ما در دریایی از تغییرات اقتصادی بازارها غوطه ور هستیم. بیشتر این تغییرات به وسیله فناوری بلاک چین انجام میشود، که میتواند جایگزین ساختارهای عمودی و پوسیدهای که امروزه میشناسیم باشد، ساختارهایی قطعه قطعه و پر از ترک با محیطی نرم و باز جایگزین میشود. من به عنوان کسی که مدتی طولانی در این فضا قرار گرفته و با تعداد زیادی از کمپانی ها و پروژهها کار کردهام قانع شدهام که اکوسیستم جدید در زمینه سرمایه گذاری میتواند باعث ایجاد فرصت های پیشرفت شگفت انگیزی شود. همچنین آنچه در این فضا به پیش میرود برایم روشن تر شده است.
سرمایکس: تا به حال بحث در مورد بلاک چین در فضای سرمایه گذاری در مورد سود و بازدهی اقتصادی بوده و همچنین کاهش هزینه فرایندهای کنونی. آنچه بیشتر و بیشتر میبینم زنجیرههایی افقی و کامل است که میتوانند به عنوان ماشینی قدرتمند در جهت رشد و پیشرفت به کار روند. و نکته جالب هم همین است. حالا نگاهی به عملکرد این جریان خواهیم داشت. برای مثال یک بانک اروپایی که در معاملات املاک بر اساس اکوسیستمی افقی و بلاک چین کار میکند، را در نظر میگیریم. در این فضا، این بانک خود را قسمتی از زنجیرهای کامل میداند که در آن همه محصولات از جمله فروش، خرید، ورود یا خروج از خانه به صورت دیجیتال به تابع پلتفرم باز و واحد هستند.
خرید و فروش ارز دیجیتال در صرافی ارز دیجیتال سرمایکس
بیت کوین، تتر، اتریوم، ریپل، ترون، لایت کوین، بایننس کوین، کاردانو
این مسئله هر چیزی از تقاضای رهن و تأیید تا ثبت نام برای اجازه نوسازی و ایمن سازی ساختمان تا پرداخت مالیات و گرفتن تأیید برای نصب تلفن و اینترنت و چشم انداز خانه را در بر میگیرد. چنین پلتفرمی را اگر بتوان ساخت، میتواند خبر خوبی برای خریداران و فروشندگان باشد. به جای روبرو شدن با فروشندگانی که نمیدانند بقیه در حال انجام چه کاری هستند، با بلاک چین و قراردادهای هوشمند، همه چیز میتواند به صورت دیجیتالی در فضایی واحد به پیش برود.
آنچه به نظر من سرمایه گذاران باید در نظر داشته باشند این است که پلتفرمهای جدی در بازار و مدل های تجاری که از این نوع ادغام ها به دست میآیند بسیار برای آنها نیز جالب توجه خواهند بود. دلیل آن این است که در هر بازاری، همه شرکا باید به هم متصل باشند. امروزه این کار با الگوهای هاب و اسپوک انجام میشود. صنایع و تجارت ها در جای خودشان بر پلتفرمی تجاری برای اتصال به یکدیگر و انجام کارها احتیاج دارند. گوگل و آمازون مثالهایی واضح از چنین پلتفرمهایی هستند که شرکای تجاری و تسهیل معاملات را فراهم میکنند.
این مسئله بسیار مفید بوده ولی داشتن پلتفرم تجاری اختصاصی میتواند هزینه و اختلافات را نیز افزایش دهد. مهمتر از همه اینکه این پلتفرمها ارتباط با مشتری را نیز تحت تأثیر قرار میدهند، ایجاد ارتباط مشتری را با شرکتی را موجب میشود که محصول را تولید میکند یا خدمات را به صاحب پلتفرم ارائه میدهد. ما با بلاک چین میتوانیم انواع جدید از پلتفرم را که مخصوص شرکت کنندگان مختلف هستند، بسازیم. این فناوری طبیعتاً برای ارتباط گروههای بزرگ و غیرمتناجسی از شرکای تجاری مناسب است تا با امنیت بتوانند به هم متصل شوند. در اکوسیستم بلاک چین، همه شرکت کنندگان میتوانند وضعیت بازار را در هر زمانی بسنجند، برعکس پلتفرمهای اختصاصی، که در آن فقط مالک پلتفرم میتواند مرور اجمالی بر وضعیت پلتفرم داشته باشد.
موتور گردش کار بین بنگاههای تجاری
با اضافه کردن قراردادهای هوشمند به این ترکیب، میتوانیم موتور گردش کار بین بنگاهی بسازیم که منطق تجاری را از سرمایه گذاری به لایههای به هم پیوسته اکوسیستم بکشاند. این مسئله به شرکای تجاری اجازه میدهد تا به سادگی قوانین تجاری و قراردادهای خود را به صوررت شفاف، پر از اعتماد و قابل اجرا کدگذاری کنند. چنین پلتفرمهایی که دارای درجات بالایی از اتوماسیون هستند، بسیار مؤثرند. بدون وجود چنین میانجیهایی، هزینهها بالا نمیروند. با رها شدن از احتیاج به ساخت و به دست آوردن اطلاعات گران قیمت و ساخت سیلوها، رابطهای کاربری و مکانیسمهای تلفیقی که برای اتصال این سیلوها به یکدیگر مورد نیاز هستند، این پلتفرمها را بسیار سریع تر و با هزینههایی کمتر از سیستم های قبلی میتوان ساخت. این کار میتواند هزینههای سرمایه گذاری را کاهش دهد. شاید مهم ترین دلیل همین است که، با ساخت چنین پلتفرمهایی میتوان فروش با واسطه را تسهیل کرد، هزینههای خرید را کاهش داد و به صورت ریشهای و بالقوه پایگاه خریدار را مستحکمتر کرد.
همانطور که اشاره شد انتقال به اکوسیستمهای افقی بلاک چین میتواند با شکستن زنجیرههای ارزشی در میان سازههای خود، فایدههایی برای سرمایه گذاری در بر داشته باشد. به جای سیستم های یکپارچه که همه به آنها عادت کردهاند، بنگاههای تجاری میتوانند به سازههای میکرو سرویسی تبدیل شوند که با فونداسیون بلاک چین و قراردادهای هوشمند بنا شدهاند. که دستورالعملهایی سبکتر، دینامیک، پیشرفتهتر و قوی را در اختیار آنها میگذارد که میتوانند آن را به اکوسیستم وارد کرده و آن طور که میخواهند بر اساس آن عمل کنند.
ارزش تلاش را دارد
البته این کار آسان نیست. چالشها شامل پیچیدگیهایی در مراحل اولیه است که به طور خاص در مباحث مدل اجرایی (دیزاین اکوسیستم، مقررات و توافق های شرکا) هستند. هنگامی که اکوسیستم شروع به فعالیت کرد مطمئناً مسائل نظارتی به وجود میآید که باید با آنها روبرو شد. شاید در هنگام روبرو شدن با این چالشها، حتی طرز فکر شرکا نیز تغییر کند. از آنجا که بنگاههای معاملاتی از خیلی وقت پیش برای ایجاد همکاری بین رقبا و ایجاد همکاریهای استراتژیک وجود داشتهاند این کار همکاری را چندین برابر میکند. مردم باید به این روش عادت کنند. من اطمینان دارم که پاداش بالقوهای که در این کار نهفته است ارزش تلاش و سختی را دارد.
همچنین بخوانید: ۲۰ ارز دیجیتال محبوب