سرمایکس: قسمت دوم این مقاله به بررسی تأثیر احتمالی تکنولوژیهای دیجیتالی و ارز دیجیتال بر کسبوکارها و بازارها پرداخت و این امر مطرح شد که پلتفرمهای جدید برای دادوستد میتواند فرصتهای بازار و مدلهای سرمایهگذاری جدیدی را برای سازمانها (به خصوص استارت-آپها)، خلق کند که دو نمونه از آنها عبارتند از مدلهای سرمایهگذاری انبوه یا قابلیتهای پرداخت خرد. بنگاههای کوچک و متوسط نیز میتوانند از برابری بیشتر فرصتها در زمینه دسترسی به مشتریان مثلاً از طریق پلتفرمهای تبلیغات آنلاین، منتفع شوند. آنچه در ادامه میخوانید قسمت سوم این گزارش ۴ قسمتی است. قسمت چهارم و پایانی این مقاله به زودی منتشر خواهد شد.
خرید و فروش ارز دیجیتال در صرافی ارز دیجیتال سرمایکس
بیت کوین، تتر، اتریوم، ریپل، ترون، لایت کوین، بایننس کوین، کاردانو
دولت، سیاستگذاری و مقررات
این امر مطرح شد که دولتها ممکن است به طور فزایندهای پرداخت بنا به ارزهای رمزگذاریشده به عنوان یک کالای ارزشمند را انتخاب کنند تا از کاربردهای آنها منتفع شوند و در هر جا که امکان داشت، اعمال نفوذ کنند. برای مثال، برخی مشارکتکنندگان خاطرنشان کردند که ژاپن و روسیه اخیراً در راستای قانونی کردن استفاده از ارزهای رمزگذاریشده، گامهایی برداشتهاند.[۱] این تصور وجود داشت که سیاستگذاران با چالشی در زمینه تصمیمگیری در مورد زمان مناسب وضع مقررات یا عدم وضع مقررات در مورد اشکال جدید ارز، مواجه هستند – و قانونگذاران هم با چالش درک اینکه آیا اشکال جدید ارز یا روشهای معامله در درون عرصه مقرراتی موجود قرار میگیرند یا خارج از آن، مواجهاند.
به طور مشابه، مقامات حوزه رقابت و ضد-تراست نیز در درک اینکه آیا میدان بازی به گونهای مناسب در راستای قابلیت دسترسی به تکنولوژیهای نوظهور و به خصوص، گردآوری و استفاده از دادههای مشتری و بازار، هموار شده است یا نه، با چالشی کلیدی مواجه هستند.[۲]
در سطح ملی، مشارکتکنندگان اظهار کردند که پلتفرمهای دیجیتالی میتواند منافع اقتصادی گستردهای، نظیر افزایش فرصتهای تجاری از طریق کاهش موانع، را داشته باشد.. وجوه ارسالی، هم در درون یک کشور و هم فراسوی مرزهای آن، نیز میتواند از کانالهای کارآمدتر منتفع شود. سیاستگذاران نیز ممکن است از بهبود دسترسی به دادهها در راستای درک معاملات آنی و رابطه بین رویدادها و رفتار هزینهای، منتفع شوند.
معرفی ارزهای جدید مختلف میتواند واجد الزامات گستردهای برای وضع مالیات نیز باشد. این امر شامل نگرانی فوقالذکر است مبنی بر اینکه پلتفرمهای دیجیتالی میتوانند کنترل دولتی بر سودهای مالیاتی را به واسطه امکانپذیر ساختن «ترک» سیستم از طریق استفاده از ارزها و نمادهای غیر-ضابطهمند، کاهش دهند، و نیز کنترل بر اشکال مناسب خود مالیات، را کاهش دهند. همان طور که یکی از مشارکتکنندگان عنوان کرد، نیت پشت انواع اصلی مالیات، نظیر مالیات بر انتشار کربن، ضرورتاً کسب سود نیست، بلکه تغییر رفتار است؛ تشخیص این امر واجد اهمیت است که پایه اخلاقی وضع مالیات عبارت است از اینکه بر دستاوردها مالیات وضع میشود تا از ایجاد انگیزههای منحرف جلوگیری شود.
