بیت کوین فقط ده سال سن دارد، اما این پدیده مالی، فناورانه، و اقتصادی شاید پیشاپیش تقریباً به پایان راه رسیده باشد. یک گزارش در این باره آورده است که بانکها و شرکتهای ارائهدهنده خدمات مالی در سرتاسر دنیا شاید خودشان را با دنیای جدید بیت کوین، بلاک چین، و ارزهای دیجیتال انطباق بخشند ــ و خودشان به پدیدههایی منسوخ و از رده خارج تبدیل شوندو بیت کوین شاید توسط همان بانکهایی که آن را خلق کردند معدوم شود .
بیت کوین، تتر، اتریوم، ریپل، ترون، لایت کوین، بایننس کوین، کاردانو
صرافی ارز دیجیتال سرمایکس: بحران مالی جهان در سال ۲۰۰۸ که بستر پیدایش بیت کوین و بلاک چین را به وجود آورد دنیا را تکان داد و تبعاتی را رقم زد که ما اکنون در برابر خود میبینیم. دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، خروج نابخردانه انگلیس از اتحادیه اروپا، بازارهای نوظهور در حال تقلا، جنگ تجاری قریب الوقوع آمریکا با چین، و یک سیستم مالی که نه مورد اعتماد است و نه جهت مقابله با شوکهای بعدی آمادگی دارد، اینها همگی پیامدهای بحران مالی سال ۲۰۰۸ هستند. بیت کوین نیز همردیف با این پیامدهاست. همچون تبعات دیگر، اگر به صورت تشکیلاتی به بیت کوین پرداخته شود هرگونه مشکلی در ارتباط با آن برطرف خواهد شد. ربکا هاردینگ مدیر ارشد شرکت فناوری کوریولیس تکنالاجیز (Coriolis Technologies) در گزارشی با عنوان «بحران مالی جهان و پیامدهای پیشبینی نشده آن» که به تازگی منتشر شد آورده است: «نبود رهبری سیاسی بلافاصله پس از وقوع بحران مالی در سطح دنیا به موجی از پوپولیسم دامن زد که ملیگرایی اقتصادی و جنگهای اقتصادی را به دنبال داشته است.»
به گفته هاردینگ، بیت کوین شکل مالی پوپولیسم است ــ و با انتخاب ترامپ، پیدایش راست افراطی در اروپا، و بازگشت سوسیالیسم به گفتمان سیاسی غالب ــ قابل قیاس است. بیت کوین یک واکنش طبیعی در قبال یک سیستم از کار افتاده است. اگر سیستم را اصلاح کنید دیگر نیاز به بیت کوین، بلاک چین های عمومی، و دیگر ارزهای دیجیتال مشاهده نمیشود. بانکها در بحبوحه آماده سازی اقدام واکنشی خود در قبال بیت کوین و بلاک چین هستند. استقبال از این پدیدهها بخشی از این واکنش بوده است.
در دیگر جاها واکنش سختتر بوده است. ارز دیجیتال ایکس آر پی (XRP) که بیشتر با نام ریپل (ripple) شناخته میشود از جمله مواردی است که استقبال بانکها از ارزهای دیجیتال را بازتاب میدهد ــ بانکها به دنبال استفاده از توکنهای دیجیتال بر روی بستر بلاک چین هستند تا بدین طریق انتقال پول به آنسوی مرز را سریعتر، ارزانتر، و شفافتر انجام دهند. هاردینگ در این باره میگوید: «بسیاری از بانکها نسبت به بیت کوین و بلاک چین بدبین هستند. آنها در راستای همگام شدن با پیشرفتهای فناورانه، سرمایهگذاری در این فناوریها را لازم و ضروری میبینند، اما در عین حال منتظرند ببینند نهادهای تنظیم مقرراتی چه موضعی اتخاذ میکنند و با شرکتهای فعال در حوزه فناوریهای مالی نیز از نزدیک همکاری دارند تا مطمئن شوند که از قافله عقب نمیمانند.»
همچنین بخوانید: ۲۰ ارز دیجیتال محبوب
وی میافزاید: «پول زیادی [در رابطه با بلاک چین و ارزهای دیجیتال] هزینه میشود. افراد فعال در این صنعت به من میگویند خطری که بانکها را تهدید میکند این است که صرفاً به شرکتهای بزرگ فناوری مالی تبدیل شوند.» در ضمن، بزرگترین شرکتهای فناوری دنیا به آن دسته سیستمهای مالی علاقمند گردیدهاند که به نظر تا حدودی از رویههای سنتی فاصله میگیرند.
شرکتهایی نظیر غول جستجوگر گوگل، خرده فروشی آنلاین آمازون، و شبکه اجتماعی فیس بوک در آمریکا و شرکت اینترنتی علی بابا در چین از جمله شرکتهای حوزه فناوری هستند که نسبت به خارج کردن سیستم مالی از کنترل شکننده بانکها بیشترین علاقمندی را نشان دادهاند. اما حتی در اینجا نیز اربابان جدید حوزه فناوری در دنیا نسبت به ورود به بازاری تا این حد قانونمند و توأم با خطرات احتمالی شک و تردید دارند ــ خطراتی که میتوانند به یک بحران مالی مشابه بحران سال ۲۰۰۸ بینجامند.
به گفته کوریولیس، «تجارت اکنون به شکل قهرآمیز در راستای تحقق اهداف ملی یا داخلی بکار گرفته میشود. اهداف مذکور به خصوص در انگلیس و آمریکا بر مبنای این شکل گرفتهاند که تجارت «ناعادلانه» گردیده است. تجارت در حال حاضر در کانون پسلرزههای بحران مالی قرار دارد.» گزارش هشدار میدهد که: «اگر بانکها و کسبوکارها درباره تهدیدات ناشی از افزایش دوجانبه گرایی و ملیگرایی اقتصادی ساکت بنشینند، خطر بروز اشتباه محاسباتی در روابط تجاری بینالمللی افزایش خواهد یافت.»
بر اساس گزارش کوریولیس بانکها به واسطه سیاسی سازی تجارت و دیگر چالشهای وجودی نظیر پیدایش فناوریهای جدید، تشدید مقررات [لازمه شناسایی مشتری و مقابله با پولشویی]، و افزایش رقابت از سمت نهادهای غیر بانکی به چالش کشیده میشوند. فناوری، به ویژه کلان دادهها، و علم تحلیل پیشگویانه، بانکها را قادر میسازند تا این ریسکها را مدیریت کنند و نقش خود را پررنگتر سازند.
آنها باید فناوریهای مذکور را بکار گیرند و ریسکهای خرد (مرتبط با اعتباری، آبرو، و طرف دیگر معامله) و کلان (اقتصادی و جغرافیایی) را مدیریت کنند. این امر تا حدود زیادی حکایت از آن دارد که بیت کوین، رمز ارزها و بلاک چین ممکن است توسط همان سیستم مالی در حال تکامل که خلقشان کرد بلعیده شوند. اما از دید هاردینگ، چنین چیزی به این سادگیها نیست. وی میگوید: «بیت کوین رفتنی نیست. این نکته مهمی است. اما در شرایطی که بانکهای سنتی به طور فزاینده مشخصههای بیت کوین و رمز ارزها را اتخاذ میکنند، در نتیجه از جذابیت بیت کوین نزد مردم کاسته میشود.»