندارند.
چند مدل مبادله مالی غیرمتمرکز وجود دارد؟
بسیاری از مبادلات مالی الکترونیکی بر مبنای مبادلات ارزی استوار هستند. در مجموع دو مدل کلی برای مبادله مالی وجود دارند: مبادلات مالی مبتنی بر ارز و مبادلات مالی غیر ارزی. هریک از این دو نوع مبادله مالی می توانند به شرطی که هر چهار عنصر یاد شده را در بر داشته باشند، به صورت غیرمتمرکز انجام شوند.
مبادلات ارزی مبتنی بر ارز:
این پلتفرم در حقیقت شیوه کاری ارزهای دیجیتال بزرگی مانند اتریوم را در بر می گیرد. این سیستم به مبادلات ارزی انجام شده در یک پلتفرم الکترونیکی و با استفاده از سیستم های توکن مانند ERC20 کمک میکند. سایر قراردادهای تجاری نیز در صورتیکه مبتنی بر پلتفرم اتریوم باشند، میتوانند بر مبنای همین سیستم ارزی دیجیتال انجام شوند.
مبادلات مالی غیر ارزی:
این ساختار جهت اتصال شبکه ارزهای مختلف دیجیتال محلی به یکدیگر طراحی شده است. به عبارت دیگر، کاربران به هیچ فضای ارزی خاصی محدود نیستند. تجار می توانند ارزهای دیجیتال خود را در پلتفرم و بدون نیاز به مبادله ارز تضامنی با یکدیگر مبادله کنند. لذا این سیستم در مبادلات مالی نقش شخص سوم یا واسطه را ایفا کرده و در حقیقت این نوع معامله به صورت دوجانبه و بی واسطه صورت نخواهد گرفت. ارزهایی نظیرaltcoin.io, Bisq یا Flyp.me از این رویه مبادلاتی پیروی می کنند.
پروژههای ارزی نامبرده همگی هر دو عنصر انطباق مبادلاتی ایمن و فهرست مبادلات مالی را در بر می گیرند که بر بستر مبادلات مالی غیر مترمکز انجام می شوند. یک مبادله مالی دربرگیرنده گروهی از کاربران است. بنابراین، باید ابزاری برای پخش و مطابقت سفارشات وجود داشته باشد.به نظر می رسد سوآپ های اتمیک برای انجام تطبیق سفارشات شیوهای نامطمئن باشند. مبادلات هسته ای هنوز نمی توانند به تنهایی بازاری مناسب جهت انجام مبادلات مالی مناسب به نظر آیند؛ چراکه بین یک شخص خاص و شخص دیگر صورت پذیرفلته و قابل انعکاس به هر یک از افراد حاضر دیگر در سیستم نیست.
هنگامی که یک مبادله تجاری از طریق شیوههای انفرادی، عملیاتی و یا اتمیک صورت میپذیرد، این مبادله سوآپ هستهای است که در برابر رویه دو مبادله جدا از هم (یعنی مبادلهای که شما در آن یک سکه ارسال می کنید و باید منتظر باشید تا دریافت کننده نیز متعاقبتا برای شما سکه ارسال کند) قرار خواهد گرفت. از زمانی که قراردادهای هوشمند به عنوان موافقتنامههای مورد اطمینان پا به عرصه مبادلات ارزی نهادند، توانستند امکاناتی فراهم کنند تا هنکامی که یک شخص سکهای برای طرف مقابل ارسال می کند، در ازای آن یک سکه نیز از طرف مقابل به صورت خودکار آزاد شود.
مزایا و معایب مبادلات غیرمتمرکز:
DEX ها (مبادلات مالی غیر متمرکز) موفق به حذف واسطه ها از مبادلات شدند و از این طریق مبادلات ارزی دیجیتالی را به صورت دو طرفه، بدون نیاز به مجوز و بدون وجود قوه نظارتی مرکزی انجام دهند
هیچ حوزه قضایی نه می تواند ارزهای دیجیتال را نابود کرده و یا جلوی مبادله آنها را بگیرد و نه می تواند قوانینی اجباری را به آنها تحمیل کند. به عبارت دیگر، تمرکز زداییها منجر به ایجاد مقابله در برابر سانسور شده است. ذکر این مساله بسیار مهم است که اکنون بسیاری از کشورها در حال از بین بردن مبادله ارزهای دیجیتال هستند. هند و چین هرگونه مبادله ارزهای دیجیتال را به صورت کامل ممنوع اعلام کردهاند. برزیل، مکزیک، روسیه و عربستان سعودی نیز قوانینی به تصویب رساندهاند که عملکرد اینگونه ارزها را محدود می کند.
همچنین بخوانید: ۲۰ ارز دیجیتال محبوب
امنیت سفت و سخت از دیگر مزایای مبادلات مالی غیر متمرکز به حساب می آید. در این سیستم، هر یک از کاربران کنترل حساب های خود را در دست دارد. لذا هیچگونه نقطه مرکزی برای انجام حملات سایبری وجود نخواهد داشت. حملات امنیتی سایبری مانند دزدی ۴۷۰ میلیون دلاری از «مت گاکس» به دلیل مبادلات مالی متمرکز حاکم بر کیف پول های الکترونیکی بود که هدف حمله قرار گرفت. به همین خاطر بسیاری از مبادلات مالی که تصور می شد به صورت غیرمتمرکز انجام می شوند، هدف حمله قرار گرفتند؛ چراکه در حقیقت این مبادلات بر روی یک پلتفرم متمرکز انجام میشدند که در برابر حملات مجرمانه سایبری بسیار شکننده بود.