در این رابطه، برخی مشارکتکنندگان به استفاده بالقوه از ارز دیجیتال برای هدفگیری مالیاتی اثربخشتر، اشاره کردند. از طریق تحلیل اثربخشتر جریانهای پولی که به واسطه معاملات دیجیتالی تسهیل شده است، نرخهای مالیاتی و دستهجات را میتوان در راستای شناسایی حداقل بار هزینهای و اجتناب از ایجاد انگیزههای منحرف، به گونهای اثربخشتر هدفگیری کرد. مشارکتکنندگان همچنین خاطرنشان کردند که برخی از ارزهای واجد کاربرد-ویژه، برای اینکه بتوانند به طور گسترده مورد استفاده قرار گیرند و قابلیت انتقال با ارزهای قانونی را بدست آورند، باید در طراحی آنها اشکال ظاهری و پرداختهای متفاوتی (نظیر یک اعتبار کربنی)، لحاظ شود، و بنابراین برای بازتاب این امر به انواع متفاوت مالیاتبندی نیاز است و نه یک رویکرد «همه-منظوره» به منظور وضع مالیات بر درآمد یا ارزش کل پول/دارایی نگهداریشده.
نهایتاً، امنیت سایبری به عنوان یک چالش کلیدی راهبردی و سیستماتیک پیش روی دولتها مطرح شد، مسئلهای که نهتنها با ارزها و پلتفرمهای دیجیتالی جدید، بلکه با کنترل گستردهتر بر خدمات عمومی و مؤسسههای اقتصادی کلیدی در ارتباط است.
قراردادهای هوشمند و سیستم قانونی
برخی مشارکتکنندگان در این مورد بحث کردند که «قراردادهای هوشمند» تسهیلشده به واسطه تکنولوژی زنجیرهای، چطور میتوانند تغییرات در سیستم قانونی جهانی را تسهیل کنند. یک قرارداد هوشمند، قراردادی لازمالاجرا است: «مجموعهای از وعدههای مشخص شده در قالب دیجیتالی، شامل پروتکلهایی که بنا به آنها طرفهای قرارداد به وعدههای مورد نظر عمل میکنند».[۳]
باید خاطرنشان شد که، همان طور که اینترنت مولد شیوههای تجاری نوآورانه شده و به واسطه مرتبط کردن مشتری با تأمینکننده، به الغای نقش واسطهگری کمک کرده است، قراردادهای هوشمند هم میتوانند دسترسی فزاینده به قانون و روشهای نوآورانه مشارکت عموم در سیستم قانونی را تسهیل کنند.
مشارکتکنندگان همچنین در این مورد بحث کردند که تغییرات شیوه وضع خود قانون – برای مثال، با توسعه «قانون قالبی استاندارد»، با ساختاری مشابه با ساختار کد رایانهای – چطور میتواند کدنویسی قراردادهای هوشمند را سادهتر سازد. یکی از مشارکتکنندگان ایده زیر را مطرح کرد: توسعه یک «اکوسیستم» قانونی جهانی یا استاندارد در این رابطه، به منظور تسهیل پیمانهای قانونی بینا-مرزی، که مرجع قانونی آن میتواند بریتانیایی باشد: یک «جیامتی دیجیتالی» برای قراردادهای دیجیتالی.
برخی دیگر خاطرنشان کردند که این امر میتواند موجد سطحی «موهومی» از الزام قانونی شود، که بازتابدهنده کارکرد واقعی قانون نیست؛ اگر یک بازرسی کامل صورت گیرد (برای مثال در مورد میزان تخطیهای قانونی)، آنگاه میتوانیم متوجه شویم که کارکرد سیستم فعلی تا چه حد متکی بر سطحی از عدم-شفافیت است.
- چالشهای راهبردی
با توجه به دشواری پیشبینی تأثیر تغییر شیوههای معامله، به نظر میرسد بجاست که نحوه تدارک اینچنین نوآوریها در شیوههای معامله در راستای خیر اجتماعی، مد نظر قرار گیرد – هر گونه پیامد منفی بالقوه مورد توجه قرار گیرد.