به عنوان مثال می توان به سیستم مبادلات مالی «بنکر» (Bancor) به عنوان یکی از پروتکل های غیر متمرکز اشاره داشت که اخیرا مبلغی حدود ۲۳ میلیون دلار از این سیستم به سرقت رفت. بنکر نهایتا با اتخاذ مکانیسم انجماد به قرادادهای مالی خود پاسخ داد.
مبادلات مالی غیرمتمرکز با حذف واسطه ها منجر به سریعتر و ارزانتر شدن مبادلات مالی در قیاس با سیستم های مالی متمرکزشدهاند. اما در حال حاضر، این موضوع در مرحله تئوری بوده و باید خود را در مقام عمل و در جریان انجام مبادلات مالی اثبات کنند.
میادلات مالی غیرمتمرکز از قراردادهای هوشمند برای انجام مبادلات خود بهره می برند. این قراردادها به عنوان توافقی پذیرفته شده رسمی در جهت از میان برداشتن مبادلات مالی دوجانبه مورد استفاده قرار می گیرند. قراردهای هوشمند هیچگاه در معرض خطر مواجهه با تهدیداتی مانند افت و خیز ناگهانی قیمت ارزها قرار ندارند.
معایب:
برخی مبادلات مالی غیرمتمرکز نیازمند آنلاین بودن کاربر جهت انجام معامله هستند. لذا خریداران در چنین سیستمهایی می بایست از چالاکی لازم جهت دریافت ارز مورد مبادله خود برخوردار باشند. سیستم های مبادلات غیر متمرکز در قیاس با رقبای خود در سیستم مبادلات مالی متمرکز، قابلیت تبدیل اعتبار به پول را ندارند. بدتر از همه اینکه در این سیستمها هیچگونه حمایتی از کاربر نمیشود و رابط کاربری آنها بسیار ضعیف عمل می کند. به همین خاطر این سیستم ها در جلب جریان اصلی کاربران با مشکل مواجه هستند. حتی در برخی موارد، شبکه برخی از تراکنشهای مالی را انجام نمیدهد.
برخی مشخصات تجاری مانند تقریض، مکانیسم محدودسازی ضررهای احتمالی و یا گرفتن وام به صورت اعتبار در سیستم مبادلات مالی غیرمتمرکز جایگاهی ندارند. این مبادلات تنها به شما اجازه می دهند تا نسبت به مبادله ارز خود آن هم با ارزش از پیش تعیین شده اقدام نمایید. به همین خاطر این نوع از مبادلات میان کاربران محبوبیت ندارند.
چالش در اتخاذ سیستمهای مبادلات ارزی غیرمتمرکز بر سر چیست؟
مسئولین ناظر بر امور مالی مانند نهادهای قانونگذار و سازمان های مالیاتی بدون وجود یک فرآیند مرکزی در عملکردهای مبادلاتی، هیچ گونه قدرتی برای نظارت قبر مبادلات مالی غیر متمرکز در دست ندارند. اگر مبادلات مالی غیرمتمرکز جایگزین سیستم های متمرکز می شد صدها میلیون سازمان مالیاتی و نهادهای قانونگذار از بین می رفتند. به عبارت دیگر، کاربران پلتفرمها به جای دنباله روی از نهادهای مالیاتی به دنبال کنترل سرمایه خود می رفتند.
به همین خاطر این نهادها قوانینی در جهت متوقف ساختن روند انقلاب بلاک چینی وضع کردهاند. آنها به دنبال حفظ سیطره همه جانبه و حداکثری خود بر ارزهای دیجیتال هستند که از میان می توان به نهادهای مذکور موجود در کشورهای هند و چین اشاره نمود.
استفاده از ارزهای دیجیتال بدون شفافیت مالی ساخته و پرداخته دست دولت ها، یکی از راه های دیگر آنها برای در دست نگه داشتن این قدرت کنترل است. یکی از مثال های بارز این مورد، ارز دیجیتال «پترو» در کشور ونزوئلا است که پشتوانه نفتی دارد.
بسیاری از سیستم های مبادلاتی متمرکز در دفاع از عملکرد خود مدعی هستند که اقدامات آنها منجر به سرعت بخشیدن به روند توسعه خواهد شد. با اینحال بسیاری از آنها در حال حرکت به سمت سیستم های مالی غیر متمرکز هستند. حال راست یا دروغ این ادعا به خود آنها مربوط است. اما اگر چنین ادعاهایی صحت داشته باشند، تمامی پروتکل های آنها می بایست به سمت غیرمتمرکز شدن حرکت کنند.
آینده سیستمهای مالی غیر متمرکز:
ممکن است شما با خواندن این مطلب تصور کنید که هیچ آینده روشنی برای سیستم های مالی غیر متمرکز وجود نخواهد داشت. به نظر من سیستم های مالی غیر متمرکز تنها راه نجات ارزهای دیجیتال و جلوگیری از به خطر افتادن امنیت آنهاست. مزایای حاصل از فعالیت این سیستم ها در آینده افزایش خواهند یافت.
مواردی مانند مقابله با فعالیت ارزهای دیجیتال در کشورهایی مانند کره، روسیه و چین خود نشان دهنده این موضوع است که سیستم های مالی غیرمتمرکز تا چه حد به پیشرفت دست پیدا کردهاند. این مبادلات مالی منجر به تقویت سیستم مالی سوئیفت شده است. حتی برخی از سیستم های مالی غیر متمرکز حاضر در مراحل توسعه بسیار پیشرفته تری نیز قرار دارند. برخی از آنها مانند OX, AirSwap, OmegaOne, Bisq, Cryptobrige و EtherDelta نمونههایی از این موارد به حساب می آیند.