ما چهار چالش عمده در رابطه با ترغیب استفاده مسئولانه از پلتفرمها و تکنولوژیهای دیجیتالی نوظهور در راستای خیر اجتماعی را شناسایی کردیم:
- توسعه یک اکوسیستم مالی انعطافپذیر
- ترویج سواد دیجیتالی و مالی شهروندان
- ترغیب رفتار اخلاقی
- ارتقاء شمول مالی
توسعه یک اکوسیستم مالی انعطافپذیر
مشارکتکنندگان خاطرنشان کردند که یکی از چالشهای راهبردی اصلی پیشروی جامعه عبارت است از سرعت تکامل پلتفرمهای دیجیتالی و شیوههای معامله دیجیتالی. همان طور که پیش از این اشاره شد، پلتفرمهای جدید، ورود تأمینکنندگان جدیدی را تسهیل کرده است که میتوانند به واسطه ارائه خدماتی که معمولاً توسط مؤسسههای مالی سنتی با دیگر خدمات ادغام میشود، خدمات را «مرکزیتزدایی» کنند. برخی مشارکتکنندگان بر این باور بودند که این مرکزیتزدایی از سیستم ممکن است تأثیرات پیشبینی نشدهای داشته باشد، و در صورت مرکزیتزدایی بیش از حد این خدمات، ممکن است سبب بروز عناصر جدیدی از ریسک شود. به خصوص، مشارکتکنندگان خاطرنشان کردند که تغییر ساختارها میتواند منجر به بحرانهای سریعتر شود، چراکه افراد و سازمانهای دخیل در سیستم قادر میشوند تا از جریانهای اطلاعاتی و زمانهای معامله سریعتر منتفع شوند تا مجموعه تصمیماتی را اتخاد کرده و بر تصمیمات تأثیر بگذارند، و به این ترتیب زمان کمتری برای تحلیل و ارزیابی وضعیت و واکنش محتاطانه و سنجیده برای قانونگذاران و سیاستگذاران باقی میماند.
ما اشاره کردیم که این امر، نیاز به درکی از موارد زیر را ایجاب میکند: «موقعیت تهدیدها» در اکوسیستم مالی توسعهیافته، و نحوه تأثیر احتمالی ارزها یا پلتفرمهای دیجیتالی نوظهور بر کارکرد چنین سیستمی. به طور مشابه، موارد زیر نیز چالشهای کلیدیای هستند که باید مد نظر قرار گیرند: درک معنی انعطافپذیری در این زمینه، و نحوه شناسایی و سنجش انواع متفاوت انعطافپذیری.
یکی از مشارکتکنندگان همچنین یادآور شد که بیمهگذاران احتمالاً باید آگاهی بیشتر و آموزش بهتری در رابطه با چشماندازهای اقتصادی و مالی نوظهور کسب کنند و باید محصولات و خدمات بیمهای جدیدی را ایجاد کنند که با تغییرات نوظهور در فرایندهای معامله، سازگارتر باشد.
ترویج سواد دیجیتالی و مالی شهروندان
در این باره اتفاق نظر گسترده وجود داشت که سطوح فعلی سواد اقتصادی و مالی در میان عموم مردم پایین است، و اینکه این امر به طور بالقوه میتواند توانایی افراد و جماعتها برای بهرهبرداری حداکثری از فرصتهای جدید خلق شده توسط پلتفرمهای دیجیتالی را محدود کند. همان طور که یکی از مشارکتکنندگان ادعا کرد، وظیفه اصلی در این رابطه باید ترغیب درک عمومی گستردهتر از فرایند خلق پول باشد.
شماری از مشارکتکنندگان، اضافه شدن سواد دیجیتالی و مالی به بخشی از آموزش رسمی را پیشمؤسسه دادند. پیشمؤسسهها در این زمینه شامل موارد زیر بود: ارائه واحد مربوط به کدگذاری در سطح آموزش ابتدایی، هم در راستای افزایش مهارتهای دیجیتالی و هم به منظور توسعه مهارتهای تفکر منطقی؛ واحدهایی پیرامون جنبههای تاریخی و کارکرد سیستم مالی نظیر درک فرایند خلق پول، در سطح تحصیلی ثانویه؛ و استفاده از مثالهای واقعی در جریان برنامه آموزشی. این امر تصدیق شد که افزودن واحدهای جدید به برنامه آموزشی نیازمند کاهش واحدها در دیگر حوزههاست. همچنین به کاربرد دورههای تحصیلی آنلاین، نظیر دورههای آنلاین گسترده و آزاد، و دانشگاه آنلاین جهت آموزش کدگذاری در راستای ترغیب یادگیری دائمی در میان مردم با در نظر داشتن بعد توسعه سواد مالی و دیجیتالی، اشاره شد.
توسعه قابلیت رسانهها در زمینه گزارش اخبار مالی نیز به عنوان یکی از حوزههایی که باید در راستای افزایش سواد مالی و دیجیتالی بهبود یابد، مطرح شد. این پیشمؤسسه ارائه شد که «طرح تأثیر» در آموزش عالی بریتانیا، تعامل جامعه دانشگاهی با رسانهها را ترغیب میکند و میتواند به ترغیب دانشگاهیان به سمت تعامل با عموم پیرامون مسائل مربوط به تکنولوژی دیجیتالی و مالی به منظور افزایش درک عمومی از نوآوریهای دیجیتالی و استفاده از آنها، کمک کند.[۴] «پشتیبانان دیجیتالی» دائمی یا «تأثیرگذاران کلیدی» نیز میتوانند حضور پررنگتر مردم در این زمینه را ترغیب کنند.
سادهسازی استفاده از وبسایتها و سازگار ساختن آنها با نیازهای کاربران نیز میتواند تعامل پایدارتر از طریق پلتفرمهای دیجیتالی و تأمینکنندگان مالی دیجیتالی را ترغیب کرده و مهارتهای مربوطه را توسعه دهد. ما همچنین باید مسئله اجتناب از بکارگیری اصطلاحات تخصصی را مد نظر قرار داده، و از زبانی شفاف برای بیان مفاد و شرایط استفاده کنیم تا درک و رضایت عمومی افزایش یابد، و نیز وبسایتهای سادهتری را توسعه دهیم که با سطح مهارت کاربران سازگار باشند.
پایان قسمت سوم
ادامه دارد…
[۱]- نگاه کنید به: خرپل، آرجون. «با گرایش ژاپن و روسیه به سمت قانونی کردن ارز رمزگذاریشده، ارزش بیتکویت تا ۱ میلیارد دلار افزایش مییابد». سیانبیسی. ۱۲ آوریل. http://www.cnbc.com/2017/04/12/bitcoin-price-rises-japan-russia-regulation.html
[۲] – برای مثال نگاه کنید به: اکونومیست، ۲۰۱۷٫ «ارزشمندترین منبع جهان دیگر نفت نیست، بلکه داده است». ۶ مه.
https://www.economist.com/news/leaders/21721656-data-economy-demands-new-approach-antitrustrules-
worlds-most-valuable-resource
[۳] – سزابو، ۱۹۹۶، ذکر شده در مورفی، سین و چارلی کوپر.۲۰۱۶٫ آیا قراردادهای هوشمند میتواند قانونی شود؟ لندن. ۲۱ اوت ۲۰۱۷:
https://sites-nortonrosefulbright.vuturevx.com/596/14051/uploads/r3-and-norton-rose-fulbright-white-paper-fullreport-
۱۴۴۵۸۱٫pdf
[۴] – نگرانیهایی مطرح شد پیرامون اینکه «طرح تأثیر» میتواند تفکر کوتاه-مدت را تقویت کند، و بنابراین در تضاد با پژوهش «آسمان آبی» است. نگاه کنید به: منویل، کاتریونا، مولی مورگان جونز، میشل فریرسان، یافتهها و ملاحظات. مؤسسه رند. ۱۸ اوت ۲۰۱۷:
https://www.rand.org/pubs/research_reports/RR727.html